تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
يعنى منظور از" كشتن" و" نجات از مرگ" كه در آيه آمده نجات از آتشسوزى يا غرقاب و مانند آن است، سپس امام سكوت كرد و بعد فرمود:تاويل اعظم و مفهوم بزرگتر آيه اين است كه ديگرى را دعوت به سوى راه حق يا باطل كند و او دعوتش را بپذيرد «1».سؤال ديگرى كه در آيه باقى مىماند اين است كه چرا نام بنى اسرائيل بخصوص در اين آيه آمده؟ با اينكه مىدانيم حكم مزبور اختصاصى به آنها ندارد.در پاسخ مىتوان گفت ذكر نام بنى اسرائيل به خاطر آن است كه مسئله قتل و خونريزى مخصوصا قتلهايى كه از حسد و تفوقطلبى سرچشمه مىگيرد در ميان آنها فراوان بوده است، و هم اكنون نيز قربانيان بىگناهى كه به دست آنها كشته مىشوند رقم بزرگى را تشكيل مىدهند، به همين جهت نخستين بار اين حكم الهى در برنامههاى آنها گنجانيده شد! و در پايان آيه: اشاره به قانون شكنى بنى اسرائيل كرده ميفرمايد:" پيامبران ما با دلائل روشن براى ارشاد آنها آمدند ولى بسيارى از آنها قوانين الهى را در هم شكستند و راه اسراف را در پيش گرفتند".(وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ).بايد توجه داشت كه: اسراف در لغت، معنى وسيعى دارد كه هر گونه تجاوز و تعدى از حد را شامل مىشود اگر چه غالبا در مورد بخششها و هزينهها و مخارج به كار مىرود.