انقلاب اسلامي ايران به دليل جاذبيت در شعارها , اهداف , روشها , محتوا و نتايج حركتها و سابقه مشترك ديني و تاريخي و شرايط محيطي منطقه اي و بين المللي , پديده اي اثر گذار در جهان اسلام بوده است . اين مايه هاي اثر بخش به طور طبيعي و يا ارادي و برنامه ريزي شده و از طريق كنترلهايي چون ارگان هاي انقلابي سازمانهاي رسمي دولتي و اداري , ارتباط علمي و فرهنگي , مبادلات تجاري و اقتصادي , در كشورهاي مسلمان بازتاب يافته و دولتها و جنبش ها و سازمانهاي ديني را در آن جوامع به درجات مختلف متأثر نموده است . امروزه نه تنها بر علاقمندان و شيفتگان انقلاب اسلامي بلكه حتي بر دشمنان و مخالفين اين انقلاب ترديدي باقي نگذاشته و به آن معترف هستند كه پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و سقوط رژيم 2500 ساله شاهنشاهي در سال 1357 (1979) نقطه عطف مهمي نه تنها در تاريخ تحولات سياسي اجتماعي ايران بلكه جهان اسلام و حتي جهان بشريت بوده است . اين انقلاب از يك طرف به نظام مستبد و وابسته شاهنشاهي در ايران پايان داد و علي رغم پيش بيني هايي كه مي شد كه احياناً به جاي اين نظام يك نظام ليبرال- دموكراسي مشابه آنچه كه در غرب وجود دارد و يا در كشورهاي جهان سوم مانند هندوستان , شكل خواهد گرفت , و يا به ديكتاتوري هاي مستبده كمونيستي تبديل خواهد گرديد . در كمال شگفتي ناظران و انديشمندان جهاني نظامي بر پايه ارزش هاي اسلامي و مذهبي و آنهم بعد از گذشت 1400 سال از ظهور اسلام و نداشتن هيچگونه نمونه و سابقه اي در اعصار گذشته دور و نزديك مستقرگرديد و توانست به مدت يك ربع قرن علي رغم همه مشكلات و توطئه ها و فشارهاي خارجي و داخلي دوام آورده , استحكام يافته و كارايي خود را در دنياي مدرنيسم متكي بر سكولاريزم و لائيزم به اثبات برساند . از طرف ديگر به چند قرن خمودگي و انحطاط تمدن اسلامي و عظمت جهاني آن خاتمه داده و موجب بروز نوعي بيداري و احياگري اسلامي آنهم بر پايه بازگشت به ايدئولوژي و مكتب اسلام گردد و بازار همه ايسم هاي وارداتي اعم از ناسيوناليزم , ليبراليزم , سوسياليزم و ... را كساد نموده و به جاي آن و بويژه در نسل جوان نوعي شيفتگي و بازگشت به افكار و انديشه هاي اسلامي بوجود آورد. پس از انقلاب اسلامي , دولتهاي اسلامي , به درجات متفاوتي احساس كرده اند كه براي بقا و دوام خود نيازمند نوعي مشروعيت ديني و مردمي هستند و هر دولت , به شكلي براي رفع اين نياز واكنش نشان داده است [2] . ملتهاي مسلمان نيز نوعا به اين نتيجه رسيده اند , كه نقشي در قدرت و مشروعيت دارند . لذا هر كدام به فراخور درك خويش , تلاش كرده اند تا از حقوق و مزاياي اين توانمندي بهره مند شده و مطالبات بيشتري مطرح نمايند .امروزه نهضت هاي آزاديبخش غير اسلامي در جهان اسلام ً رنگ باخته و در عوض نهضت هاي اسلامي اصولگرا به سرعت رشد كرده , قدرت يافته و در واقع حرف اول را در تحولات سياسي اجتماعي معاصر منطقه مي زنند . بلاترديد احياءگري و بيداري جهان اسلام با پيروزي انقلاب اسلامي معنا و مفهوم جديدي پيدا كرد و از مرحله نظر به عمل و واقعيت رسيد . اگر چه از حدود يك قرن قبل انديشمنداني هم چون سيد جمال الدين اسد آبادي در جهان اسلام ظهور كردند كه نداي بازگشت به اسلام و تقابل با فرهنگ غرب را سر ميدادند و در اين مسير نهضتها و گروههايي نيز شكل گرفت ولي پيروزي انقلاب اسلامي به همه مسلمانان به اثبات رساند كه مسئله بازگشت به اسلام تنها يك خيال و نظر نبوده بلكه ميتواند واقعيت هم داشته باشد. مي توان ادعا كرد كه اولين بازتاب پيروزي انقلاب اسلامي ناشي از شكل گيري نظام جمهوري اسلامي و تداوم اقتدار آن د رمواجهه با بحرانها و توطئه هاي گوناگون و به خصوص درتقابل با دنياي قدرتمند غرب بود كه روز بروز بر اميد و اعتماد مسلمانان جهان افزوده و آنها را نسبت به بازگشت به عصر طلائي اسلام اميدوارتر كرد. درواقع آنچه را كه ” آرنولد توين بي “ در سال 1949 در كتاب ” تمدن در بوته آزمايش“ پيش بيني كرده بود با پيروزي انقلاب اسلامي عينيت يافت. " پان اسلاميسم خوابيده است , با اين حال ما بايد اين امكان را در نظر داشته باشيم كه اگر پرولتارياي جهان (مستضعفين)بر ضد سلطه غرب به شورش برخيزد و خواستار يك رهبري ضد غربي شود , اين خفته بيدار خواهد شد. بانگ اين شورش ممكن است در برانگيختن روح نظامي اسلام و حتي اگر اين روح به قدر خفتگان هفتگانه در خواب بوده باشد اثر روحي محاسبه ناپذيري داشته باشد . زيرا ممكن است پژواكهاي يك عصر قهرماني را منعكس سازد . اگر وضع كنوني بشر به يك جنگ نژادي منجر شود اسلام ممكن است بار ديگر براي ايفاي نقش تاريخي خود قيام كند" [3] البته ميزان تأثير و بازتاب انقلاب اسلامي بر همه جوامع اسلامي يكسان و يكنواخت نبود بلكه با توجه به قرابتهاي فكري , فرهنگي و جغرافيايي درجه تأثيرآن متفاوت بوده است و از آنجا كه اين انقلاب بر پايه تعاليم دين اسلام و مكتب اهل بيت به پيروزي رسيد زمينه تأثير گذاري آن با توجه به همين امر متفاوت بود .