مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی دینی و سیاسی برائت از مشرکان - نسخه متنی

سید جواد ورعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3- جدال

مى گويند: قرآن حجاج بيت الله الحرام را از جدال نهى مى كند و آيه شريفه
{
وَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدالَ فِي اْلحَجِّ
}
(51) را به عنوان مستند ادعاى خويش قرائت مى كنند.

اين هم از آن قبيل تحريفهايى است كه نه تازگى دارد و نه آخرين آن خواهد بود; تحريفى همچون تحريف عمروعاص كه سخن پيامبر را در حقّ عمار در جنگ صفّين، بدون آنكه انكار كند، واژگونه كرد و على
(عليه السلام)
را قاتل عمار معرفى نمود; چرا كه او، عمّار را به ميدان جنگ آورده بود!

هريك از واژه هاى «رفث» و «فسوق» و «جدال» در آيه شريفه، معانى مشخصى دارد كه از سوى مفسران شيعه و سنى ذكر گرديده است، و در هيچ تفسيرى «برائت و انزجار از دشمنان خدا»، «جدال مورد نهى در آيه شريفه» شمرده نشده است.

در تفسير اين بخش از آيه شريفه، تحقيقاتى صورت گرفته،(52) به طورى كه ما را از تفصيل در اين زمينه مستغنى
مى كند.

اجمالا آنكه معناى «لا جدال في الحج» در ميان علماى اهل سنت مورد اختلاف است و شش معنا در بعضى از تفاسير براى آن نقل كرده اند(53) و البته هيچيك از آنها بر
ادعاى واهى ايرادكنندگان منطبق نمى باشد.

امّا علما و مفسران اماميه به پيروى از ائمه معصومين
(عليهم السلام)
«جدال» را بر معناى خاصى حمل كرده اند و آن گفتن «لا والله» و «بلى والله» است(54) و ناظر به عملى است كه در
جاهليّت بين مردم رواج داشت. اسلام براى جلوگيرى از سوگند خوردن، حتى اگر سوگند صادق باشد، آن را در مراسم حج تحريم نموده است. حتى اگر معناى لغوى هم مراد باشد كه به معناى «مجادله و مشاجره و نزاع» مى باشد، چنانكه علماى اهل سنت معتقدند، بازهم ارتباطى به «اعلان برائت از مشركان» ندارد; چرا كه اعلان برائت توسط زائر بيت الله الحرام، از كافر و مشركى است كه به حريم خانه خدا راه ندارد و در آنجا حاضر نيست تا به نزاع و مشاجره بيانجامد، كسانى هم كه در حرم الهى حضور دارند، مسلمانان بلاد مختلف اند و هيچ زائرى با مسلمان نزاع ندارد. به علاوه اگر اعلان برائت از مشركان، «جدال ممنوع» است، چگونه رسول خدا
(صلى الله عليه وآله)
ابوبكر و سپس على بن ابيطالب
(عليه السلام)
را مأمور كرد تا برائت خدا و آن حضرت را در حج و سرزمين منا به اطلاع مردم برساند؟

بنظر مى رسد اين اشكال هم مانند اشكال گذشته، يك اتهام و بهانه، براى لكه دار كردن زائرانى است كه به عنوان اداى وظيفه دينى و سياسى خود، فرياد برائت از مشركان و مستكبران را سر مى دهند، و هيچ مبناى شرعى ندارد.

به علاوه كه، امام خمينى احياگر حج ابراهيمى و منادى بزرگ وحدت مسلمانان كه بيش از همه از اختلاف آنان رنج مى برد، هيچگاه راضى به بروز اختلاف و نزاع بين زائران خانه خدا، در كنار كعبه معظمه نبوده است، يكى از سرفصلهاى مهم پيامهاى او به حجاج در موسم حج، «دعوت به وحدت كلمه» بود، چگونه ممكن است پيروان او را بخاطر فرياد برائت از دشمنان اسلام و قرآن، به ايجاد نزاع و اختلاف متهم ساخت؟

جالب آنكه اين اتهامات از سوى كسانى مطرح مى شود كه تاريخ حياتشان مملوّ از اهانت و تكفير پيروان فرق گوناگون اسلامى است، كسانى كه در موسم حج بر منابر مسجدالحرام و مسجدالنبى تكيه زده و به بهانه هاى مختلف اعتقادات مسلمين را زير سؤال برده و آنان را به كفر و شرك متهم مى كنند!

اين نوشته را در پايان، با كلماتى پرنكته از حضرت امام خمينى
(قدس سره)
خاتمه مى دهيم:

«مسلماً حج بى روح و بى تحرك و قيام، حج بى برائت، حج بىوحدت و حجّى كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست. حج براى نزديك شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است وحج تنها حركات و اعمال و لفظ ها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك، انسان به خدا نمى رسد. حج كانون معارف الهى است كه از آن محتواى سياست اسلام را در تمام زواياى زندگى بايدجستجو نمود. حج پيام آور ايجاد و بناى جامعه اى به دور از رذايل مادى و معنوى است. حج تجلّى و تكرار همه صحنه هاى عشق آفرين زندگى يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست و مناسك حج، مناسك زندگى است و از آنجا كه جامعه امت اسلامى از هر نژاد و مليتى بايد ابراهيمى شود تا به خيل امت محمد
(صلى الله عليه وآله)
پيوند خورده و يكى گردد و يد واحده شود، حج تنظيم وتمرين وتشكل يك زندگى توحيدى است.»





/ 37