كرد، براى رد سخنان سلمان ، گفت : اكثر روزها ديده ام كه سلمان روزه نيست و بيشتر شب را هم مى خوابد و
بيشتر روز را هم به سكوت مى گذراند.پس چگونه هميشه روزه است و هر شب به نيانش خدا بيدار ميماند و روزى يك ختم قرآن مى كند؟!پيامبر فرمود ساكت باش ، تو را با مثل لقمان چه كار؟ اگر مى خواهى چگونگى اش را از خودش بپرس تا خبر
دهد.سلمان در توضيح ادعاى خود، اظهار كرد: در ماه ، سه روز روزه مى گيرم و خداوند فرموده است : هر كس عمل
نيكى انجام دهد پاداش ده برابر دارد بنابراين ، چنان است كه سى روز روزه گرفته ام . از طرف ديگر، روز
آخر شعبان را روزه گرفته و آنرا به روزه رمضان متصل مى كنم ، و هر كه چنين كند، پاداش روزه هميشه را
دارد، از رسولخدا هم شنيدم كه فرمود: هر كس با طهارت بخوابد، در ثواب ، چنان است كه تمام شب را
عبادت كرده باشد. و اما ختم قرآن ، از رسولخدا درباره على ابن ابيطالب شنيدم كه به او فرمود: مثل تو،
همچون سوره قل هوالله است ، هر كه يكبار آنرا بخواند پاداش يك سوم را دارد و هر كه دو بار بخواند
مثل آن است كه دو ثلث قرآن را خوانده و هر كه سه بار بخواند، گويا كه يك ختم قرآن كرده است . يا على ! هر
كس هم تو را با زبان دوست بدارد يك سوم ايمانش كامل شده ، هر كه با دل و زبان دوستت بدارد، دو ثلث ، و
هر كه با دل و زبانش دوست بدارد و با دست هم يارى تو كند تمام ايمان را بدست آورده است ... (20)
كرامات
كارهاى شگفت و اعمال خارق العاده و آگاهيهاى خاصى كه در بعضى از بندگان خالص خدا يافت مى شود و نشانهپيوند معنوى يك انسان با خداست ، كرامت ناميده مى شود. سلمان ، بخاطر ايمان فراوان و تقوا و قرب و
عبادتش ، از كرامت هم برخوردار بود. كراماتى كه در مورد سلمان نقل شده است ، يا به صورت پيشگوئى از
حوادث آينده و مقدرات افراد است ، يا دعاهائى كه به استجابت مى رسيده يا بروز كارهائى اعجازگونه ، كه
همه نشانه تعالى روح سلمان است و اعطاى اين كرامت ها در سايه قابليت و استعداد خاصى است كه داشته و به
بركت همنشينى و استفاده هائى است
كه از پيامبر و على (ع ) برده است . به چند نمونه از اينگونه فوق العادگى ها توجه كنيد:هنگامى كه سلمان به مدائن مى رفت ، جمعى هم همراهش بودند. يكى از همراهان مى گويد: به سرزمين (كربلا كه
رسيديم ، سلمان پرسيد: نام اين سرزمين چيست ؟ گفتيم : كربلا. گفت : آرى ! محل كشته شدن برادران من .اينجا جاى خيمه ها و باراندازهاى آنان و اينجا محل خوابيدن شتران آنهاست ، در اينجا خون هابيشان را
مى ريزند، بهترين پيشينيان در اينجا كشته شده اند و بهترين آيندگان نيز در اينجا كشته مى شوند.چون به نزديكى كوفه رسيدند، پرسيد: اينجا را چه مى نامند؟گفته شد: حروراء. فرمود: آرى ! اينجاست كه بدترين امت هاى گذشته خروج كرده اند و بدترين افراد اين امت
هم از اينجا خروج مى كنند (اشاره به خوارج نهروان كه بر ضد على (ع ) شورش كردند) چون به كوفه رسيد پرسيد:اينجا كوفه است ؟ گفتند: آرى . فرمود: اينجا نشانه اسلام است . (21) كوفه و نجف دو مركز اسلامى بوده است .
نمونه ديگر:
زهير بن قين (كه در راه كربلا به كاروان امام حسين (ع ) ملحق شد) مى گويد: ما، همزمان با بيرون آمدن امامحسين (ع ) از مكه به طرف كوفه مى آمديم و نمى خواستيم كه با كاروان امام ، در يك منزلگاه توقف كنيم . هر
وقت امام حركت مى كرد ما مى ايستاديم و هر جا كه او منزل مى كرد، ما به راه ادامه مى داديم . در يكى از
منزلگاهها بين حجاز و عراق مشغول صرف غذا بوديم كه ناگهان فرستاده امام حسين ، وارد شد و سلام كرد و
رو به زهير گفت : امام تو را طلبيده است .زهير، اندكى تاءمل كرد. زنش به وى گفت : سبحان الله ، اى زهير، در مقابل دعوت فرزند پيامبر، درنگ مى
كنى ؟زهير برخاست و رفت و پس از مدتى شاد و خندان برگشت و گفت : در صف ياران حسين (ع ) قرار گرفتم !...- در توضيح اين موضع گيرى جديد، گفت :به جنگ با روميان كه رفته بوديم ، غنائم بسيارى بدستمان رسيد. سلمان كه با من بود پرسيد: آيا از اين