1- توحيد - راه نجات(منهاج النجاه) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه نجات(منهاج النجاه) - نسخه متنی

ملا محسن فيض کاشاني؛ مترجم: رضا رجب زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1- توحيد

دليل بر وجود خداي تبارك و تعالي:

از مولايمان اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ سؤال شد كه پروردگارت را به چه شناختي؟

حضرت فرمود:

بِفَسْخِ العِزائم وَ نَقْضِ الْهِمَم لَمّا هَمَمْتُ فَحِيْلَ بَيْني وَ بَيْنَ هَمِّي وَ عَزَمْتُ فَخالَفَ القَضاءُ وَ القَدَرُ عَزْمِي عَرَفْت اَنَّ المُدَّبِرَ غَيْري.

به اينكه چه بسيار كه قصد كاري نمودم ولي انجام آن ميسر نشد و چه بسيار كه همت بر انجام كاري گماردم بين من و آنچه كه وجهة همّت من بود حايل گشت و چون تصميم گرفتم، قضا و قدر خلافِ تصميم من شد پس دانستم كه تدبير كنندة امور كسي غير از من است.
و مثل اين روايت از مولايمان امام صادق ـ عليه السّلام ـ رسيده است. و به مولايمان علي ابن موسي ـ عليه السّلام ـ گفته شد دليل بر حدوثِ عالم چيست؟

حضرت فرمود:

اِنَّكَ لَمْ تَكُنْ ثُمَّ كُنْتَ وَ قَدْ عَلْمِتَ اَنَّكَ لَمْ تُكّونْ نَفْسَكَ وَ لا كَوَّنكَ مَنْ هُوَ مِثْلُكَ.

يعني تو نبودي و بعد به عرصة هستي قدم نهادي و مي‌داني كه خودت، خود را پديد نياوردي و آنكسي هم كه مثل تو است تو را نيافريده است.

در قرآن كريم آمده است:
أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ.[1]

آيا دربارة خداوندي كه پديد آورندة آسمانها و زمين است شكّي است؟.

و چه زيبا گفته آن اعرابي كه: سرگين، بر بودن شتري، و اثرِ قدم بر بودن رونده‌اي دلالت دارد پس اين آسمان با اين برجها، و اين زمين با اين نشيب و فرازش آيا بر صانعي لطيف و خبير دلالت نمي‌كند؟.

و از مولايمان امام صادق ـ عليه السّلام ـ از خدا سؤال شد، حضرت به آن سائل فرمود:

آيا هرگز سوار كشتي شده‌اي؟ گفت بلي، فرمود: آيا شده كه كشتي بكشند و تو در شرايطي قرار گيري كه نه وسيله‌اي براي نجات خود بيابي و نه به كمك شنا بتواني خود را از آن مهلكه خلاص كني؟ گفت بلي حضرت فرمود: آيا در آن حال دلت متوجّه چيزي كه مي‌تواند تو را از آن ورطه نجات بخشد شده است؟ گفت بلي، حضرت فرمود: همان چيز خدا است كه آنجا كه هيچ نجات دهنده‌اي نيست او بر نجاتِ تو توانا است، و آنجا كه هيچ فريادرسي نيست به فريادِ تو مي‌رسد.

دليل بر وحدانيت خداي تبارك و تعالي

و خداي يگانه است كه شريكي براي او نيست، زيرا اگر با او خداي ديگري مي‌بود به قول قرآن:

لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلي بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ.[2]

هر خدائي به آنچه كه خود آفريده مشغول مي‌شد، و بعضي از اين خدايان بر بعضي ديگر برتري مي‌جستند، منزّه است خداوند از آنچه كه آنها توصيف مي‌كنند.

يعني اگر خدا متعدّد مي‌بود، صُنْع و مخلوقِ هر يك از آنها مشخّص بود و هر يك از آنها امور مربوط به مُلك خويش را خود بعهده داشت، و جنگ و جدال بين آنها واقع مي‌گشت چنانچه حال ملوكِ دنيا چنين است. و از مولايمان امام صادق ـ‌عليه السّلام ـ سئوال شد كه دليل بر اينكه خداي تبارك و تعالي يكي است چيست؟

حضرت فرمود:

اِتّصالُ التَدْبير وَ تَمامُ الصُّنعْ كَما قالَ عَزَّوَجَلَّ. لََوْ كانَ فْيِهِما آلِهَةٌ اِلاَّ الله لَفَسَدتا.

پيوستگي تدبير و تماميّت صنع او چنانكه خود فرمود: اگر در آسمان و زمين جز الله خدايي مي‌بود هر آينه ايندو فاسد مي‌گشت.

و اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: اي پسركم بدان كه اگر براي پروردگارت شريكي مي‌بود فرستادگان او نيز بسراغت مي‌آمدند و تو آثار ملك و سلطنت او را مي‌ديدي و از افعال و صفاتش با خبر مي‌شدي، ولي او همان خداي يگانه است چنانچه خود خويش را وصف نموده، و احدي در مُلكش مزاحم او نيست و هرگز زوال و نابودي به حضرتش راه نيابد.

در قرآن مجيد آمده است:
أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ.[3]

اينست و جز اين نيست كه خداي شما آن خداي يگانه است خدائي جز او نيست.

و در جاي ديگر مي‌فرمايد:
لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ.[4]

دو خدا براي خود مگيريد اينست و جز اين نيست كه او است خداي يگانه پس از من پروا گيريد.

/ 44