تفسیر نمونه جلد 4
لطفا منتظر باشید ...
زمين را به هنگام سفر با پاى خود مىكوبد «1».در اينجا سؤالى پيش مىآيد و آن اينكه در آيه فوق مسئله نماز قصر، مشروط به ترس از خطر دشمن شده است، در حالى كه در مباحث فقهى مىخوانيم نماز قصر يك حكم عمومى است و تفاوتى در آن ميان سفرهاى خوفناك يا امن و امان نمىباشد، روايات متعددى كه از طرق شيعه و اهل تسنن در زمينه نماز قصر وارد شده است نيز اين عموميت را تاييد مىكند «2».در پاسخ بايد گفت: ممكن است مقيد ساختن حكم قصر به مسئله" خوف" به خاطر يكى از چند جهت باشد:الف- اين قيد ناظر به وضع مسلمانان آغاز اسلام است و به اصطلاح قيد غالبى است، يعنى غالبا سفرهاى آنها توام با خوف بوده و همانطور كه در علم اصول گفته شده" قيود غالبى" مفهوم ندارند، چنان كه در آيه و رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ (دختران همسرانتان كه در دامانتان بزرگ مىشوند بر شما حرامند) «3».نيز با همين مسئله روبرو مىشويم زيرا" دختران همسر" مطلقا جزء محارمند، خواه در دامان انسان بزرگ شده باشند يا نه، ولى چون غالبا زنان مطلقهاى كه شوهر مىكنند جوانند و فرزندان خرد سالى دارند كه در دامان شوهر دوم بزرگ مىشوند قيد فِي حُجُورِكُمْ (در دامانتان) در آيه مزبور ذكر شده است.ب- بعضى از مفسران معتقدند كه مسئله نماز قصر نخست به هنگام خوف (طبق آيه فوق) تشريع شده است، سپس اين حكم توسعه پيدا كرده و به همه