ميثم، فرزند يحيى بود. از سرزمين «نهروان» كه منطقهاى ميان عراق و ايران است. بعضى او را ايرانى و از مردمان فارس دانستهاند; او را «ابو سالم» هم مىخواندند.ابتدا، غلام زنى از طايفه «بنى اسد» بود. حضرت على عليه السلام او را از آن زن خريد و آزادش كرد (1). ميثم، از اصحاب پيامبر به شمار آمده است (2). هرچند از جزئيات زندگى او درسالهاى نخستين حياتش و در روزگار صدر اسلام، اطلاع مبسوط در دست نيست. لقب «تمار» (خرما فروش) را هم ازآن جهت به او مىگفتند، كه در كوفه خرما فروش بود.ميثم تمار، علاوه بر آن كه خود، مسلمانى فداكار و پاك و شيعهاى وفادار و خالص بود، خاندانش نيز از رجال و بزرگان شيعه بودند. ميثم، شش پسر داشت و نوههايى بسيار كه بطور عمده، آنان هم همچون پدر در صراط مستقيم حق و تبعيت از اهلبيت و اعتقاد به ولايت و رهبرى امامان معصوم بودند و بيشتر آنان در شمار راويان احاديث ائمه يادشدهاند. ائمه شيعه هم به ميثم و فرزندانش اظهار محبت و علاقه كرده و از آنان تجليل مىكردند. پسران ميثم، عبارت بودند از: عمران، شعيب، صالح، محمد، حمزه و على.شعيب از اصحاب امام صادق عليه السلام و صالح از اصحاب امام باقر و امام صادق عليه السلام بود. حتى امام باقر عليه السلام به صالح فرمود: «من به شما و پدرتان علاقه بسيار دارم. » (3) عمران هم، از اصحاب امام سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام بود. اين گونه كلمات، هم ميزان اعتبار اين خانواده رانزد ائمه مىرساند و هم پيوستگى ورابطه و محبت و تبعيتخاندان ميثم و خود او را نسبتبه امامان شيعه نشان مىدهد.