تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
2- عيسى (ع) فرستاده خدا بود (رَسُولُ اللَّهِ)- اين موقعيت نيز تناسبى با الوهيت او ندارد، قابل توجه اينكه سخنان مختلف مسيح (ع) كه در اناجيل كنونى نيز قسمتى از آن موجود است همگى حاكى از نبوت و رسالت او براى هدايت انسانها است، نه الوهيت و خدايى او.3- عيسى ع" كلمه" خدا بود كه به مريم القا شد (وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ)- در چند آيه قرآن از عيسى (ع) تعبير به" كلمه" شده است و اين تعبير به خاطر آن است كه اشاره به مخلوق بودن مسيح (ع) كند، همانطور كه كلمات مخلوق ما است، موجودات عالم آفرينش هم مخلوق خدا هستند، و نيز همانطور كه كلمات اسرار درون ما را بيان مىكند و نشانهاى از صفات و روحيات ما است، مخلوقات اين عالم نيز روشنگر صفات جمال و جلال خدايند، به همين جهت در چند مورد از آيات قرآن به تمام مخلوقات اطلاق" كلمه" شده است (مانند آيات 109 كهف و 29 لقمان) منتها اين كلمات با هم تفاوت دارند بعضى بسيار برجسته و بعضى نسبتا ساده و كوچكند، و عيسى (ع) مخصوصا از نظر آفرينش (علاوه بر مقام رسالت) برجستگى خاصى داشت زيرا بدون پدر آفريده شد.4- عيسى روحى است كه از طرف خدا آفريده شد (وَ رُوحٌ مِنْهُ)- اين تعبير كه در مورد آفرينش آدم و به يك معنى آفرينش تمام بشر نيز در قرآن آمده است اشاره به عظمت آن روحى است كه خدا آفريد و در وجود انسانها عموما و مسيح و پيامبران خصوصا قرار داد.گرچه بعضى خواستهاند از اين تعبير سوء استفاده كنند كه عيسى (ع) جزئى از خداوند بود و تعبير" منه" را گواه بر اين پنداشتهاند، ولى ميدانيم كه" من" در اين گونه موارد براى تبعيض نيست بلكه به اصطلاح" من" نشويه است كه بيان سرچشمه و منشا پيدايش چيزى ميباشد.جالب توجه اينكه در تواريخ ميخوانيم:" هارون الرشيد" طبيبى نصرانى