تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
آن جمعيت) شده نيز اشاره به همين نكته مىباشد.نكته ديگر اين كه قرآن در مورد تشويق به كار نيك (شفاعت حسنه) مىگويد" نصيبى" از آن به تشويق كننده مىرسد، در حالى كه در مورد" شفاعت سيئه" مىگويد:" كفلى" از آن به آنها مىرسد. و اين اختلاف تعبير به خاطر آن است كه" نصيب" به معنى بهره وافر از امور مفيد و سودمند است و" كفل" به معنى سهم از چيزهاى پست و بد است «1».آيه فوق يكى از منطقهاى اصيل اسلام را در مسائل اجتماع روشن مىسازد و تصريح مىكند كه مردم در سرنوشت اعمال يكديگر از طريق شفاعت و تشويق و راهنمايى شريكند، بنا بر اين هر گاه سخن يا عمل و يا حتى سكوت انسان سبب تشويق جمعيتى به كار نيك يابد شود، تشويق كننده سهم قابل توجهى از نتائج آن كار خواهد داشت بدون اينكه چيزى از سهم فاعل اصلى كاسته شود.در حديثى از پيامبر (ص) چنين نقل شده:من امر بمعروف او نهى عن منكر او دل على خير او اشار به فهو شريك و من امر بسوء او دل عليه او اشار به فهو شريك:هر كس به كار نيكى يا نهى از منكرى كند و يا مردم را راهنمايى به عمل خير نمايد، و يا به نحوى موجبات تشويق آنها را فراهم سازد، در آن عمل سهيم و شريك است، و همچنين هر كس دعوت به كار بد يا راهنمايى و تشويق نمايد او نيز شريك است.در اين حديث سه مرحله براى دعوت اشخاص به كار خوب و بد ذكر شده، مرحله امر، مرحله دلالت و مرحله اشاره كه به ترتيب مرحله قوى و متوسط و ضعيف است، به اين ترتيب هر گونه دخالت در وادار كردن ديگرى به كار