تفسير
با توجه به شان نزول بالا پيوند اين آيه و آيات بعد از آن با آياتى كه قبلا درباره منافقان بود كاملا روشن است.در آغاز آيه مىفرمايد:" چرا در مورد منافقان دو دسته شدهايد و هر كدام طورى قضاوت مىكنيد" (فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ) «2».يعنى اين افراد كه با ترك مهاجرت و همكارى عملى با مشركان و عدم شركت در صف مجاهدان اسلام نفاق خود را آشكار ساختهاند نبايد در باره سرنوشت آنها كسى ترديد كند، اينها به طور مسلم از منافقان دست اولند، و عملشان گواه زنده عدم ايمانشان است، پس چرا بعضى فريب اظهار توحيد و ايمان آنها را مىخورند؟ و در مقام شفاعت از آنها بر مىآيند با اينكه در آيات قبل اشاره شد كه مَنْ يَشْفَعْ شَفاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها و به اين ترتيب خود را در سرنوشت شوم آنها سهيم مىنمايند.سپس مىفرمايد:" اين عده از منافقان به خاطر اعمال زشت و ننگينى كه انجام دادهاند خداوند توفيق و حمايت خويش را از آنها برداشته و افكارشان را به كلى واژگونه كرده، همانند كسى كه به جاى ايستادن به روى پا، با سر(1) در باره اين آيه و آيات بعد شان نزولهاى ديگرى گفته شده از جمله اينكه بعضى آن را مربوط به جريان غزوه احد دانستهاند در حالى كه آيات بعد كه اشاره به مسئله مهاجرت مىكند با آن سازگار نيست و مناسب شان نزولى است كه در بالا ذكر كرديم.(2) جمله فوق در واقع جمله محذوفى دارد كه با توجه به بقيه جمله روشن مىشود و اصل جمله در واقع چنين بوده: فما لكم تفرقتم فى المنافقين فئتين.