جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(قال على عليه السلام : و كم من عقل اسير عند هوى امير.) (283)

على عليه السلام فرموده : چه بسيار عقلى كه در برابر فرمانروايى هوى و خواهش هاى نفسانى اسير و گرفتار است .

(قال الصادق عليه السلام : الهوى بقظان والعقل نائم .) (284)

امام صادق عليه السلام فرموده است : تمايلات نفسانى در ضمير بشر بيدار است و خرد در خواب .

تاءثير عواطف در طرز تفكر

حالات عاطفى ، رنج ها و شادى ها و عشق و كينه و ما هر لحظه در طرز تفكر مؤ ثر است . كسى كه فكر مى كند يا مطالعه و قضاوت مى نمايد، در عين حال ممكن است تحت تاءثير اميال و آرزوها و شهوات خود، خوشبخت يا بدبخت ، مضطرب يا آرام ، بشاش يا افسرده باشد.

به اين ترتيب ، جهان در ديده ما بر وفق حالات عاطقى و فيزيولوژيكى ، كه عمق متغير شعور ما را در حين فعاليت فكرى مى سازد، نماهاى مختلفى به خود مى گيرد. مى دانيم كه عشق و كينه و خشم و ترس مى توانند حتى منطبق را منحرف و مختل سازند.(285)

عقل و احساس دو عامل مؤ ثر در اداره زندگى بشر و دو نيروى مهم در تاءمين خوشبختى و سعادت انسان است . وجود هر يك از اين دو عامل در جاى خود ضرورى و لازم است . عقل و احساس به اعتبار نوع فعاليت و خصوصيات مربوط به خود، از جهات متعدد با يكديگر متفاوت اند.

تفاوت عقل و احساس

عقل و سرچشمه دانش بشرى و كانون دقت و تفكر است . عقل همواره بر اساس منطق و استدلال تكيه مى كند و درباره مسائل مختلف ، با محاسبه و سنجش صحيح قضاوت مى نمايد، ولى احساس با منطق و استدلال سر و كار ندارد و عاطفه به علم و محاسبه متوجه نيست .

بلكه هدف انگيزه هاى احساساتى و كشش هاى عاطفى ، تنهاى ايجاد هيجان و جنبش و رسيدن به نتيجه مطلوب است . خواه آن نتيجه مطابق و مصلحت باشد و خواه خلاف استدلال مصلحت .

عقل به منزله چراغ روشن و پرفروغى است كه تاريكى هاى زندگى را روشن مى كند و در پرتو نور خود، راه را از بى راه و صلاح را از فساد تشخيص ‍ مى دهد. ولى پيمودن راه خير و شر، به فرمان احساسات است . اين تمايل عاطفى و خاهش نفسانى است كه آدمى را به حركت و فعاليت وامى دارد. گاهى از عقل پيروى مى كند به راه خير و صلاح مى رود و گاهى مخالف مى ورزد و در راه شر و خطر قدم مى گذارد.

/ 791