ترا گر بود احمقى، همنشين،
توئى دائم اندر لب پرتگاه
برنج اندرى گر كند اشتباه
بجاهل چو باشى انيس و قرين،
برنج اندرى گر كند اشتباه
برنج اندرى گر كند اشتباه
ترا بهترين دوست باشد خرد
بود دشمنت جهل و نادانيت
بزرگى اگر، او كند دانيت
خردمند كى در ره كج رود
بزرگى اگر، او كند دانيت
بزرگى اگر، او كند دانيت
ز خاموشى اى مرد نيكو شعار،
بغايت بود بهتر از آن كلام،
كه باشد نكوهيده نزد انام
شود گر پسنديده پايان كار،
كه باشد نكوهيده نزد انام
كه باشد نكوهيده نزد انام