بعضى از افراد با روى گشاده و قيافه بشاش آفريده شده اند و اين حالت مطبوع ، كه يكى از صفات شخصيت در حسن سازگارى با محيط است ، در چهره آنان خوانده مى شود. اين گروه ، بدون زحمت خودسازى ، داراى رخساره گيرا و نافذند و خوشرويى و بشاشت با سرشتشان آميخته شده است . اينان در حال طبيعى نمى توانند عبوس و تلخ رو باشند و قادر نيستند با سيماى نامطبوع و ملال آور درمقابل ديگران ظاهر شوند. به عبارت كوتاه تر، گشاده رويى و بشاشت ، كه از صفات شخصيت و يكى از عوامل نفوذ اجتماعى است ، خود به خود در آنها وجود دارد.
قيافه نامطبوع
برعكس ، كسانى كه با چهره عادى و غيربشاش و يا تلخ و نامطبوع آفريده شده اند، بايد براى نيل به گشاده رويى و بشاشت مجاهده كنند و از راه تمرين و ممارست ، اين صفت پسنديده را در سيماى خود به وجود آوردند تا در برخوردهاى اجتماعى و سازگارى با محيط، كامياب و موفق گردند.واضح است كه بشاشت رخسار يا گرمى گفتار و خلاصه هر يك از خلاقيت پسنديده شخصيت ، اگر فطرى و طبيعى باشد، زودتر به نتيجه مى رسد و صاحبش آسان تر به احراز شخصيت و سازش با محيط اجتماعى خود موفق مى گردد، ولى اين قبيل صفات ، فاقد ارزش تربيتى است و دارنده آن استحقاق پاداش اخلاقى ندارد، زيرا در راه به دست آوردن آن زحمتى نكشيده و مجاهده اى نكرده است .(عن اسحاق بن عمار، عن ا بيعبدالله عليه السلام قال : ان الخلق منيحة يمنحها الله عزوجل خلخه ، فمنه سجية و من نية . فقلت فاءيتهما افضل ؟ فقال صاحب السجية و هو مجبول لا يستطيح غيره و صاحب النية يصبر على الطاعة تصبرا فهو افضلهما.(574) )اسحاق بن عمار از امام صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: خلق خوب و صفت پسنديده ، عطيه الهى است كه خداوند جهان به بندگان خود عطا فرموده است و آن بر دو قسم است : نزد بعضى فطرت و به صورت سجيه و در گروه ديگرى اكتسابى و قائم به نيت و اراده است .