مثل بيست و چهارم : انديشه ناپاك بسان درخت ناپاك است - مثل هاى آموزنده قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثل هاى آموزنده قرآن - نسخه متنی

مولف: جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مثل بيست و چهارم : انديشه ناپاك بسان درخت ناپاك است

و مثل كلمة خبيثة كشجرة خبيثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار.

(مثل گفتار پليد بسان درختى ناپاكى است كه از زمين بركنده شده و براى آن ثباتى نيست ).

يثبت الله الذين آمنوا بالقول الثابت فى الحياة الدنيا و فى الاخرة و يضل الله الضالمين و يفعل الله ما يشاء. (ابراهيم /24 - 27)

(خداوند در اين جهان و جهان ديگر افراد با ايمان را به خاطر گفتار ثابتشان ثابت قدم نگاه مى دارد، و ستمگران را گمراه مى سازد (توفيق خود را از آنها سلب مى نمايد) خداوند هر كارى را بخواهد انجام مى دهد.

با مثل بيست و سوم به خوبى آشنا شديم ، قرآن پس از اين مثل بيست و چهارمى را مطرح مى كند و آن تشبيه كلمه خبيثه به شجره خبيثه است و در اين جا، به خلاف مثل پيشين ، به فشرده گويى بسنده مى كند. شجره خبيثه را با يك ويژگى معرفى مى كند، و آن درختى است كه از ريشه كنده شده و در سايه باد و توفان ، قرار و ثباتى ندارد، از اين گوشه به آن گوشه پرتاب شده و سرانجام ، طعمه آتش گرديده و نابود مى شود.

اين يكى از نشانه هاى بلاغت قرآن است كه در مورد محبوب و مطلوب خود، به گستردگى سخن مى گويد ولى در مورد خلاف خود به ايجاز برگزار مى كند.

نتيجه اين كه در عالم هستى ، حق و باطل رو در روى هم قرار گرفته است . حق كه از واقعيت برخوردار است ، ثابت و پابرجا بوده و به خاطر ثبات خود آثار جاودانه دارد، در حالى كه باطل كه فاقد واقعيت است ، جولانى بيش ‍ نداشته و سرانجام نابود و معدوم مى گردد.

قرآن در آيه سوم ، يادآور مى شود كه خدا افراد با ايمان را در سايه همان قول ثابت (كلمه پاك ) در زندگى دنيوى و اخروى است ، يعنى انسان ، نتيجه ايمان را در دنيا و آخرت مى بيند و ميوه آن را مى چيند، بنابراين ، مانعى ندارد كه ايمان مايه ثبات انسان در زندگى دنيوى و اخروى باشد، ولى گروه ظالم كه از ايمان بهره اى ندارد، گمراه مى شود، و پاداش خود را مى بيند و هيچكس در مقابل خدا حق اعتراض ندارد، چنانكه مى فرمايد:

و يضل الله الضالمين و يضل الله ما يشاء.

برترى مكتب انبيا بر مكاتب ديگر

بشر در طول تاريخ در تفسير جهان و انسان ، با دهها مكتب و انديشه روبرو بوده ، و هر مكتبى خواسته است جهان را به نوعى تفسير و براى انسان برنامه ريزى كند، ولى چون اين مكتبها از انديشه انسان قابل خطا و اشتباه سرچشمه مى گيرد، پايدار نبوده و پيوسته فرضيه اى جانشين فرضيه ديگر گرديده است ، در حالى كه مكتب انبيا و كليه شرايع آسمانى ، با صرف نظر از اختلافات جزئى ، بر وحى متكى بوده ، اصول عقيدتى و احكام فطرى آنها پيوسته ثابت مى باشند. و جامعه در سايه اين مكتب با ثبات و آرامش روبرو است . يثبت الله الذين آمنوا بالقول الثابت فى الحياة الدنيا و نتيجه آن را در آخرت نيز مى بيند، چنان كه مى فرمايد: (و فى الاخرة )، سخن پيرامون اين آيه ، فزونتر از آن است كه ما در اينجا مطرح كرديم ، ولى چون هدف ما تبيين مثل قرآنى است به همين اندازه بسنده نموديم .

مثل بيست و پنجم : بسان ملت هاى پيشين

و اءنذر الناس يوم ياءتيهم العذاب فيقول الذين ظلموا ربنا اءخرنا الى اءجل قريب نجب دعوتك و نتبع الرسل اءو لم تكونوا اءقسمتم من قبل ما لكم من زوال . (ابراهيم /44)

(مردم را از روزى كه عذاب الهى فرو مى آيد، بترسان در آن روز ظالمان مى گويند: پروردگارا مدت بس محدودى به ما مهلت بده تا دعوت تو را بپذيريم و از پيامبران پيروى كنيم - به آنان پاسخ داده مى شود - مگر قبلا سوگند ياد نكرده بوديد كه براى شما زوال و فنايى نيست ).

و سكنتم فى مساكن الذين ظلموا اءنفسهم و تبين لكم كيف فعلنا بهم و ضربنا لكم الامثال . (ابراهيم /45)

(شما بوديد كه در كاخهاى كسانى كه به خويشتن ستم كرده بودند ولى نابود گشته بودند سكنى گزيديد و براى شما آشكار گشت كه با آنها چگونه رفتار كرديم و براى شما از سرگذشت پيشينيان مثلها زديم ).

تفسير آيات

تاريخ بشر گواهى مى دهد كه در روى زمين ، ملتهايى مى زيسته اند كه از نظر شرايط و امكانات زندگى در حد بسيار بالايى بودند. آنان به جاى اين كه در برابر اين نعمت ها سپاسگزار باشند و هر نعمتى را در جاى خود مصرف كنند، از اين نعمتها سوء استفاده كرده و سرانجام عمرى را به فساد و تبهكارى سپرى مى كردند.

طبعا هر عملى عكس العملى دارد و جهان ، نسبت به ملتهاى تبهكار و ستمگر بى تفاوت نيست ، و پيش از آن كه در رستاخيز به كيفر اعمال خود برسند، در اين جهان كيفر مى بينند. قرآن مجيد در برخى از آياتت نوع كيفرها را بيان مى كند و مى فرمايد:

فكلا اءخذنا بذنبه فمنهم من اءرسلنا عليه حاصبا و منهم من اءخذته الصيحة و منهم من خسفنا به الارض و منهم من اءعرقنا.(175)

اين آيه از چهار نوع كيفر در اين جهان ، درباره ملتهاى عصيانگر گزارش ‍ مى دهد و مى فرمايد:

1. گروهى را سنگباران كرديم فمنهم من اءرسلنا عليه حاصبا.

2. گروهى را با صيحه آسمانى نابود كرديم (و منهم من اءخذته الصيحة ).

3. گروهى را زمين به كام خود فرو برد (و منهم من خسفنا به الارض ).

4. گروهى را در دريا غرق كرديم (و منهم من اءغرقنا).

/ 78