شرط اساسى براى شناخت آسيب هاى انقلاب توجه به علل و عوامل پيروزى، اقتدار و تداوم و استمرار انقلاب است. همان طور كه در بخش تئورى انقلاب بيان شد، يك انقلاب در حدّ كمال مطلوب، سه ركن اساسى دارد كه عبارت است از: برخوردارى از يك ايدئولوژى و مكتب پويا و انقلابى، و مشاركت گسترده، فعالانه و ايثارگرانه مردم از همه طبقات، و ظهور و نهادينه شدن رهبرى مورد قبول عموم مردم با ويژگى هاى شخصى هم چون نبوغ، اقتدار، صلابت و جسارت در تصميم گيرى. در بحث هاى گذشته و همچنين در مقايسه با انقلاب هاى ديگر، نشان داده شد كه انقلاب اسلامى در هر سه ركن از تماميت و عظمت بى نظيرى برخوردار بوده است و در واقع، چه در مقابله با رژيم گذشته و حاميان خارجى آن و چه در مقابله با ضد انقلاب و دشمنان داخلى و خارجى با تكيه بر اين سه ركن هم چنان بالنده و پيروز به پيش رفته و موفّق بوده است. به اين ترتيب حفظ ويژگى هاى اين سه ركن اساسى اقتدار نظام و انقلاب، مى تواند هم چنان موجب تداوم و توسعه آن گردد و هر نوع آسيبى كه به اين سه ركن وارد آيد، موجبات زوال تدريجى و انحطاط انقلاب فراهم خواهد كرد. تاريخ جوامع بشرى و ظهور اقتدار و زوال و انحطاط در آن ها چه در جوامع اسلامى و چه در جوامع ديگر هم مؤيّد همين امر است. از طرف ديگر دشمنان انقلاب نيز كه از رويارويى مستقيم با اين انقلاب نااميد گشته اند، در جهت ايجاد و تقويت آفات و تشديد آسيب هاى وارده به انقلاب از هيچ اقدامى دريغ نخواهند كرد و به اين ترتيب اين وظيفه دوستداران و مسئولين نظام است كه هر چه دقيق تر نسبت به شناخت اين آسيب ها اقدام نموده، در صدد مقابله و علاج آن ها باشند و حساسيت ويژه اى در اين زمينه به خرج دهند و بدانند و آگاه باشند كه هيچ انقلابى بدون مبارزه مستمر و دائم با آفات آن نمى تواند هميشه از جايگاه مقتدرى برخوردار بوده، موفقيت ها و دست آوردهاى آن تضمين گردد. براى آگاهى بيشتر سعى خواهد شد با رعايت اجمال و در چارچوب همان سه ركن انقلاب، به اين آسيب ها بپردازيم.