1 - تربيت نيرهاى اطّلاعاتى
اطلاعات و نيروهاى اطّلاعاتى كه چونان چشمهاى هميشه باز نظام اسلامى نقش تعيين كنندهاى در شناخت آفتها دارند، مىتوانند اصل نظارت و كنترل و مراقبت را در نظام اسلامى سامان بخشند.
امام على عليه السلام برخى از نيروهاى خود را بگونهاى تربيت فرمود كه سيستمهاى اطلاعاتى كشور را اداره كنند مانند:
الف - كنترل و مراقبت از مراكز اقتصادى
ب - كنترل و مراقبت از بازار
ج - كنترل و مراقبت از كارگزاران حكومتى
د - كنترل و مراقبت از قضات
ه. كنترل و مراقبت از استانداران و فرمانداران
و - كنترل و مراقبت از شهرها و جادهها
كه در نهجالبلاغه با واژههاى بَلَغنى و غَينى و عيونى آمده است.
مانند :
1 - (الى شريح) بلغنى أنك ابتعت داراً بثمانين نامه 3/1
2 - بلغنى عنك ... و شسع نعلك خير منك نامه 71/2
3 - بلغنى ان رجالا ممن قبلك نامه 70/1
4 - (الى ابى موسى) بلغنى عنك قول هولك و عليك نامه 63/1
5 - بلغنى ان رجلا من فتية أهل البصرة نامه 45/1
6 - بلغنى عنك أمر .. فقد اسخطت نامه 40/1، نامه 43/1
7 - بلغنى انك جردت الارض فأخذت نامه 40/2
8 - (الى محمد) بلغنى موجدتك من تسريح الاشتر نامه 34/1
9 - (الى زياد) لئن بلغنى انك خنت .. لاشدن عليك نامه 20/1
10 - (الى عبداللَّه) و قد بلغنى تنمرك لبنى تميم نامه 18/2
11 - بلغنى انكم تقولون على يكذب قاتلكم اللَّه خطبه 71/2
12 - بلغنى ان الرجل منهم كان يدخل خطبه 27/6
1 - نامه به شريح ، به من خبر رسيده است خانه اى به هشتار درهم خريدهاى.
2 - چيزى از تو به من خبر رسيده است كه اگر درست باشد، بند كفش تو از تو بهتر است .
3 - نامه به فرماندار مدينه ، به من خبر رسيده است كه برخى از مردان مدينه مخفيانه به شام مىگريزند.
4 - نامه به ابوموسى ، از تو سخنى به من گزارش شده است، كه بر ضدّ توست.
5 - به من خبر رسيده است كه سرمايه دارى از اهل بصره تو را به سفره رنگينى دعوت كرده است.
6 - از تو كارى به من گزارش شده است كه اگر درست باشد، خداى خود را به خشم آوردهاى.
7 - به من خبر رسيده است ، كه زمينهاى مرغوب را براى خود خريدارى مىكنى.
8 - نامه به محمد بن ابى بكر ، به من خبر رسيده است كه از انتصاب مالك اشتر به استاندارى مصر ناراحت شدهاى.
9 - نامه به زياد بن ابيه ، اگر خيانتى از ت به من گزارش شود، بر تو سخت خواهد گرفت.
10 - نامه به ابن عبّاس ، به من خبر رسيده است كه با قبيله بنى تميم بد رفتارى مىكنى.
11 - كوفيان به خبر رسيده است كه در جلسات شبانه به من تهمت مىزنيد.
12 - به من خبر رسيده است كه سربازان مهاجم معاويه به شهر مرزى (هيت) وارد شده و زنِ مسلمانى را آزار دادند.
2 - اطّلاعات ارتش و نيروهاى نظامى
امام على عليه السلام در ارتش بخصوص نيروهاى عمل كننده، و لشگرهاى پيش رونده نيروهاى متعهّد و مؤمنى داشت كه كلّيه اخبار و اطّلاعات مربوط به لشگرها و نيروها و فرماندهان و تضادها و اختلافات موجود، همه و همه را به امام گزارش مىكردند.
3 - اطّلاعات برون مرزى
نه تنها در داخل كشور به اطلاعات و نيروهاى مؤمن اطّلاعاتى نياز داريم بلكه در برون مرزى نيز يك ضرورت غير قابل انكار است.
زيرا ما به ميزان شناختى كه از دشمن داريم و از كاستىها و نقاط قوّت دشمن با اطلاع هستيم مىتوانيم با دشمن مقابله صحيح داشته باشيم.
هم اكنون نيز كسب اطلاعات و اخبار از تحركات دشمن حرف اول را در جنگها و مبارزات مداوم مىزند كه در اين راه از هرگونه امكاناتى استفاده مىكنند، و از تمام ابزارها و شيوههاى موجود بهره مىگيرند.
امام على عليه السلام نيروهاى اطلاعاتى كار آمدى در آن سوى مرزها داشت كه در خاك دشمن تحرّكات او را زير نظر داشتند و اطلاعات لازم را به امام گزارش مىدادند.
مانند : نامه 33 نهجالبلاغه كه نوشت:
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ عَيْنِي - بِالْمَغْرِبِ - كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَى الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ الْعُمْيِ الْقُلُوبِ، الصُّمِّ الْأَسْمَاعِ، الْكُمْهِ الْأَبْصَارِ، الّذِينَ يَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ، وَيُطِيعُونَ الَْمخْلُوقَ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ، وَيَحْتَلِبُونَ الدُّنْيَا دَرَّهَا بِالدِّينِ، وَيَشْتَرُونَ عَاجِلَهَا بِآجِلِ الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِينَ؛ وَلَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ إِلَّا عَامِلُهُ، وَلَا يُجْزَى جَزَاءَ الشَّرِّ إِلَّا فَاعِلُهُ.
فَأَقِمْ عَلَى مَا فِي يَدَيْكَ قِيَامَ الْحَازِمِ الصَّلِيبِ، وَالنَّاصِحِ اللَّبِيبِ، التَّابِعِ لِسُلْطَانِهِ، الْمُطِيعِ لِإِمَامِهِ. وَإِيَّاكَ وَمَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ، وَلَا تَكُنْ عِنْدَ النَّعْمَاءِ بَطِراً، وَلَا عِنْدَ الْبَأْسَاءِ فَشِلاً، وَالسَّلَامُ.
(نامه به فرماندار مكة قثم بن عبّاس، پسر عموى پيامبر صلى الله عليه و آله) (100)
هشدار از تبليغات دروغين ياران معاويه در مراسم حج
پس از ياد خدا و درود، همانا مأمور اطلاعاتى من در شام به من اطلاع داده كه گروهى از مردم شام براى مراسم حج به مكّه مىآيند، مردمى كوردل، گوشهايشان در شنيدن حق ناشنوا، و ديدههايشان نابينا، كه حق را از راه باطل مىجويند، و بنده را در نافرمانى از خدا، فرمان مىبرند، دين خود را به دنيا مىفروشند، و دنيا را به بهاى سراى جاودانه نيكان و پرهيزكاران مىخرند، در حالى كه در نيكىها، انجام دهنده آن پاداش گيرد، و در بديها جز بدكار كيفر نشود.
پس در اداره امور خود هشيارانه و سرسختانه استوار باش، نصيحت دهندهاى عاقل، پيرو حكومت، و فرمانبردار امام خود باش، مبادا كارى انجام دهى كه به عذرخواهى روى آورى، نه به هنگام نعمتها شادمان و نه هنگام مشكلات سُست باشى. با درود(101)
4 - نيروهاى ويژه ( ضد اطّلاعات )
گرچه اصطلاح فوق ضد اطلاعات در روزگاران ما مطرح شده است امّا اين حركت مهم و ارزشمند در دوران امام عليه السلام براى اصلاح و بازسازى نيروهاى اطّلاعاتى وجود داشت كه تا نيروى اطّلاعاتى امام در بازار اهواز به نام ابن هرمه رشوه گرفت، نيروهاى ديگرى كه مراقب او بودند خيانت او را به امام گزارش كردند.
امام عليه السلام به حاكم اهواز نوشت كه او را مجازات و دستگير كند.(102)
بنابراين براى كنترل و مراقبت و اصلاح نيروهاى اطّلاعاتى به نيروهاى ديگرى به نام ضد اطّلاعات نيازمنديم كه اين ضرورت از ديدگاه امام عليه السلام پوشيده نماند.
( الگوهاى رفتارى امام على عليه السلام )
در چشمه سار نهج البلاغه
1 - نيروهاى اطّلاعاتى برون مرزى
نامه 33 نهج البلاغه
التحذير من جواسيس معاوية في مراسم الحج
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ عَيْنِي - بِالْمَغْرِبِ - كَتَبَ إِلَيَّ يُعْلِمُنِي أَنَّهُ وُجِّهَ إِلَى الْمَوْسِمِ أُنَاسٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ الْعُمْيِ الْقُلُوبِ، الصُّمِّ الْأَسْمَاعِ، الْكُمْهِ الْأَبْصَارِ، الّذِينَ يَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ، وَيُطِيعُونَ الَْمخْلُوقَ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ، وَيَحْتَلِبُونَ الدُّنْيَا دَرَّهَا بِالدِّينِ، وَيَشْتَرُونَ عَاجِلَهَا بِآجِلِ الْأَبْرَارِ الْمُتَّقِينَ؛ وَلَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ إِلَّا عَامِلُهُ، وَلَا يُجْزَى جَزَاءَ الشَّرِّ إِلَّا فَاعِلُهُ.
فَأَقِمْ عَلَى مَا فِي يَدَيْكَ قِيَامَ الْحَازِمِ الصَّلِيبِ، وَالنَّاصِحِ اللَّبِيبِ، التَّابِعِ لِسُلْطَانِهِ، الْمُطِيعِ لِإِمَامِهِ.
وَإِيَّاكَ وَمَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ، وَلَا تَكُنْ عِنْدَ النَّعْمَاءِ بَطِراً، وَلَا عِنْدَ الْبَأْسَاءِ فَشِلاً، وَالسَّلَامُ.
ترجمه نامه 33
(نامه به فرماندار مكة قثم بن عبّاس، پسر عموى پيامبر صلى الله عليه و آله)(103)
هشدار از تبليغات دروغين ياران معاويه در مراسم حج
پس از ياد خدا و درود، همانا مأمور اطلاعاتى من در شام به من اطلاع داده كه گروهى از مردم شام براى مراسم حج به مكّه مىآيند، مردمى كوردل، گوشهايشان در شنيدن حق ناشنوا، و ديدههايشان نابينا، كه حق را از راه باطل مىجويند، و بنده را در نافرمانى از خدا، فرمان مىبرند، دين خود را به دنيا مىفروشند، و دنيا را به بهاى سراى جاودانه نيكان و پرهيزكاران مىخرند، در حالى كه در نيكىها، انجام دهنده آن پاداش گيرد، و در بدىها جز بدكار كيفر نشود.
پس در اداره امور خود هشيارانه و سرسختانه استوار باش، نصيحت دهندهاى عاقل، پيرو حكومت، و فرمانبردار امام خود باش، مبادا كارى انجام دهى كه به عذرخواهى روى آورى، نه به هنگام نعمتها شادمان و نه هنگام مشكلات سُست باشى. با درود
2 - ضرورت نيروهاى اطّلاعاتى در لشگرها
نامه 11 نهج البلاغه
(وصّى بها جيشاً بعثه إلى العدو)
التعليم العسكري