تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِياءَ).و در پايان آيه با جمله" و اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ"، موضوع را تاكيد كرده كه" طرح دوستى با آنان با تقوا و ايمان سازگار نيست".بايد توجه داشت كه" هزو" (بر وزن قفل) به معنى سخنان يا حركات مسخره آميزى است كه براى بى ارزش نشان دادن موضوعى انجام مىشود.و به طورى كه" راغب" در كتاب مفردات مىگويد: بيشتر به شوخى و استهزايى گفته مىشود كه در غياب و پشت سر ديگرى انجام مىگيرد، اگر چه گاهى هم به شوخىها و مسخرههايى كه در حضور انجام مىگيرد به طور نادر اطلاق مىشود.لعب معمولا به كارهايى گفته مىشود كه غرض صحيحى در انجام آن نيست و يا اصلا بىهدف انجام مىگيرد و بازى كودكان را كه لعب مىنامند نيز از همين نظر است.در آيه دوم در تعقيب بحث گذشته در مورد نهى از دوستى با منافقان و جمعى از اهل كتاب كه احكام اسلام را بباد استهزاء مىگرفتند، اشاره به يكى از اعمال آنها به عنوان شاهد و گواه كرده و مىگويد:" هنگامى كه شما مسلمانان را به سوى نماز دعوت مىكنيد، آن را بباد استهزاء و بازى مىگيرند" (وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً). «1»سپس علت عمل آنها را چنين بيان مىكند:" اين بخاطر آن است كه