احساسات عبارت از ثروت واقعى روح جوانان مى باشد. در نزد اطفال ، اين احساسات ضعيف و محدود است و بالعكس در نزد جوانان ، سهم تجسم و تصور خيلى بيشتر است . بنابراين ، هر نوع اهتزاز عواطف ، ممكن است احساسات عالى به وجود آورد.در اين دوران ، انسان شاهد تجديد تشكيلات در جهان احساسات است . احساساتى كه تاكنون وجود داشته ، مانند خودخواهى ، محبت به والدين ، مشخصات جديدى پيدا مى كنند و علاقه مندى هاى ساده ، شكفته شده و صور مختلف محبت را به وجود مى آورند. به علاوه ، احساسات ديگرى از قبيل عشق ، نفرت ، تحقير يا تحسين و علاقه مندى به شهر و ديار خويش به وجود مى آيند، يا احساسات عالى ترين ، از قبيل عشق به زيبايى ، احساسات اخلاقى يا مذهبى پديدار مى شوند.(282) تمايلات عاطفى جوانان از پايگاه هاى مهم آموزش هاى اخلاقى و پرورش هاى انسانى است و قسمت اعظم تربيت هاى درست يا نادرست جوانان بر اساس عواطف و احساسات آنان استوار است . بيشتر بدبختى ها و خوشبختى ها، پيروزى ها و شكست ها، ناكامى ها و كامروايى ها، مخالفتها و موافقت هاى جوانان ، از عواطف و احساسات آنان سرچشمه مى گيرد.
مشكل تربيت جوان
بزرگ ترين مشكل تربيت جوانان ، هدايت صحيح احساسات آنهاست . مربى لايق كسى است كه بتواند با برنامه هاى دقيق و حساب شده ، تمايلات عاطفى جوانان را تعديل و تنظيم نمايد. از طرفى احساسات آنان را به نحو شايسته اى ارضا كند و از طرف ديگر مانع سركشى و طغيانشان گردد.خواهش هاى نفسانى و تمايلات عاطفى ، نيرومندترين قدرتى است كه در نهاد بشر حكومت مى كند و عملا آدمى را به مسير خود سوق مى دهد. زن و مرد، پسر و جوان ، تحصيل كرده و بى سواد و خلاصه تمام طبقات مردم ، كم و بيش فرمانبردار تمايلات عاطفى خود هستند. عقلا بشر با همه ارزش و اهميتى كه در راهنمايى انسان دارد، اغلب تحت تاءثير احساسات قرار مى گيرد و از درخشندگى و فروغش مى كاهد.