اسارت دين - خوارج از دیدگاه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خوارج از دیدگاه نهج البلاغه - نسخه متنی

حسین نوری همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسارت دين

اين نكته كه در مدت 25 سال خلافت خلفاى سه گانه، صحنه ى اجتماع، ميدان تاخت و تاز اشرار گشته و در نتيجه نهالهاى نورسى كه در حيات پيغمبر بزرگوار اسلام "ص" در مزرعه ى اجتماع غرس شده بود همه رو بخشگيدن رفته است، از كلمات آن حضرت كاملا به دست مى آيد:

هنگامى كه حضرتش عهدنامه ى معروف خود را، براى مالك اشتر استاندار لايق و مومن مصر، تنظيم مى كند، پرده از روى اين حقيقت برمى دارد، و به آن مامور خردمند خود هشدار مى دهد كه: هرگز پست هاى حساس را به كارگزاران و مامورين دولت سابق كه سر تا پا مجرى خواسته هاى غيرانسانى ستمگران بودند، واگذار نكند. و هرگز رتق و فتق امور ملت را به فرومايگان ديومنش نسپرد. زيرا
سوابق ننگين اين سوداگران دين و شرافت، كه همواره عاملين ستمگران و بدمنشان محسوب مى شدند در ركود جامعه و اسارت دين نقش موثرى دارد.

و مضمون كلام آن حضرت كه پرده از روى يك واقعيت بسيار تلخى برمى دارد اين است:

فان هذا الدين قد كان اسيرا فى ايدى الاشرار، يعمل فيه بالهوى، و تطلب به الدنيا

همانا اين دين در گذشته اسير دست دشوار و بدخواهان ملت بوده است به سبب آن هواهاى نفسانى خود را برآورده كرده و دنياى مرفه و محبوبى به دست مى آوردند. [ نامه 53 ص 430 صبحى الصالح. ] و نيز مى فرمايد:

ان شر و زرائك من كان للاشرار قبلك وزيرا.

همانا بدترين و نادرست ترين وزراء و مشاورين تو كسانى خواهند بود كه قبلا از وزراء و كارپردازان اشرار و ستمگران محسوب مى شدند. [ نامه 53 ص 430 صبحى الصالح. ]

ابرهاى تيره كنار رفت

سرانجام با قتل عثمان آن 25 سال كه زمانى چنين و اوضاعى چنان به وجود آورده بود، پايان يافت. و خلافت مسلمين با التهاب هر چه بيشتر آغوش خود را، براى پذيرفتن آن حضرت باز كرد، اميرمومنان يك انقلاب وسيع و عميق را براى تامين سعادت همه جانبه ى ملت اسلامى آغاز كرد.

بخشنامه ها و دستورالعمل هاى جدى و فورى، يكى پس از ديگرى به سوى ادارات دولتى و فرمانداريها ارسال گرديد.

خلع عناصر فاسد، و نصب حكام امين، و دلسوز مردم، شروع شد، و تصفيه ى فورى در محيط فرمانروائى، قطع نفوذ سرمايه داران، جلوگيرى از حق كشى
و تجمع ثروت، حمايت از فقراء و محرومين، سلب امتيازات طبقاتى و مبارزه جدى با شرافى گرى، و اجراى كامل مساوات و اعطاء آزادى و حريت به ملت و قطع فورى تسلط اشرار و جاه طلبان بى صلاحيت بر توده ى ضعيف اجراء هزاران برنامه ى انقلابى ديگر به زودى آغاز گرديد.

مردم چهره ى درخشان بزرگ مردى مانند على "ع" را در مسند خلافت ديدند، و مشاهده كردند كه او دامن به كمر زده و همواره مسلح و مهيا با قيافه اى جذاب و هيبتى بزرگ، در كوچه و بازار در گردش است و گاهى بر كرسى قضا تكيه مى زنند، و زمانى بر سكوها و منبرها فرياد مى كشد و مردم را به تجديد عزت و اعتلاى شكوهمند زمان پيغمبر "ص" دعوت مى كند.

او هدفهاى انقلابى خود را كه همان آرمان اسلام بود همه جا به گوش ملت رسانيد و به مردم هشدار داد كه: هر چه زودتر خود را براى پذيرائى و آشنائى با يك حكومت عادلانه ى صد در صد اسلامى و يك نظام غير قابل تبعيض آماده سازند، و از تمام مواهب شكوهمند آن بهره مند شوند. وگرنه بر اثر انحرافاتى كه در آنها به وجود آمده و به اوضاع زمان جاهليت كه زمان آغاز بعثت پيامبر "ص" بود برگشته اند و قهرا ادامه ى اين وضع موجب بروز فتنه هاى بزرگ و بلايا و مصائب نكبت بار اجتماعى خواهد شد چنانكه در آغاز زمامداريش فرمود:

ذمتى بما اقول رهينه و انا به زعيم ان من صرحت له العبر عما بين يديه من المثلات حجزته التقوى عن تقحم الشبهات الا و ان بليتكم قد عادت كهيئتها يوم بعث الله نبيه صلى الله عليه و آله و الذى بعثه بالحق لتبلبلن بلبله و لتغربلن غربله، و لتساطن سوط القدر حتى يعود اسفلكم اعلاكم، و اعلاكم اسفلكم، و ليسبقن سابقون كانوا قصروا و ليقصرن سباقون كانوا سبقوا.

آنچه مى گويم به انجام آن گردن مى نهم و ضامن اجراى آن هستم، همانا كسى كه مزه ى تلخ حوادث را چشيده و از آنها عبرت آموخته است، از انجام شبهات و كارهاى مبهم پروا مى كند آگاه باشيد كه پراكندگى ها و اختلافاتى كه قبل از
بعثت پيامبر گرامى در بين شما بود، دوباره به اجتماع شما بازگشته است سوگند به خدائى كه پيامبر را به حق و شايستگى رسالت داد، شما اى مسلمانان در غربال امتحان آميخته و بيخته مى شويد و با كفگير زمان در ديگ جوشان زندگى زير و رو مى گرديد. به گونه اى كه پست ترين افراد در نظر شما به مقامات بلند دست يابند و شايستگان بلند پايه ى شما به پستى كشيده شوند.

پيشگامان شما با سبقتى كه در گرايش به اسلام داشتند، از ديگران فرومانند و دچار اشتباهاتى شوند. [ خطبه 16. ]


/ 61