تا ريخ قرون وسطي يادآور شکوه و عظمت تمدن اسلامي ميباشد. درعين حال که غرب سعي ميکرد آن دوره را به فراموشي سپرده و حتي الامکان ناديده بگيرد و از آن دوران بعنوان عصر تاريکي* ياد کند و اگر احتمالاً از آن دوران شکوفائي تمدن اسلامي يادي ميکرد آنرا مربوط به دوران گذشته و تاريخ ميدانست و با توجه به سرعت پيشرفت تمدن غرب با تکيه بر صنعت، تکنولوژي و فن آوري امکان تجديد حيات تمدن اسلامي را تقريباً غير ممکن بلکه محال ميدانست. پيروزي انقلاب اسلامي که عليرغم ميل و خواسته غرب صورت گرفت و بيداري اسلامي و آثار و تبعات آن حداقل براي مسلمانها اين باور را بوجود آورده است که امکان احياء تمدن اسلامي و تجديد دوران با شکوه و عظمت آن امري ممکن بوده بلکه ميرود که بصورتي اجتناب ناپذير و قهري واقعيت يابد. اين باور که فساد و تباهي اخلاقي در غرب همه جا گير شده و بروز و ظهور استعدادهاي درخشان در جهان اسلام که در سايه اخلاق و تعاليم اسلامي در حال شکل گيري است اساساين باور را شکل ميدهد.