الگوهای رفتاری امام علی(ع) و امور اطلاعاتی، امنیتی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

الگوهای رفتاری امام علی(ع) و امور اطلاعاتی، امنیتی - نسخه متنی

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(اى مردم! همانا سوگند به خدا من شما را به عمل پسنديده‏ اى تشويق نمى‏ كنم جز آنكه در عمل كردن به آن از شما پيشى مى‏ گيرم، و شما را از گناهى باز نمى‏ دارم جز آنكه پيش از نهى كردن، خود آن را ترك كرده‏ ام)
پس توجه به الگوهاى رفتارى امام على عليه السلام براى مبارزان و دلاورانى كه با نام او جنگيدند، و با نام او خروشيدند، و هم اكنون در جاى جاى زندگى، در صلح و سازندگى، در جنگ و ستيز با دشمن، در خودسازى و جامعه سازى و در همه جا بدنبال الگوهاى كامل روانند، بسيار مهمّ و سرنوشت ساز است تا در تداوم راه امام رحمه الله بجوشند، و در همسوئى با امير بيان بكوشند، كه بارها پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
آنانكه از على پيروى كنند اهل نجات و بهشتند
و به على عليه السلام اشاره كرد و فرمود :
اين على و پيروان او در بهشت جاى دارند(3)
و اميدواريم كه كشف و شناسائى الگوهاى رفتارى امام على عليه السلام آغاز مباركى باشد تا اين راه تداوم يابد، وبه كشف و شناسائى الگوهاى رفتارى ديگر معصومين عليهم السلام بيانجامد.
در اينجا توجّه به چند تذكّر أساسى لازم است.


اوّل - الگوهاى رفتارى و عنصر زمان و مكان


رفتارهاى حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام برخى اختصاصى و بعضى عمومى است، كه بايد در ارزيابى الگوهاى رفتارى دقّت شود.
گاهى عملى يا رفتارى را امام على عليه السلام در شرائط زمانى و مكانى خاصّى انجام داده است كه متناسب با همان دوران و شرائط خاصّ قابل ارزيابى است، و الزامى ندارد كه ديگران همواره آن را الگو قرار داده و به آن عمل كنند، كه در اخلاق فردى حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام نمونه‏ هاى روشنى را جمع آورى كرده‏ ايم، و ديگر امامان معصوم عليهم السلام نيز توضيح داده‏ اند كه:
شكل و جنس لباس امام على عليه السلام تنها در روزگار خودش قابل پياده شدن بود، امّا هم‏ اكنون اگر آن لباس‏ ها را بپوشيم، مورد اعتراض مردم قرار خواهيم گرفت.
يعنى عُنصر زمان و مكان، در كيفيّت‏ ها تأثير بسزائى دارد.
پس اگر الگوهاى رفتارى، درست تبيين نگردد، ضمانت اجرائى ندارد و از نظر كاربُردى قابل الگوگيرى يا الگوپذيرى نيست، مانند:
- غذاهاى ساده‏ اى كه امام على عليه السلام ميل مى‏ فرمود، در صورتى كه فرزندان و همسران او از غذاهاى بهترى استفاده مى‏ كردند.
- لباس‏ هاى پشمى و ساده‏ اى كه حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام مى‏ پوشيد، امّا ضرورتى نداشت كه ديگر امامان معصوم عليهم السلام بپوشند.
- در برخى از مواقع، امام على عليه السلام با پاى برهنه راه مى‏ رفت، كه در زمان‏ هاى ديگر قابل پياده شدن نبود.
امام على عليه السلام خود نيز تذكّر داد كه:
لَنْ تَقْدِروُنَ عَلى‏  ذلِك وَلكِن اَعينوُنى بِوَرَعٍ وَاجْتَهاد
( شما نمى‏ توانيد همانند من زندگى كنيد، لكن در پرهيزكارى و تلاش براى خوبى‏ ها مرا يارى دهيد) (4)
وقتى عاصم بن زياد، لباس پشمى پوشيد و به كوه‏ ها مى‏ رفت و دست از زندگى شُست و تنها عبادت مى‏ كرد، امام على عليه السلام او را مورد نكوهش قرار داد، كه چرا اينگونه زندگى مى‏ كنى؟
عاصم بن زياد در جواب گفت :
قَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، هذَا أَنْتَ فِي خُشُونَةِ مَلْبَسِكَ وَجُشُوبَةِ مَأْكَلِكَ!
(عاصم گفت، اى اميرمؤمنان، پس چرا تو با اين لباس خشن، و آن غذاى ناگوار بسر مى‏ برى؟)
حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود :
قَالَ: وَيْحَكَ، إِنِّي لَسْتُ كَأَنْتَ، إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى‏  فَرَضَ عَلَى‏  أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ، كَيْلَا يَتَبَيَّغَ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ!(5)
واى بر تو، من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نكشاند.


دوّم - اقسام الگوهاى رفتارى


بعضى از رفتارهاى امام على عليه السلام زمان ومكان نمى‏ شناسد، و همواره براى الگوپذيرى ارزشمند است مانند:
1 - ترويج فرهنگ نماز
2 - اهميّت دادن به نماز اوّل وقت‏  
3 - ترويج فرهنگ اذان
4 - توجّه فراوان به باز سازى، عمران و آبادى و كشاورزى و كار و توليد
5 - شهادت طلبى و توجّه به جهاد و پيكار در راه خدا
6 - حمايت از مظلوم و ...
زيرا طبيعى است كه كيفيّت‏ ها متناسب با زمان و مكان و شرائط خاصّ فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعى در حال دگرگونى است.
گرچه اصول منطقى همان كيفيّت‏ ها، جاودانه اند، يعنى همواره ساده زيستى، خودكفائى ، ساده پوشى ارزشمند است، امّا در هر جامعه اى چهار چوب خاصّ خودش را دارد، پس كميّت‏ ها و اصول منطقى الگوهاى رفتارى ثابت، و كيفيّت ها، و چگونگى الگوهاى رفتارى متغيّر و در حال دگرگونى است.


ضرورت‏ ها:


اوّل - ضرورت سلامت كشور و نقش اطّلاعات


1 - راه‏ هاى سلامت جامعه


پيكره جامعه چونان جسم آدمى است.
اگر از جاذبه درستى برخوردار باشد، و بتواند عوامل رشد و كمال را در خود زنده سازد، و حساب شده به رشد و جوانه زدن روى بياورد و حركت تكاملى آن متوقّف نگردد.
و هماهنگ با عوامل رشد، و جذب عوامل كمال، آفت‏ ها را از سر راه بردارد و با انواع بيمارى‏ ها و انحرافات مقابله كند و حقيقت جاذبه و دافعه را در خود زنده نگهدارد.
چونان پيكرى سالم به رشد و كمال واقعى خواهد رسيد،
جوانه خواهد زد،
به بار خواهد نشست
و فرد و جامعه به كمالات مطلوب خواهند رسيد.
مى‏ پرسند:
كدام جامعه سالم، و كدامين ناسام خواهد بود؟
كدام جامعه انسانى چونان پيكرى سالم به رشد
و كمال خواهد رسيد؟
و ويژگى‏ هاى يك جامعه سالم كدام است؟
و آفات و انحرافات جوامع انسانى كدامند؟
در پاسخ سئوالات ياد شده، جامعه شناسان مى‏ گويند:
اگر رهبران يك جامعه مديران و مسئولين مسئوليّت‏ هاى اجتماعى، و مجموعه دست اندركاران حكومت سالم باشند،
و با تعهّد و تخصّص كار كنند و همه آنان بر أساس ملاك‏ ها و معيارهاى صحيح مديريّت انتخاب شوند و تمامى آنان داراى وجدان كارى بوده و بر اساس احساس مسئوليت انجام وظيفه كنند، و داراى انحرافات اخلاقى نبوده و از آفات گوناگون مديريّت مصون باشند.
آن جامعه سالم است.
و همانند پيكره سالم آدمى بسوى رشد و كمال مى‏ رود.
و انواع آفات و انحرافات دامنگير آن نخواهد بود.
چنانكه در يك ضرب المثل فارسى گفته‏ اند:
عقل سالم در بدن سالم است
در اينجا نيز بايد گفت:
جامعه سالم در دست مديران سالم است
امام على عليه السلام راه رشد و كمال جامعه اسلامى را در سلامت امّت اسلامى و كارگزاران نظام اسلامى مى‏ داند، كه اگر سالم و پر تلاش باشند، در آينده كشور اسلامى نقش تعيين كننده خواهند داشت،
امّا اگر دچار انواع كاستى‏ ها گردند و تفرقه و جدائى رشته‏ هاى وحدت آنها را ريشه كن سازد، و پيوند امّت با رهبر قطع گردد، جامعه آفت زده نمى‏ تواند به سعادت و رستگارى رسيده ، همواره راه كمال بپمايد.
امام على عليه السلام در خطبه 25 نهج‏ البلاغه مى‏ فرمايد :
وَإِنِّي وَاللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هؤُلاءِ الْقَوْمَ سَيُدَالُونَ مِنْكُمْ بِاجْتَِماعِهمْ عَلَى بَاطِلِهمْ، وَتَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ، وَبِمَعْصِيَتِكُمْ إِمَامَكُمْ فِي الْحَقِّ، وَطَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِي الْبَاطِلِ، وَبِأَدَائِهِمُ الْأَمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَخِيَانَتِكُمْ، وَبِصَلَاحِهِمْ فِي بِلَادِهِمْ وَفَسادِكُمْ. فَلَوِ ائْتَمَنْتُ أَحَدَكُمْ عَلَى قَعْبٍ لَخَشِيْتُ أَنْ يَذْهَبَ بِعَلَاقَتِهِ.
سوگند بخدا مى‏ دانستم كه مردم شام بزودى بر شما غلبه خواهند كرد.
زيرا آنها در يارى كردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرّقيد، شما امام خود را در حق نافرمانى كرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند.
آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خيانتكاريد، آنها در شهرهاى خود به اصلاح و آبادانى مشغولند و شما به فساد و خرابى (آنقدر فرومايه‏ ايد) اگر من كاسه چوبى آب را به يكى از شماها امانت دهم مى‏ ترسم كه بند آن را بدزديد.(6)

/ 22