تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
بر آنها بگذارند، و در صورت پيروزى كفار خوشحالند و با مصمم ساختن آنها در كفرشان و جاسوسى به نفع آنان، مقدمات اين پيروزى را فراهم ميسازند، گاهى" رفيق قافله" اند و گاهى" شريك دزد" و عمرى را با اين دودوزهبازى كردن ميگذرانند!.ولى قرآن سرانجام آنها را با يك جمله كوتاه بيان ميكند و ميگويد:بالآخره روزى فرا ميرسد كه پردهها بالا ميرود و نقاب از چهره زشت آنان برداشته ميشود، آرى" در روز قيامت خداوند در ميان شما قضاوت ميكند".(فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ) و براى اينكه مومنان واقعى مرعوب آنان نشوند در پايان آيه اضافه ميكند:" هيچگاه خداوند راهى براى پيروزى و تسلط كافران بر مسلمانان قرار نداده است".(وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا).آيا هدف از اين جمله تنها عدم پيروزى كفار از نظر" منطق" بر افراد با ايمان است و يا پيروزيهاى" نظامى" و مانند آن را شامل مىشود؟.از آنجا كه كلمه" سبيل" به اصطلاح از قبيل" نكره در سياق نفى" است و معنى عموم را ميرساند از آيه استفاده ميشود كه كافران نه تنها از نظر منطق بلكه از نظر نظامى و سياسى و فرهنگى و اقتصادى و خلاصه از هيچ نظر بر افراد با ايمان، چيره نخواهند شد.و اگر پيروزى آنها را بر مسلمانان در ميدانهاى مختلف با چشم خود مىبينيم به خاطر آن است كه بسيارى از مسلمانان مومنان واقعى نيستند و راه و رسم ايمان و وظائف و مسئوليتها و رسالتهاى خويش را به كلى فراموش كردهاند، نه خبرى از اتحاد و اخوت اسلامى در ميان آنان است و نه جهاد به معنى واقعى كلمه انجام ميدهند، و نه علم و آگاهى لازم را كه اسلام آن را