بخش‌ اول‌ / چگونه‌ آمدني‌ است‌ - رییس جمهور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رییس جمهور - نسخه متنی

داوود مهدوی زادگان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


 
 
 
 

بخش‌ اول‌ / چگونه‌ آمدني‌ است‌


مقدمه‌

ما با انتخابات‌ به‌ عرصه‌ سياست‌ گام‌ مي‌نهيم‌؛ گامي‌ سياسي‌ وسرنوشت‌ساز. در اين‌ گام‌ِ
ملّي‌، تدبير است‌ و توصيف‌. تدبير، سخن‌ ازعقل‌ است‌ و توصيف‌، سخن‌ از عشق‌ و وصف‌ حال‌. شور
و انديشه‌،عقل‌ و عشق‌، توأمان‌ از باب‌ انتخابات‌ وارد عرصه‌ سياست‌ مي‌شوند.ما، با عشق‌ِ
به‌ تعالي‌ِ معنوي‌ ملّت‌، خردورزي‌ نموده‌، از گذر انتخابات‌،دفتر سرنوشت‌ خود را ورِ
مي‌زنيم‌. چنين‌ آمدني‌ ستودني‌ست‌؛آمدني‌ عاقلانه‌ و عاشقانه‌ عشق‌، دست‌ عقل‌ معاش‌ را
مي‌گيرد تا به‌ زمين‌نيفتد و آنچنان‌ «زميني‌» نشود كه‌ عالم‌ معنا را فراموش‌ كند و
عقل‌معاش‌ هم‌ دست‌ عشق‌ را مي‌گيرد تا كنج‌ِ عزلت‌ را اختيار نكند وتشنگان‌ معنا را محروم‌
نسازد. اين‌گونه‌ است‌ كه‌ سياست‌ معنادارمي‌شود و در مسير تعالي‌ِ معنوي‌ قرار گرفته‌ و از
ورطه‌ پوچي‌ و اين‌جهاني‌ شدن‌ رهانيده‌ مي‌شود. پس‌ آمدن‌ ايران‌ اسلامي‌ به‌
عرصه‌سياست‌، عقلاني‌ و عاشقانه‌ است‌ و هنر بديع‌ ايرانيان‌ در دنياي‌ جديد،در چنين‌
آمدني‌ست‌. «طرح‌ نوِ» ايرانيان‌ در حضور سياسي‌شان‌،عقلاني‌ ـ معنوي‌ بودن‌ است‌؛ الگويي‌
كه‌ تا كنون‌ براي‌ دنياي‌ سياست‌ وسازندگان‌ و كارگزاران‌ امروز آن‌، ناشناختني‌ باقي‌
مانده‌ است‌. پس‌بايد قدري‌ از آن‌، سخن‌ گفت‌ تا الگوي‌ِ «حضور سياسي‌ ايران‌ اسلامي‌»را
فهم‌پذير كرد. اين‌ الگو را از گذر انتخابات‌ رياست‌ جمهوري‌ و اززبان‌ ولايت‌ و اسلام‌
فقاهتي‌ پي‌ مي‌گيريم‌.

انتخابات‌، لااقل‌ سه‌ ركن‌ اساسي‌ دارد؛ انتخابات‌ مردم‌، نامزدهاي‌انتخاباتي‌ و سازو كار
نامزدها در برقراري‌ ارتباط‌ با مردم‌. چگونگي‌هر يك‌ از اين‌ سه‌ ركن‌ اساسي‌، «چگونه‌
آمدن‌ِ» ملّت‌ در عرصه‌ سياست‌را معلوم‌ مي‌سازد.


فصل‌ اول‌ :
انتخاب‌ مردمي ‌

سياست‌، هنگامي‌ مردمي‌ست‌ كه‌ آزمون‌ انتخاباتي‌ آن‌ از حضورمردم‌ موج‌ بزند؛ يعني‌
انتخابات‌، وصف‌ واقعي‌ِ «مردمي‌» بودن‌ را پيداكند. ايرانيان‌ در بهمن‌ ماه‌ سال‌ 1357 با
تصميمي‌ سرنوشت‌ساز گرفتندو عهدي‌ الهي‌ با رهبر و مولاي‌ خود، امام‌ خميني‌(ره) بستند كه‌
زين‌پس‌ خواهان‌ مشاركت‌ و نظارت‌ مستقيم‌ در تعيين‌ سرنوشت‌ معاش‌ ومعاد خود باشند. مردم‌،
دستان‌ اجنبي‌ و اجنبي‌پرستاني‌ را كه‌ با زر وزور، هول‌ و هراس‌هاي‌ فكري‌ و فيزيكي‌ و با
كمك‌ امپرياليسم‌تبليغاتي‌ توانسته‌ بودند، ملّتي‌ را از توجه‌ به‌ آينده‌ خويش‌ غافل‌
نگه‌دارند، كوتاه‌ نموده‌ خود را از حجاب‌ «غفلت‌ سياسي‌» رهانيدند. دربهمن‌ 57، اراده‌ ملّي‌
در مردمي‌ ساختن‌ صحنه‌ سياست‌ شكل‌ گرفت‌ واين‌ اراده‌ مبارك‌، تاكنون‌ خود را در
آزمون‌هاي‌ مختلف‌، از جمله‌انتخابات‌، نشان‌ داده‌ است‌ و زين‌ پس‌ هم‌ نشان‌ مي‌دهد. پس‌
حضورمردمي‌ در انتخابات‌ مستند به‌ دو دليل‌ عمده‌ است‌؛ نخست‌، عهدالهي‌ست‌ كه‌ مردم‌ در
فجر انقلاب‌ اسلامي‌ با خدا بستند. دوم‌، چشم‌طمعي‌ست‌ كه‌ اجنبي‌ و اجنبي‌پرستان‌ به‌
سرزمين‌ تاريخي‌ وفرهنگ‌ساز ايران‌ اسلامي‌ دوخته‌اند. آنان‌ هنوز به‌ بازگشت‌
قلدرمآبانه‌خود اميد دارند و از اين‌كه‌ ايرانيان‌ مجدداً خصلت‌ فرهنگ‌ وتمدن‌سازي‌ خود را

/ 28