2- حسد - راه نجات(منهاج النجاه) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه نجات(منهاج النجاه) - نسخه متنی

ملا محسن فيض کاشاني؛ مترجم: رضا رجب زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2- حسد

ما در اينجا به بررسي آن سري از معاصي كه بمنزلة ما در ساير خبائث و گناهان است كه عبارت است از حسد و ريا و عجب مي‌پردازيم، و سخن يكي از علماء را در اين باب مي‌آوريم.
او گفته است مپندار كه تو مي‌تواني در فراگيري علم نيّت صحيحي داشته باشي در حاليكه چيزي از حسد و ريا و عُجب در دلت هست.
و رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود سه چيز ماية هلاكت است. بخلي كه اطاعت شود، و هواي نفسي كه پيروي گردد، و خود را بديدة تحسين نگريستن و خوب پنداشتن.

امّا حسد، حسد شعبه‌اي از بخل است زيرا بخيل كسي است كه از انفاق آنچه كه در اختيار دارد بديگران بخل مي‌ورزد، پس كسيكه به نعمت‌هاي الهي كه در خزانة قدرت او است بخل مي‌ورزد در حاليكه هيچ باو مربوط نمي‌شود، بخل چنين كسي بمراتب بيش از آن اوّلي است.

و حسود كسي است كه از اين كه خدا از خزائن قدرتش نعمتي به بنده‌اي از بندگانش ارزاني دارد و مال يا علمي به او عنايت كند، و يا دلهاي مردمان را نسبت به او مهربان سازد، و يا بهره‌اي ديگر نصيب او فرمايد در رنج و عذاب است، و به همين قانع است كه آن نعمت از او سلب شود هر چند كه بهره‌اي هم باين نرسد، و اين منتهاي خباثت و پليدي است و لذا رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود:

اَلْحَسْدُ يَأْكُلُ الْحَسَناتِ كَما تَأْكُلَ النَّارَ الْحَطَبَ.

حسد كارهاي نيك آدمي را از بين مي‌برد همانگونه كه آتش هيزم را مي‌بلعد.

و حسود پيوسته در رنج و عذاب است آنهم عذابي كه مورد ترحم قرار نمي‌گيرد، زيرا پيوسته خلق بسياري از اقران و همرديفان و آشنايان او در دنيا زندگي مي‌كنند و از اين ميان افرادي به علم يا مال و مقامي اختصاص مي يابند، و او مي بايست كه تا دم مرگ در آتش حسد بسوزد، و پس از مرگ هم عذاب آخرت شديدتر و دردناك‌تر است. و مي‌توان گفت كه بنده به حقيقتِ ايمان دست نمي‌يابد مادامي كه براي ساير مؤمنان، آنچه را كه براي خود مي‌خواهد نخواهد، بلكه سزاوار است كه با ساير مسلمانان در سختي و گشايش شريك باشد، و مسلمانان مثل يك بنا هستند كه بعضي از آن بعضي ديگر را نگه مي‌دارد، يا مثل پيكر واحدي هستند كه اگر عضوي از آن بدرد آيد ساير اعضاء بدن احساس درد مي‌كند، اگر ديدي كه اين چنين نيستي پس بدان كه اگر براي دفع اين خصلت زشت كه ماية هلاكت تو هست همّت گماري، و براي خلاصي از اين صفت زشت، به دفع آن مشغول باشي مهمتر از اين است كه به تحصيل دانشي كه به ندرت بكارت مي‌آيد، و علمي كه چندان مورد نيازت نيست مشغول باشي.

3- ريا

و امّا ريا، كه گفته شده شرك خفي است، زيرا ما دو گونه شرك داريم شرك خفي و پنهاني، و شرك آشكار و ريا يكي از بزرگترين دو شرك است. امّا سرچمشة ريا اين است كه تو براي اينكه در دلِ خلق جائي براي خودت پيدا كني، و بعد بواسطة اين به مقام و منزلتي دست‌يابي كار نيكي انجام دهي و حبّ جاه و مقام از هواي نفسي كه پيروي مي‌شود و موجب هلاكت تو است سرچشمه مي‌گيرد. و بسيار از مردم در همين وادي هلاك مي‌گردند، و اگر خلق منصفانه به قضاوت نشينند درمي‌يابند كه اكثر اشتغالاتي كه دارند از علوم و عبادات، نه بخاطر خدا بلكه بخاطر خودنمائي و ريا است، و ريا هم كه موجب احباط و از بين رفتن اعمال است، حتي در اخبار رسيده كه در قيامت امر مي‌شود كه شهيدي را بسوي آتش برند، مي‌گويد بار الها من در راه تو به شهادت رسيده‌ام خطاب مي‌رسد كه تو در پي اين بودي كه گفته شود فلاني فرد شجاعي است. همينگونه در رابطه با عالم و حاجي و قاري قرآن.

/ 44