فتح مكه - زندگانی حضرت زهرا (س) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی حضرت زهرا (س) - نسخه متنی

سید جعفر شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فتح مكه

«و قل جاء الحق و زهق الباطل » (1) يكسال از فتح خيبر گذشت.وقت آن رسيد كه قريش و مكه حشمت اسلام را به بينند.قريش مردانى كار ديده و با بصيرت بودند.اگر بى مقاومت تسليم مى شدند و مسلمانى را مى پذيرفتند براى آينده اسلام مايه و عدتى بودند.پيغمبر در ماه رمضان سال هشتم هجرت با سپاهى كه شمار آنرا ده هزار تن نوشته اند روانه مكه گرديد،اما براى آنكه جاسوسان به قريش خبر ندهند،مقصد خود را پوشيده داشت.در مر الظهران،عباس عموى پيغمبر دانست كه اين سپاه به سر وقت مكه مى رود.پيش خود پنداشت پيغمبر (ص) كه آنهمه از قريش آزار ديد، اكنون در پى انتقام است و با در آمدن چنين سپاه انبوه به مكه،اين شهر زير و زبر خواهد شد.

شب هنگام برون خيمه خود در جستجوى كسى بر آمد كه حال مردم شهر را از او بپرسند.ابو سفيان را كه براى خبرجوئى بيرون آمده بود مى بيند و حقيقت حال را بدو مى گويد.او را در پناه خود مى گيرد و نزد پيغمبر مى برد.فرداى آن روز لشكر اسلام وارد مكه مى شود.مسجد الحرام و خانه ابو سفيان پناه جا اعلام مى شود.مكه سر سخت پس از بيست سال جنگ افروزى و كينه توزى تسليم مى گردد.

سران قوم از بيم بر خود لرزانند كه كيفر آنهمه آزار و كشتار مسلمانان را چگونه خواهند ديد، ليكن از پيغمبر رحمت جز مرحمت چه انتظارى مى توان داشت؟ برويد!همه تان را آزاد كردم. از آن روز آن خودخواهان خودبين طلقاء (آزاد شدگان) لقب گرفتند.قريش خوار شد،قدرت مالى و نيروى نظامى مكه كه سالها ديده قبيله ها را خيره كرده بود در هم شكست.از آن همه هيبت و شكوه جز افسانه و افسونى بر جاى نماند.

پس از اين فتح بود كه مهتر هر قبيله كوشيد زودتر خود را به مدينه رساند و فرمانبردارى خويش را به محمد (ص) اعلام دارد.

در تاريخ اسلام سال نهم هجرى را«سنة الوفود» (2) ناميده اند،يعنى سالى كه نمايندگان قبيله ها براى پذيرفتن اسلام نزد پيغمبر آمدند.در اين مدت آن مقدار احكام جزائى،سياسى و اجتماعى و اقتصادى كه مردم بدان نيازمند بودند،تشريح شده بود.حال بايد يكبار ديگر قريش قدرت نيروى مسلمانان را به بيند،نيز بايد فريضه حج به مردم آموخته شود.و آخرين امتيازهائى كه قريش پيش از اسلام بخود داده است از ميان برود و مهمتر آنكه تكليف آينده اسلام روشن گردد.

1.الاسراء: (8) .

2.سال آمدن نمايندگان.

/ 30