بدين راه يابد فسادى، اگر،
بسامان گرايد اگر كار دين،
شود از ورع بيشتر اين چنين
ز حرص و طمع باشد آن بيشتر
شود از ورع بيشتر اين چنين
شود از ورع بيشتر اين چنين
بزرگى به عفو است نى انتقام
مصون داردت صبر از هر خطا
عجول است، درمانده و بينوا
مزن گام اندر ره انفصام
عجول است، درمانده و بينوا
عجول است، درمانده و بينوا
چو پنهان كنى درد خود از طبيب
نخواهى شفا يافتن الغرض
هلاكت كند رنج درد و مرض
شوى خسته آخر ز صبر و شكيب
هلاكت كند رنج درد و مرض
هلاكت كند رنج درد و مرض