علامه شيخ عبدالحسين امينى نجفى - فاطمه زهرا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فاطمه زهرا - نسخه متنی

عبدالحسین امینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علامه شيخ عبدالحسين امينى نجفى

علامه بزرگوار ما مرحوم شيخ عبدالحسين امينى نجفى به سال 1320 هجرى قمرى در شهر تبريز ديده به جهان گشود. وى تحصيلات مقدماتى و دوره ى سطح علوم دينى را نزد افاضل تبريز از جمله پدر بزرگوارش فراگرفت. او در اين دوره از حيات خود با حضور در مدرسه ى دينى «طالبيه» و همچنين حضور در مجالس علمى ديگر آن زمان موفق به كسب فيض ازم حضر آيات و حججى گرديد كه نام بعضى از آنان از اين قرار است:

1- مرجع تقليد مرحوم آيه الله سيد محمد بن عبدالكريم موسوى مشهور به
مولانا (متوفاى 1363 هجرى). 2- مرحوم آيه الله سيد مرتضى بن احمد حسينى خسروشاهى (متوفاى 1376 هجرى). 3- مرحوم آيه الله شيخ حسين بن عبد على توتونچى (متوفاى 1360 هجرى). 4- مرحوم علامه شيخ ميرزا على اصغر ملكى.

اولين سفر علامه به نجف اشرف

علامه پس از آنكه دوره ى سطح علوم دينى را در تبريز بپايان رسانيد در عنفوان جوان به نجف اشرف عزيمت نمود تا در جوار مرقد ملكوتى مولى الموحدين اميرمومنان عليه السلام در درس خارج فقهاى بزرگوار آن سرزمين مقدس حاضر گردد و به كسب معارف الهى از اكابر و بزرگان شيعه ى آن روز نجف بپردازد. آياتى كه در اين دوره از حيات علامه به پرورش علمى او همت گماشتند عبارتند از:

1- مرحوم آيه الله سيد محمد بن محمد باقر حسينى فيروزآبادى (متوفاى 1345 هجرى).

2- مرحوم آيه الله سيد ابوتراب ابوالقاسم خونسارى (متوفاى 1346 هجرى).

3- مرحوم آيه الله ميرزا على بن عبدالحسين ايروانى (متوفاى 1354 هجرى).

4- مرحوم آيه الله ميرزا ابوالحسن بن عبدالحسين مشكينى (متوفاى 1358 هجرى).

بازگشت به تبريز

علامه پس از سالها تحصيل در نجف اشرف به تبريز بازگشت و مدتى را به تدريس و تحقيق پرداخت ولى ديرى نپاييد كه جذبه ديار ملكوتى نجف اشرف ديگر بار او را به آن سامان كشانيد.

مهاجرت علامه به نجف اشرف

علامه به نجف رفت و براى هميشه در آن سرزمين مقدس رحل اقامت افكند. اين بار او افتخار تحصيل علوم دينى در محضر نوابغ مذهب شيعه را يافت و در مجالس درسى نخبگان دين و مراجع تقليد آن روز باستمرار حاضر گشت.

اساتيد مهم علامه در اين دوره ى عالى تحصيلى وى- كه آخرين دوره تلمذ او بود- عبارتند از:

1- مرحوم آيه الله سيد ميرزا على بن مجدد شيرازى (متوفاى 1355 هجرى).

2- مرحوم آيه الله شيخ ميرزا حسين نائينى نجفى (متوفاى 1355 هجرى).

3- مرحوم آيه الله سيد ابوالحسن بن سيد محمد موسوى اصفهانى (متوفاى 1365 هجرى).

4- مرحوم آيه الله شيخ محمد حسين بن محمد حسن اصفهانى غروى (متوفاى 1361 هجرى).

5- مرحوم آيه الله شيخ محمد حسين بن على آل كاشف الغطاء (متوفاى 1373 هجرى).

مشايخ روايتى مرحوم علامه امينى

جديت و تلاش خستگى ناپذير علامه- به مدد توفيقات الهى- خيلى زود او را به مقام والاى اجتهاد رسانيد. علامه تيمنا براى پيوستن به جرگه ى حاملان احاديث پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم و خاندان او عليهم السلام و جهت متبرك شدن مروياتش به اتصال سند و جهت صيانت آنها از قطع و ارسال، مبادرت به اخذ اجازه روايت از بعضى از بزرگان آن روزگار نمود كه نام بعضى از آنها بقرار ذيل مى باشد:

1- اجازه روايت از مرحوم آيه الله سيد ابوالحسن موسوى اصفهانى (متوفاى 1365 هجرى).

2- اجازه روايت از مرحوم آيه الله سيد ميرزا على حسينى شيرازى (متوفاى 1355 هجرى).

3- اجازه روايت از مرحوم آيه الله شيخ ميرزا على اصغر ملكى تبريزى.

4- اجازه روايت از مرحوم آيه الله حاج آقا حسين قمى طباطبائى (متوفاى 1366 هجرى).

5- اجازه روايت از مرحوم علامه شيخ على بن ابراهيم قمى (متوفاى 1373 هجرى).

6- اجازه روايت از مرحوم علامه شيخ محمد على غروى اردوبادى (متوفاى 1380 هجرى).

7- اجازه روايت از مرحوم علامه شيخ آقابزرگ (محمد محسن) تهرانى (متوفاى 1389 هجرى).

8- اجازه روايت از مرحوم علامه شيخ ميرزا يحيى بن اسدالله خويى (متوفاى 1364 هجرى).

تحقيقات علامه امينى

علامه پس از آنكه به مرتبه ى رفيع اجتهاد رسيد امر تحقيقات شبانه روزى و تاليفات گسترده تمامى اوقات حيات آن مرحوم را به خود اختصاص دارد. از جمله تاليف وى عبارتند از:

1- تفسير فاتحه الكتاب اين كتاب در دو بخش است: بخش اول به تفسير سوره ى حمد و بخش دوم به تحليل آن از نظر مباحث توحيد و قضاء و قدر و جبر و تفويض اختصاص دارد.

تمامى مباحث براساس روايات ماثوره طرح گرديده است. اين كتاب در سال 1395 هجرى در تهران بچاپ رسيده است.

2- شهداء الفضيله اين كتاب ابتكارى و تاريخى حاوى شرح زندگى علماى شيعه از قرن چهارم تا قرن گذشته است كه در دفاع از حريم اهل بيت و تشيع به درجه ى رفيع شهادت نائل شده اند. اين كتاب در سال 1355 هجرى در نجف اشرف بطبع رسيده است.

3- تصحيح كامل الزياره اين كتاب اثر فقيه طائفه ى اماميه ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه (متوفاى 367 هجرى) است كه در سال 1356 هجرى با تصحيح مرحوم علامه در نجف اشرف بچاپ رسيده است.

4- ادب الزائر اين كتاب رساله ى موجزى است كه در آن به آدابى كه شايسته است زائر بقعه ى حضرت سيد الشهداء عليه السلام آنها را رعايت كند اشاره شده است.

5- سيرتنا و سنتنا سيره نبينا و سنته اين كتاب شرح گفتگوى مرحوم علامه درباره ى اقامه ى مجالس عزاى حسينى و سجده بر تربت امام حسين عليه السلام و... است كه در شهر حلب انجام شده و توسط علامه گزارش گرديده است. اين كتاب در سال 1362 هجرى در نجف بچاپ رسيده است.

6- تعاليق بر رسائل شيخ انصارى (مخطوط) 7- تعاليق بر مكاسب شيخ انصارى (مخطوط) 8- المقاصد العليه فى المطالب السنيه (مخطوط) اين كتاب، تفسير چهار آيه از آيات قرآنى است.

آيه ى اول: (قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين فاعترفنا بذنوبنا فهل الى خروج من سبيل).

[ سوره ى غافر، آيه ى 11. ] آيه ى دوم: (و لله الاسماء الحسنى فادعوه بها و ذروا الذين يلحدون فى اسمائه سيجزون ما كانوا يعملون).

[ سوره ى الاعراف، آيه ى 180. ] آيه ى سوم: (و اذا اخذ ربك من بنى آدم من ظهورهم ذريتهم و اشهدهم على انفسهم است بربكم قالوا بلى شهدنا ان تقولوا يوم القيامه انا كنا عن هذا غافلين).

[ سوره ى الاعراف، آيه ى 172. ] آيه ى چهارم: (و كنتم ازواجا ثلاثه- فاصحاب الميمنه ما اصحاب الميمنه- و اصحاب المشئمه ما اصحاب المشئمه- و السابقون السابقون- اولئك المقربون).

[ سوره ى الواقعه، آيات 7 الى 11. ] 9- رياض الانس (مخطوط) اين كتاب در دو جلد است. جلد اول 700 صفحه و جلد دوم 1012 صفحه دارد و در آن گزيده هاى كتب تفسيرى و حديث و تاريخ و كلام بصورت كشكول نوشته شده است.

10- رجال آذربايجان (مخطوط) در اين كتاب كه مانند ديگر كتب علامه به زبان عربى است شرح زندگانى 234 نفر از علما و ادباى آذربايجان بترتيب حروف الفبا آمده است و با نام «ابراهيم بن ابى الفتح زنجانى» شروع مى شود و با نام «عزالدين يوسف بن حسن تبريزى حلاوى» خاتمه مى يابد.

11- ثمرات الاسفار (مخطوط) اين كتاب در دو جلد است و حاوى يادداشتهاى علامه امينى از كتب خطى هند و سوريه مى باشد.

12- العتره الطاهره فى الكتاب العزيز (يا: الايات النازله فى العتره الطاهره) (مخطوط) اين كتاب حاوى آياتى مى باشد كه درباره ى اهل بيت پيامبر نازل گرديده است. در اين كتاب به نصوص علماى تفسير و حديث و كلام پيرامون اين آيات اشاره شده است. اين كتاب در بقيه ى مجلدات الغدير- كه تاكنون بچاپ نرسيده- تلفيق شده و در بحث «مسند المناقب و مرسلها» مطرح گرديده است.

13- الغدير فى الكتاب و السنه و الادب اين كتاب كارنامه حيات علامه و محصول تمامى تلاشهاى علمى اوست. اين كتاب نشانگر ميزان زحمات علامه و حاكى از مقدار دلباختگى او به خاندان عمصت و طهارت است.



  • «غدير» ى كرد بى همتا، چنانچون بيكران دريا «غدير» ى كرد بى همتا، چنانچون بيكران دريا

  • لبالب از رحيق حق، جهان را زو مشامى خوش لبالب از رحيق حق، جهان را زو مشامى خوش



  • از اين دريا دل آماده، «غديرى» ايزدى باده از اين دريا دل آماده، «غديرى» ايزدى باده

  • خوش آن رندى كزين مشرب كند شرب مدامى خوش خوش آن رندى كزين مشرب كند شرب مدامى خوش

[ از قصيده ى مطول مهدى اخوان ثالث (م. اميد) كه در سوگ علامه ى امينى سروده شده است. ] علامه براى تاليف كتاب الغدير، منابع مورد نياز موجود در كتابخانه هاى عمومى و خصوصى نجف اشرف را بدقت بررسى نمود و سپس براى تكميل تحقيقات خويش به ايران، هند، سوريه و تركيه سفر كرد و مصادر مربوطه ى موجود در كتابخانه ها را با تلاشى تحسين برانگيز و در عين حال حيرت آور مطالعه و احيانا استنساخ نمود. حدود چهل سال است كه از تاريخ تاليف اين كتاب مى گذرد و كسى نيست كه در دنياى تحقيقات اسلامى با نام كتاب الغدير بيگانه باشد. الغدير در 20 جلد به زبان عربى- با نثرى بسيار پخته و ادبى- نگارش يافته كه تاكنون 11 جلد آن به حليه طبع آراسته شده است. آيه الله سيد محسن حكيم و آيه الله سيد حسين حمامى درباره ى اين كتاب گفته اند: «(لا ياتيه الباطل من بين يديه) [ سوره ى فصلت، آيه ى 42. ] » [ الغدير ج 5/ صفحات د، ه. ] و آياتى چون سيد عبدالهادى شيرازى و شيخ محمدرضا آل ياسين و علامه اردوبادى گفته اند: «لاريب فيه هدى للمتقين) [ سوره ى البقره، آيه ى 2. ] ».

[ الغدير ج 3/ صفحات ر، ز، ه، ج 8/ صفحه ب، فهرس ملحقات احقاق الحق صفحه 7. ] علامه خود مى فرمود: «من براى نوشتن الغدير، 10 هزار كتاب را (كه ممكن است هر كتاب در چندين مجلد باشد) از باى بسم الله تا تاى تمت خوانده ام و به 100 هزار كتاب مراجعات مكرر داشته ام». مصادر و منابعى كه در كتاب الغدير مورد استناد قرار گرفته همگى از منابع علماى اهل سنت است و اين بدين معنا نيست كه كتب اهل سنت در نظر علامه امينى داراى اعتبار، و يا كتب علماى مذهب شيعه غير قابل اعتماد است. يكى از قواعد اساسى منطقى در جدل، احتجاج از طرييق ارائه ى مسلمات طرف مقابل است. مرحوم علامه يا عنايت به همين قاعده ى منطقى، مطالب الغدير را با استناد به اقوال و آراء اهل سنت استوار ساخته اند و خود مى فرمايند: «مطالبى كه ما در الغدير گفته ايم مذهبى نيست بلكه اسلامى است»، يعنى مسائلى نيست كه فقط مذهب شيعه بدان معتقد باشد بلكه مطالبى است كه در ميان جميع مذاهب اسلامى متفق عليه است.

بعضى از افراد تصور باطلى از الغدير دارند و مى پندارند الغدير باعث تفرقه و جدايى مذهب اسلامى از يكديگر مى گردد. كسانى كه اين تصور را دارند نه تنها الغدير را مطالعه نكرده اند بلكه از تاثير الغدير در ممالك اسلامى بى اطلاع هستند. اولا هر كس كه الغدير را بخواند درمى يابد كه مولف كتاب از حسن نيت كاملى برخوردار است و منظور وى از تدوين اين كتاب تنها اظهار حقايق تاريخ اسلام مى باشد. ثانيا مطالب الغدير چيزى نيست كه نظرات شخصى مرحوم امينى باشد و كثرت منابعى كه در الغدير بدانها اشاره شده است شاهد اين مدعاست. تقريبا مى توان گفت جمله اى بدون دليل و بدون ماخذ در الغدير نوشته نشده است. لذا اگر كسى بخواهد ادعا كند كه كتاب مورد بحث داراى تاثير تفرقه ى كلمه مى باشد، بايد بپذيرد تمامى كتابهايى كه در الغدير به آنها ارجاع شده است ريشه هاى اصلى اين تاثير است و ما مى دانيم كه ماخذ الغدير عبارت است از امهات كتب اسلامى غير شيعى از جمله صحاح سته. ثالثا پس از انتشار الغدير، مقالات متعددى در مجلات فرهنگى مصر و سوريه و عراق و ساير بلاد اسلامى در تجليل از اين كتاب درج گرديد و سيل نامه هاى تقدير از سراسر ممالك اسلامى جارى شد. اكثر نويسندگان اين نامه ها از علماى بزرگ اهل سنت هستند. از ملوك و وزراى كشورهاى اسلامى گرفته تا ائمه ى جمعه و جماعات و اساتيد دانشگاهها براى الغدير تقريظ نوشتند و به قدردانى از زحمات مولف آن پرداختند. از ميان اين نامه ها و اين تقاريظ، نزديك به 50 نمونه در مقدمه مجلدات الغدير درج گرديده است. اين نامه ها و اين مقالات همگى بيانگر اين مطلب است كه الغدير كتابى است كه كليه ى فرق اسلامى بر مطالب مستند آن اتفاق نظر دارند.

بيمارى و وفات علامه امينى



  • «امير» مرگ چنين شهسوار عرصه ى علم «امير» مرگ چنين شهسوار عرصه ى علم

  • نه مرگ يك تن، بل مرگ يك جماعت بود نه مرگ يك تن، بل مرگ يك جماعت بود



  • چنين مصيبت عظمى، نبود دانش را چنين مصيبت عظمى، نبود دانش را

  • اگر دريغ و اسف بود، اگر مصيبت بود اگر دريغ و اسف بود، اگر مصيبت بود



  • ز فيض بحر ولايت غريق رحمت باد ز فيض بحر ولايت غريق رحمت باد

  • كه خود ز بحر ولايت، «غدير» رحمت بود كه خود ز بحر ولايت، «غدير» رحمت بود

[ از قصيده ى سيد كريم اميرى فيروزكوهى كه در رثاى علامه ى امينى سروده شده است. ] مجاهد بزرگوار و دل آگاه ما كه در آخرين سالهاى حيات خود- از فرط مطالعات بى وقفه و پيگير- اسير بستر بيمارى گريده بود، در روز جمعه 28 ربيع الثانى 1390 هجرى قمرى (مطابق با 12 تيرماه 1349 شمسى) در تهران دار فانى را وداع نمود. او قبل از آنكه به سفر ابدى خويش رود از لحظه ى انتقال خود به محضر دوست آگاه بود؛ از همين روى ابتدا با آبى كه با تربت كربلاى امام حسين عليه السلام مخلوط شده بود لبهايش را مرطوب نمود و از فرزند خويش
/ 56