فصل دوم: حج و سياست
بدون شك حج عبادتى است داراى ابعاد گوناگونِ فردى، اجتماعى، معنوى، اقتصادى و فرهنگى و از جامعيتى برخوردار است كه در ميان عبادات ديگر، منحصر به فرد است; به طورى كه حضرت امام خمينى(قدس سره)
در سخنى جامع و لطيف آن را «تمرين تشكّل يك جامعه توحيدى» دانسته اند، چرا كه در عين جامعيت ازنظر ابعاد، جامع عبادتهاى متعددى است كه اجزاى آن را تشكيل مى دهد. حاوى نماز، در بعضى از موارد روزه، انفاق و قربانى، دعا و ذكر، سفر و تحمل مشقتهاى آن و طواف است و از آنجا كه هريك از آنها علاوه بر چهره ظاهرى، سرّى نهفته دارند، حج نيز داراى اسرار و رموز فراوانى است.برخى از دانشمندان فقط اسرار معنوى آن را بازگو كرده اند و برخى اسرار اجتماعى را نيز مورد توجه قرار داده اند. صاحب جواهر فقيه نامدار شيعه در اين زمينه بيانى دارد. او مى نويسد:«حج از بزرگترين شعائر اسلام است و برترين عبادتى است كه انسانها بوسيله آن به خداى سبحان تقرّب مى جويند; زيرا در اين عبادت اذلال نفس و اتعاب و سختگيرى بر بدن و هجران خانواده و دورى از وطن و ترك عادات و پرهيز از لذتها و شهوتها و ناخواستنيها و مكروهات، و انفاق مال و دشوارى سفر و تحمل دشواريهاى فرودآمدن و حركت كردن، و رنج و مشقت امور ترسناك و ابتلا به معاشرت با نادانان و فرومايگان وجود دارد و در واقع نوعى رياضت نفسانى و طاعت مالى، و عبادت بدنى، قولى و عملى، وجودى و عدمى است و جمع همه اين ويژگيها، از خصوصيات حج است، در حالى كه در عبادات ديگر كه جامع تر از نماز در بين آنها وجود ندارد، چنين ويژگيهايى به چشم نمى خورد; مانند انواع پيروى ها، ولذا در حديث شريف وارد شده كه هيچ چيزى و هيچ پاداشى جز بهشت با «حج مقبول»معادل نيست.»
سپس بر «تصحيح نيّت و اخلاص» به عنوان يكى از مهمترين نكات در حج، تأكيد ورزيده اند; چرا كه حج عبادتى علنى و اساساً مبتنى بر «اعلان و اظهار» است و چون در اين زمان از عوامل افتخار و ابهت و اعتبار اجتماعى شمرده شده ولازمه آن سفر و مشاهده بلاد گوناگون و آگاهى يافتن از وضعيت آنهاست، خوف غلتيدن در ريا و انگيزه هاى باطل در آن وجود دارد. آنگاه درخصوص «اسرار حج» فرموده اند:«به هرحال حج اسرار و فوايد غير قابل شمارشى دارد، هرچند بر مشركان و ملحدان مخفى باشد.; زيرا روشن است كه خداوند تعالى حج را واجب كرده و بر بندگانش متعيّن فرموده تا جلال و كبريايى و بلندمرتبگى و عظمت سلطنتش را آشكار نمايد و بندگى مردم و عبوديت آنان و ذلت و مسكنت ايشان را نشان دهد.»
در ادامه افزوده اند:«خداوند تعالى بيت الحرام را شرافت بخشيد و آن را به خود منتسب ساخت و براى شريعت خود برگزيد و محل قيام و مقصدى براى بندگان قرار داد تا از همه بلاد بدان رو آورند و محوريت آن را بپذيرند.»
ملاحظه كلمات فقيه كم نظيرى چون شيخ محمدحسن، صاحب جواهر، در تبيين عظمت حج و اسرار آن با آنچه كه امام خمينى در اين زمينه مطرح نموده، عمق عظمت و افق فكرى اين شخصيت بزرگ را نشان مى دهد. در كلمات صاحب جواهر جز دو جمله اخير كه اشاره به برخى از آيات قرآن مجيد است، مطالب قابل توجه ديگرى در ابعاد اجتماعى و سياسى حج به چشم نمى خورد.حقيقت اين است كه اكثر دانشمندان اسلامى; اعم از عارفان، فقيهان و مفسران، حج را تنها «عبادتى» تلقى مى كنند كه «مجموعه اى از اعمال و مناسك و اذكار» است كه اسرارش نيز بر ما نامعلوم است. محى الدين ابن عربى كه پدر عرفان اسلامى ناميده شده، و مجموعه اى از معارف عميق را به عالم اسلام ارائه نموده، در بحث حج و در سه موضع(44) درباره «تعبّدى بودن» اعمال و مناسك حج، كه
قابل تعليل نيست، سخن گفته و صريح ترين سخنش درباره اعمال و مناسك حج چنين است:«لأنّها افعال مخصوصة لله عز وجلّ بالقصد، ليس للعبد فيها منفعة دنيوية إلاّ القليل مِنَ الرياضة البدنيّة ولهذا تميّز حكم الحج عن سائر العبادات في اغلب أحواله وأفعاله في التعليل، فاكثره تعبّد محض لا يعقل له معنى عند الفقهاء فكان بذاته عين الحكمة ما وضع لحكمة موجبة وفيه أجر لا يكون في غيره من العبادات وفيه تجلّ الهى لا يكون في غيره من اعمال».«چون حج افعال مخصوصى است كه به قصد و نيت و صرفاً براى خداوند انجام مى شود، به طورى كه براى بنده جز اندكى رياضت بدنى، سودى ندارد، و به همين جهت حكم حج از عبادات ديگر در اكثر احوال و افعال، از جهت تعليل و حكمت تفاوت دارد، اكثر آنها تعبد محض است; به طورى كه نزد فقها معنايى براى آن متصوّر نيست. حج ذاتاً، عين حكمت است، و حكمت ديگرى در وضع و تشريع آن در كار نيست و در آن پاداشى است كه در عبادات ديگر نيست و در آن نوعى تجلّى الهى است كه در اعمال ديگر وجود ندارد.»
البته در ميان علماى اسلامى، شخصيتهايى نيز بوده اند كه به بخشى از ابعاد اجتماعى حج توجه داشته اند، اما شخصيتى كه بيش از همه، ابعاد اجتماعى و سياسى آن را تبيين نموده و اسرار و حِكَم آن را كشف و برملا كرده، حضرت امام خمينى بنيانگذارجمهورى اسلامى ايران است.از ديدگاه ايشان يك نگرش كلّى و مجموعى به اعمال و مناسك حج، با توجه به اسرار و حِكَم آنها كه در آيات و روايات نيز مشاهده مى شود، و با عنايت به مكان برگزارى حج، به ضميمه سابقه تاريخى آن در تاريخ انبيا و تاريخ اسلام كه در عصر پيامبر اكرم
(صلى الله عليه وآله)
سالها مركز سياستها و جنگها بوده است، به روشنى آميختگى حج را با سياست و زندگى دنيوى انسان نمايان مى سازد. براى روشن شدن اين مدعا، بر ابعاد گوناگون اين تكليف عبادى ـ سياسى گذرى مى كنيم. و قبل از ارائه محورهايى در اين زمينه، جملاتى از حضرت امام خمينى را، كه نگرش ايشان را نسبت به جامعيت حج نشان مى دهد، نقل مى كنيم:«حج از روزى كه تولد پيدا كرده است، اهميت بعد سياسى اش كمتر از بعد عبادى اش نيست، بعد سياسى علاوه بر سياستش، خودش عبادت است.»
«اين پدر توحيد و بت شكن جهان به ما و همه انسانها آموخت كه قربانى در راه خدا پيش از آنكه جنبه توحيدى و عبادى داشته باشد، جنبه هاى سياسى و ارزشهاى اجتماعى دارد.»
«نمى دانم. از حج بيت الله الحرام كه سرتاسر آن مشحون به سياست و سرّ جعل آن، قيام انسانها به قسط بر رفع ستمگرى ها و چپاولگرى هاست، كه سياست كلى انبياى عظام و خصوص حضرت رسول خاتم ـ صلوات الله عليه ـ است، چه فهميده اند كه زائرين حرمين شريفين را به اسم اسلام از دخالت در سياست و حتى از شعار عليه اسرائيل و آمريكا منع و مسلمانان را به دلخواه آمريكا و اسرائيل و ساير دشمنان اسلام و برخلاف سيره پيامبر عظيم الشأن اسلام
(صلى الله عليه وآله)
و مسلمانان صدر اسلام از دخالت در سياست منع مى كنند.»
ملاحظه حكمت ها و فلسفه هاى اعمال و مناسك حج نيز تا حدود زيادى پيوستگى حج را با سياست، نمايان مى سازد. در حج علاوه بر ابعاد عبادى و معنوى، اهتمام به امور مسلمين در اقصى نقاط جهان، وحدت ميان ملتهاى مسلمان از هر قوم و مذهب و ملّيتى، معارفه مسلمانان، پاسخ به فرياد مظلومان و ستمديدگان، قيام به قسء مبارزه با مظاهر شرك و بت پرستى، استقامت تا سرحدّ فداشدن، آگاهى دادن به ملتهاى مسلمان بلكه مستضعفان عالم و مواردى از اين قبيل همه و همه از اسرار و حِكَم حج محسوب مى شوند، كه از لابلاى آيات و احاديث و سيره نظرى و عملى انبيا استفاده مى شود. آيا حجى كه داراى چنين اسرارى باشد، مى تواند از سياست بيگانه باشد؟ هرگز.