تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
به عمل آمد تا آنجا كه حتى پيامبر (ص) را (العياذ باللَّه) متهم به هذيان و بيمارى! و گفتن سخنان ناموزون كردند، و شرح آن در كتب معروف اسلامى اعم از كتب اهل تسنن و شيعه نقل شده «1» شاهد گويايى است بر اينكه بعضى از افراد حساسيت خاصى در مساله خلافت و جانشينى پيامبر (ص) داشتند و براى انكار آن حد و مرزى قائل نبودند!.آيا چنين شرائطى ايجاب نمىكرد كه براى حفظ اسناد مربوط به خلافت و رساندن آن به دست آيندگان چنين پيشبينىهايى بشود و با مطالب سادهاى آميخته گردد كه كمتر جلب توجه مخالفان سر سخت را كند؟!.از اين گذشته- همانطور كه دانستيم- اسناد مربوط به نزول آيه" الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ" در باره" غدير" و مساله جانشينى پيامبر (ص) تنها در كتب شيعه نقل نشده است كه چنين ايرادى متوجه شيعه شود، بلكه در بسيارى از كتب اهل تسنن نيز آمده است، و به طرق متعددى اين حديث از سه نفر از صحابه معروف نقل شده است.در پايان آيه بار ديگر به مسائل مربوط به گوشتهاى حرام بر گشته، و حكم صورت اضطرار را بيان مىكند و مىگويد:" كسانى كه به هنگام گرسنگى ناگزير از خوردن گوشتهاى حرام شوند در حالى كه تمايل به گناه نداشته باشند خوردن آن براى آنها حلال است، زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است و به هنگام ضرورت بندگان خود را به مشقت نمىافكند و آنها را كيفر نمىدهد".