سنگ
چو سنگ را شناختيم
چه فتنه ها به پاي شد چه
سينه ها شكافتيم
پرنده ها به كشت زارهاي دور
ديد ، پر زدند
و آهوان به دشت هاي دور دست
و سنگ سرخ رنگ ، جنگ شد
و يكه تاز بي رقيب دشت شد
به روي صخره ها چه اصل ها
نوشته شد ؟
چه ديرسنگ را شناختيم
كه زندگي و عشق را
به قله سنگ باختيم
به روي تخته سنگ گور ما
چه مي توان نوشت
چه مي توان نوشت ؟