معيارهاي خودي
سياست، مجموعه و فرآيندي از بروز مسايل مختلف است و اينمسايل از يك سنخ نيستند،زيرا از مواجهه و درگيري با موضوع واحدپديد نميآيند. مسايل دولت، گاه متاثر از روابط
منطقهاي وبينالملليست و گاه از روابط داخلي سرچشمه ميگيرد و تنوع آن نيزبه
گستردگي تمام ابعاد زيستي انسان است. براي دولتها، مهمتر ازگستردگي و تنوّع
مسايل، معيارهاي حل آنهاست. آيا با هر معياريميتوان مسايل دولت را حل كرد؟ با
توجه به اين نكته كه معيارها، نقشابزاري ندارند و از حيث جهتدار بودنشان نسبت
به مسايل، خنثي'نيستند، ميتوان گفت كه مسايل، معيارهاي مخصوص به خود
دارند.معيارها نيز از بيرون نظامهاي سياسي ظاهر نميشوند، بلكه از متننظامها
ميجوشند. از اين رو، معيارها به خودي و غير خودي قابلقسمت است. هر دولتي، مسايل خود
را با توجه به معيارها و ملاكهايپذيرفته شده، در درون نظام، حل ميكند. اگر مسايل
دولت برمبنايمعيارهاي غيرخودي حل شود، پاسخهاي به دست آمده، كاذبخواهند بود.مفسده انگيزترين عمل دولت، پيروي از پاسخهاي كاذباست. پس بايد به همان ميزان
كه در كشف و فهم مسايل اساسي اهتمامميورزيم، در تشخيص معيارهاي واقعي نظام در
حل مسايل، وقتصرف كرد. توجه دادن مقام معظم رهبري به «معيارهاي خودي» ازنكات
ارزشمنديست كه ايشان بيان فرمودهاند:«مسايل جهاني را بر طبق معيارهاي خود حل كردن و راه آن راپيمودن. مسأله فلسطين را
مابا معيارهاي خودمان حل ميكنيم وبر اساس آن، قضاوت ميكنيم و نسبت به آن،
اقدام ميكنيم وتابع هيچ قدرتي در دنيا نميشويم... در طول هشت سال جنگبا همه آن
عسرتها و سختيهايي كه آن مسأله براي ما داشت،ايستاديم و همان جوري كه مبنا و
روش اسلامي و ديد، اسلاميما بود، نسبت به اين مسأله حركت كرديم».