تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
كوه احد قرار گرفت و با لحنى فاتحانه فرياد زد:" اى محمد! يك روز پيروز شديم و روز ديگر شما" يعنى اين پيروزى ما در برابر شكستى كه در بدر داشتيم) پيامبر (ص) به مسلمانان فرمود: فورا به او پاسخ گوئيد (گويا مىخواهد به ابو سفيان اثبات كند كه پرورش يافتگان مكتب من همه آگاهى دارند) مسلمانان گفتند:" هرگز وضع ما با شما يكسان نيست شهيدان ما در بهشتند و كشتگان شما در دوزخ" ابو سفيان فرياد زد و اين جمله را به صورت يك شعار افتخار آميز گفت:لنا العزى و لا عزى لكم.(ما داراى بت بزرگ" عزى" هستيم و شما نداريد) پيامبر (ص) فرمود شما هم در برابر شعار آنها بگوئيد:اللَّه مولينا و لا مولى لكم
" سرپرست و تكيه گاه ما خدا است و شما سرپرست و تكيه گاهى نداريد" ابو سفيان كه خود را در مقابل اين شعار زنده اسلامى ناتوان مىديد، دست از بت" عزى" برداشت و به دامن بت" هبل" در آويخت و فرياد زد اعل هبل!" سربلند باد هبل".پيامبر (ص) دستور داد كه اين شعار جاهلى را نيز با شعارى نيرومندتر و محكمتر بكوبند و بگويند
اللَّه اعلى و اجل!:" خداوند برتر و بالاتر است" ابو سفيان كه از اين شعارهاى گوناگون خود بهرهاى نگرفت فرياد زد: ميعادگاه ما سرزمين بدر صغرى است.مسلمانان از ميدان جنگ با زخمها و جراحات فراوان بازگشتند در حالى كه از حوادث دردناك احد سخت ناراحت بودند در اين هنگام آيه بالا نازل شد و به آنها هشدار داد كه در تعقيب مشركان كوتاهى نكنند و از اين حوادث دردناك ناراحت نشوند، مسلمانان با همان حال به تعقيب دشمن برخاستند و