فصل هشتم كلماتى كه با «ب» آغاز مىشوند
322 «باكروا فالبركة فى المباكرة و شاوروا فالنّجح فى المشاورة» سحر خيز باشيد كه بركت در سحر خيزى است. و در كارها مشورت كنيد كه رستگارى در مشورت است
سحر خيز، خواهد شدن كامياب
نجات تو در امر شورى بود
ترا ز آن چرا ترس و پروا بود
مخسبيد تا سر زند آفتاب
ترا ز آن چرا ترس و پروا بود
ترا ز آن چرا ترس و پروا بود
عمل ميوه باغ دانش بود
نيايد بسامان ز گفتار، كار
عمل بايد اى مرد نيكو شعار
ترا بايد اين سو گرايش بود
عمل بايد اى مرد نيكو شعار
عمل بايد اى مرد نيكو شعار
ترا گر بود رتبت ارجمند،
و گر باشد آسايشت آرزو،
ز گمنامى آنرا تو كن جستجو
فزونتر رسد بر تو رنج و گزند
ز گمنامى آنرا تو كن جستجو
ز گمنامى آنرا تو كن جستجو