سه اصل اساسي بيان فرمودهاند. اصل اول ـ جدّي بودن در كارو آرام و قرارنداشتن در
انجام مسؤوليتهاست. «تنبلي و بيحالي وسهلانگاري و كار رابه دست حوادث و قضا و قدر
سپردن، اولينبلاييست كه ممكن است، يك مدير را از صلاحيت كافي و لازمساقط كند.اصل دوم ـ آمادگي و تعهد كارگزار براي انجام كار درسياستهاي كلي و برنامههاي
تعيين شده كشور است. «مدير، مسؤول،وزير كه اين مسؤوليت را برعهده گرفته است بايد در
همان جهت پيشببرد». او نبايستي مسير سياستگذاريها و برنامهريزيها را در مقامعمل و
تحقق، تغيير دهد. اصل سوم ـ «حفظ طهارت و تقواست،حفظ پاكيزگي در عمل است، اجتناب
از هرگونه اختلاط با اهدافغيرمشروع خداي نكرده، يا اهداف غير مقبول و
غيراخلاقي».طهارت قلبي و تخلّق به اخلاق الله پيدا كردن، براي كارگزار
حكومتاسلامي، صيانت نفس ميآورد. آن كساني توان حمل بار گران نظاماسلامي را
دارند كه سليمالنفس باشند و قوه عاقله آنان از گزند قوايوهميه، غضبيه و شهوانيه
مصون باشند. «انسان به شدت آسيبپذيراست، خيلي بايد مراقب بود».
اغتنام فرصت
كارگزار غير متعهد را بايد به رعايت متعهدانه اصول وجهتگيريهاي حكومت اسلامي ملزمساخت، امّا كارگزار متعهدنظام، چطور؟ آيا براي او در راه انجام وظايفش، هيچ
بايستهاي نيست؟گرچه كارگزار متعهد، خود را ملتزم ميداند، ليكن براي او،
التزاممضاعفي وجود دارد، تعهدي علاوه بر تعهد ديگر. التزام او با كارگزارملزم شده،
تفاوت اساسي دارد. كارگزار غير متعهد به حكم قانونبايستي ملزم باشد، ولي كارگزار
متعهد به حكم دانستههايش. او چونحكومت اسلامي را بر حق ميداند، بدان ملتزم است.پس التزام اوفراتر از قانون است. التزام او مبتني بر معرفتهاي واقعيست و
همينمعرفتهاست كه بار انسان را گران ميكند. يك بخش عمده اينمعرفت آن است كه
جمهوري اسلامي، يك عطيه بزرگ الهيست كهدر كف هر شخص و گروه و ملّتي نهاده
نميشود. بايد مشمول لطف وعنايت الهي شد تا عطيه الهي را به كف آريم. پس عنايت
الهي، فرصتگرانبهاييست كه هميشه براي انسانهاي معنويتخواه پيش
نميآيد.انسانهاي بزرگي بودهاند كه حسرتِ لحظهاي از چنين فرصتهايالهي را
داشتهاند و تا پايان عمر از سوز بهرمند شدن آن گداختند وجان باختند. فرصت جمهوري
اسلامي، التزام كارگزاران متعهد رامضاعف ميكند و آن الزام گران شده، غنيمت شمردن
فرصتهايالهيست. اين التزام، همان توصيهايست كه مقام معظم رهبري به
رييسجمهور منتخب كه از ميان نيروهاي متعهد برگزيده شده، نمودند؛
«لازم ميدانم جناب رييس جمهور و كساني را كه انشاءالله دركنار و همكار ايشان
خواهند بود، به اين نكته توجه دهم كهخدمت به ملّت عظيمالشأن ايران، افتخاري
بزرگ و ابدياست. اجر الهي و اخروي و سرافرازي دنيوي و اخروي اينمسؤوليت، آنگاه
كه با اخلاص و براي خدا باشد، با هيچ كار وتلاش و عبادتي قابل قياس نيست. اين فرصت
ارزشمند را كهمانند همه چيز جهان، گذرا و تمام شدنيست، مغتنم شمارند وبه قدر همه
وسع و توان خود، به اين ملّت عزيز و صميمي وهوشمند خدمت كنند».
حفظ فرهنگ خودي
دوام و قرار جوامع متمدن به حيات «فرهنگ خودي» وابسته است.تا كنون هيچ جامعهاينتوانسته است با فرهنگ بيگانه و عاريتي، تمدنيرا بنا كند يا در بناي تمدن بيگانه
مشاركت و نقش اصلي داشته باشد.جوامعي كه با فرهنگ عاريهاي به زيست خود، ادامه