تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
پيامبرانش كافر ميشوند و مىخواهند ميان خدا و پيامبران تفرقه بيندازند و اظهار ميدارند كه ما نسبت به بعضى از آنها ايمان داريم اگر چه بعضى ديگر را به رسميت نمىشناسيم، و به گمان خود مىخواهند در اين ميان راهى پيدا كنند، آنها كافران واقعى هستند".(إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا).در حقيقت اين جمله حال يهود و مسيحيان را روشن ميسازد و يهود، مسيح را به رسميت نمىشناختند، و هر دو، پيامبر اسلام (ص) را، در حالى كه طبق كتب آسمانى آنها نبوت اين پيامبران بر ايشان ثابت شده بود، اين تبعيض در قبول واقعيتها، كه از هوا و هوس و تعصبات جاهلانه و احيانا حسادت و تنگ نظريهاى بىدليل سرچشمه ميگيرد، نشانه عدم ايمان به پيامبران و خدا است، زيرا ايمان آن نيست كه آنچه مطابق ميل انسان است بپذيرد، و آنچه بر خلاف ميل و هواى او است رد كند، اين يك نوع هوا پرستى است نه ايمان، ايمان واقعى آن است كه انسان حقيقت را بپذيرد خواه مطابق ميل او باشد يا بر خلاف ميل او، و لذا قرآن در آيات فوق اين گونه افراد را با اينكه دم از ايمان به خدا و بعضى از انبياء مىزدند، بطور كلى كافر دانسته و ميگويد:إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ...بنا بر اين ايمان آنها حتى در مواردى كه نسبت به آن اظهار ايمان مىكنند، بى ارزش قلمداد شده است، چرا كه از روح حقجويى سرچشمه نميگيرد.و در پايان آنها را تهديد كرده، ميگويد:" ما براى كافران عذاب توهين آميز و خوار كنندهاى فراهم ساختهايم".(وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً).توصيف عذاب در اين آيه به" مهين" (توهين آميز) ممكن است از