تعليق شماره 3: عكرمه بربرى (م 105 هجرى) غلام عبدالله بن عباس - فاطمه زهرا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فاطمه زهرا - نسخه متنی

عبدالحسین امینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

على فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم مگر شما نمى دانيد كه رسول خدا فرمود «من دو شى ء گرانبها در ميان شما به يادگار مى گذارم: كتاب خدا و اهل بيت (و عترت) خودم را؛ اگر به اين دو تمسك ورزيد هيچگاه به ضلالت نخواهيد افتاد و اين دو- تا زمانيكه هر دو (در قيامت) در (كنار) حوض بر من وارد گردند- هيچگاه از يكديگر جدا نمى شوند»؟ گفتند: آرى، و خدا شاهد اين گفته ماست.

على فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم آيا بجز من در ميان شما كسى هست كه با جانش از رسول خدا در مقابل مشركين حفاظت كرده باشد و (در ليله المبيت) در بستر پيامبر جانفشانى نموده باشد؟ گفتند: نه، و خدا شاهد اين گفته ماست.

على فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم، آن زمانيكه عمرو بن عبدود عامرى مبارز طلبيد، آيا در ميان شما كسى جز من به نبرد از رفت؟ گفتند: نه، و خدا شاهد اين گفته ماست.

على فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم آيا بجز من در ميان شما كسى هست كه خداوند درباره ى او آيه ى تطهير را نازل كرده باشد چنانكه مى فرمايد (انما يريد...)؟ گفتند: نه، و خدا شاهد اين گفته ماست.

على فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم مگر نه اينكه رسول خدا به من گفت «تو آقاى عرب هستى»؟ آيا در ميان شما پيامبر اين عبارت را جز من به كس ديگرى گفت؟ گفتند: نه، و خدا شاهد اين گفته ماست.

على فرمود: شما را به خدا سوگند مى دهم مگر نه اينكه رسول خدا به من گفت «چيزى را از خداوند نخواستم مگر آنكه آن چيز را براى تو نيز درخواست نمودم». آيا در ميان شما پيامبر اين عبارت را جز به من به كس ديگرى گفت؟ گفتند: نه، و خدا شاهد اين گفته ماست.

تعليق شماره 3: عكرمه بربرى (م 105 هجرى) غلام عبدالله بن عباس

مختصرى درباره ى شخصيت ابوعبدالله عكرمه ى بربرى (متوفاى 105 هجرى) غلام عبدالله بن عباس [ (مربوط به صفحه ى 61). ] عهد تابعين را بايد دوره ى نضج و گسترش جعل حديث در تاريخ اسلام بشمار آورد. حديث سازان اين دوره متاثر از اعتقادات فرقه اى خويش آنچنان در ساختن احاديث افراط نموده اند كه در همه زمينه ها- از تفسير و تاريخ گرفته تا اعتقادات و احكام- تاثيرات سوء جعلياتشان مشهود است.

يكى از خوارج حديث ساز اين دوره ابوعبدالله عكرمه بربرى (متولد 25 و متوفاى 105 هجرى)بوده است. در بسيارى از روايات تصريح به اين موضوع شده است كه عكرمه نسبت به آداب اسلامى بى مبالات بوده؛ به عنوان مثال: بطور ناشايستى نماز مى خوانده، [ تهذيب التهذيب ج 7/ 271، مختصر تاريخ ابن عساكر ج 17/ 152، تهذيب الكمال ج 20/ 284، ميزان الاعتدال ج 3/ 95، تاريخ الاسلام- حوادث و وفيات 101 هجرى الى 120 هجرى- ص 180، سير اعلام النبلاء ج 5/ 26، 27. ] نرد بازى مى كرده، [ تهذيب الكمال ج 20/ 284، ميزان الاعتدال ج 3/ 95، تاريخ الاسلام- حوادث و وفيات 101 هجرى الى 120 هجرى- ص 180، سير اعلام النبلاء ج 5/ 27. ] و يا آنكه به غنا گوش مى داده است.

[ معجم الادباء ج 12/ 184. ]

آيا عكرمه از خوارج است؟!

در اينكه عكرمه از خوارج بوده و يكى از تبليغ كنندگان موثر و نامدار اين فرقه است تقريبا تمامى اكابر علماى اهل سنت متفق و هم راى هستند.

[ رجوع بفرماييد به: الطبقات الكبرى ج 5/ 293، المنتخب من تاريخ ذيل المذيل ج 11/ 633، المعارف ص 455، الكامل فى ضعفاء الرجال ج 5/ 1905، 1906، مختصر تاريخ ابن عساكر ج 17/ 144، معجم الادباء ج 12/ 182، 184- 186، تهذيب الكمال ج 20/ 279، 283، 287، 288، 290، المغنى فى الضعفاء ج 2/ 438، ديوان الضعفاء و المتروكين ج 2/ 163، ميزان الاعتدال ج 3/ 93، 96، تاريخ الاسلام ذهبى- حوادث سنه خمس و مائه- ص 180، 181، سير اعلام النبلاء ج 5/ 22، 26، 30، 33، تهذيب التهذيب ج 7/ 26، 270، شذرات الذهب ج 1/ 130، وفيات الاعيان ج 3/ 265. ] وى كسى است كه براى اولين بار افكار خوارج را در آفريقا ترويج نمود بطوريكه پيدايش خوارج آفريقا را متاثر از او دانسته اند.

[ الكامل فى ضعفاء الرجال ج 5/ 1906، مختصر تاريخ ابن عساكر ج 17/ 142، 151، معجم الادباء ج 12/ 184، تهذيب الكمال ج 20/ 277، 278، ميزان الاعتدال ج 3/ 96، تاريخ الاسلام- حوادث سنه خمس و مائه- ص 179، سير اعلام النبلاء ج 5/ 20، 21، 22، تهذيب التهذيب ج 7/ 267. ] تنها اختلاف علماى عامه بر سر اين است كه عكرمه به چه فرقه اى از خوارج بيشتر گرايش داشته و براى كداميك بيشتر تبليغ مى نموده است. عده اى او را اباضى مذهب و گروهى وى را صفرى و يا حرورى و يا بيهسى [ بيهسيه گروهى از خوارج هستند كه از ابوبيهس بن هيصم بن جابر تبعيت مى نمايند. ] معرفى نموده اند.

كسانى كه معتقدند عكرمه از اباضيه بوده است:

اباضيه فرقه اى از خوارج هستند كه از عبدالله بن اباض مقاعسى مرى تيمى متوفاى سال 86 هجرى پيروى مى كنند.

عطاء بن ابى رباح (متوفاى 114 يا 115 و يا 117) كه از اكابر تابعين مى باشد و احاديث وى در كليه ى صحاح سته موجود است مى گويد: «عكرمه اباضى بوده است».

[ تهذيب الكمال ج 20/ 278، تاريخ الاسلام- حوادث سنه خمس و مائه- ص 181، سير اعلام النبلاء ج 5/ 21، تهذيب التهذيب ج 7/ 267. ] ابن عساكر نيز نقل نموده كه بعضى را اعتقاد بر اين است كه عكرمه اباضى است.

[ مختصر تاريخ ابن عساكر ج 17/ 151. ] زيد بن عبدالله بن ابى اسحاق حضرمى مى گويد: «عكرمه (را ديدم كه) بر در مسجد ايستاد و گفت تمامى كسانى كه در مسجد هستند كافرند».

زيد حضرمى سپس مى گويد: «عكرمه عقايد اباضيه را داشت».

[ تهذيب الكمال ج 20/ 278، ميزان الاعتدال ج 3/ 96، تاريخ الاسلام ذهبى- حوادث سنه خمس و مائه- ص 180، 181، سير اعلام النبلاء ج 5/ 21، 22. ]

كسانى كه معتقدند عكرمه از صفريه بوده است:

صفريه فرقه اى از خوارج هستند كه پيرو آراء زياد بن اصفر مى باشند. به اين فرقه «زياديه» نيز مى گويند.

احمد بن حنبل مى گويد: «مذهب عكرمه مذهب خوارج بود و عقايد صفريه را داشت... و مردم آفريقا نيز آراء صفريه را از عكرمه اخذ نموده اند».

[ الكامل فى ضعفاء الرجال ج 5/ 1905، 1906، تهذيب التهذيب ج 7/ 269، 270، تاريخ الاسلام- حوادث سنه خمس و مائه- ص 179، سير اعلام النبلاء ج 5/ 30. ] ابراهيم بن يعقوب جوزجانى مى گويد از احمد بن حنبل پرسيدم كه آيا عكرمه اباضى است؟ احمد بن حنبل گفت: «وى صفرى بوده است».

[ تهذيب الكمال ج 20/ 278، سير اعلام النبلاء ج 5/ 21، تهذيب التهذيب ج 7/ 267. ] ابن جرير طبرى مى گويد: «گويند كه عكرمه اعتقادات صفريه را- كه از خوارج هستند- داشته است و اعتقاد به آراء صفريه را به ابن عباس نيز نسبت مى داده كه اين افترايى است به ابن عباس».

[ المنتخب من تاريخ ذيل المذيل ج 11/ 633. ] ابوالاسود محمد بن عبدالرحمن بن نوفل (كه تمامى صاحبان صحاح سته در صحاح خويش روايات وى را آورده اند) مى گويد: «من بعد از آنكه از مصر به مدينه بازگشتم عكرمه را ديدم. وى از من درباره ى مردم مغرب سوال نمود. من هم به او گفتم كه اهالى مغرب تا چه اندازه در بى خبرى و غفلت بسر مى برند. همين سخنان من باعث شد كه عكرمه به مغرب برود و براى اولين بار افكار صفريه را در ميان آنان رواج بدهد».

[ الكامل فى ضعفاء الرجال ج 5/ 1906، تهذيب الكمال ج 20/ 277، سير اعلام النبلاء ج 5/ 20، تهذيب التهذيب ج 7/ 267. ] يحيى بن معين مى گويد: عكرمه تابع آراء صفريه بود و به همين دليل مالك بن انس (امام مالكيه) حتى نامى از وى نمى برد.

[ تهذيب الكمال ج 20/ 278، سير اعلام النبلاء ج 5/ 21، تهذيب التهذيب ج 7/ 267. ] ابن عساكر متوفاى 571 هجرى مى گويد: «هم اكنوندر مغرب گروهى هستند كه معتقدند به مذهب اباضيه مى باشند و به نام صفريه مشهورند، اين عده گمان مى كنند كه مذهبشان را از عكرمه اخذ نموده اند».

[ مختصر تاريخ ابن عساكر ج 17/ 142. ] قلقشندى مى نويسد: مى گويند كه «يزيد بن اسود» عكرمه را در آفريقا ديد و از او استماع حديث نمود. مردم بيابانگرد سجلماسه به گرد يزيد بن اسود جمع آمدند. اينان همگى به دين صفريه كه از خوارج است معتقد بودند.

[ صبح الاعشى ج 5/ 158. ]

كسانى كه معتقدند عكرمه حرورى بوده است:

حروريه فرقه اى از خوارج هستند كه تابع آراء نجده بن عامر حرورى متوفاى 69 هجرى [ در فضيحت عبدالله بن عمر همين كافى است كه بدانيم وى در نماز به نجده بن عامر اقتدا مى نموده است. (الاعلام ج 8/ 10). ] مى باشند. اين فرقه به نام «نجديه» نيز شهرت دارند.

ابن كلبى مى گويد: «عكرمه در مغرب به هلاكت رسيد، وى آراء حروريه ى خوارج را پذيرفت و در مغرب به تبليغ آن پرداخت».

[ معجم الادباء ج 12/ 184. ] على بن مدينى نيز مى گويد: «عكرمه عقديد نجده ى حرورى را داشته است».

[ تهذيب الكمال ج 20/ 277، ميزان الاعتدال ج 3/ 96، سير اعلام النبلاء ج 5/ 21. ] ابن لهيعه مى گويد: «عكرمه موافق با آراء نجده ى حرورى حديث نقل مى نموده».

نظر عامه درباره ى كذاب بودن عكرمه!

تقريبا مى توان ادعا نمود كه احاديث عكرمه- در خصوص تفسير آيات قرآنى- در تمامى كتب تفسيرى روايى عامه بوفور موجود است. اين در حالى است كه وى توسط صحابه و تابعين و اكابر علماى عامه جرح گرديده وبسيارى او را به اشاعه ى اكاذيب متهم نموده اند. و ى در بسيارى از احكام دينى، اخبارى دروغين از خود بربافته و آنها را در ميان مسلمانان رواج داده است. از جمله ى اين احكام «جواز ازدواج فرد محرم» است. وى مى گويد: «پيامبر در هنگامى كه محرم بوده ازدواج كرده است»، [ الضعفاء الكبير ج 3/ 374، مختصر تاريخ ابن عساكر ج 17/ 150، سير اعلام النبلاء ج 5/ 23، تهذيب التهذيب ج 7/ 268، تهذيب الكمال ج 20/ 280. ] و حال آنكه ساير تابعين صراحتا اين قول عكرمه را تكذيب كرده و وى را متهم به وضع آن نموده اند.

[ الضعفاء الكبير ج 3/ 374، مختصر تاريخ ابن عساكر ج 17/ 150، سير اعلام النبلاء ج 5/ 23، تهذيب التهذيب ج 7/ 268، تهذيب الكمال ج 20/ 280. ] عكرمه مى گويد: «ابن عباس خوردن حيوان مذبوحى را كه هنگام ذبحش «بسم الله» گفته نشده باشد جايز مى داند»، [ الكامل فى ضعفاء الرجال ج 5/ 1908. ] در حاليكه اين حكم كه به دروغ توسط عكرمه به ابن عباس نسبت داده شده است مخالف نص صريح قرآن است.

[ (فكلوا مما ذكر اسم الله عليه ان كنتم باياته مومنين- و ما لكم الا تاكلوا مما ذكر اسم عليه و قد فصل لكم ماحرم عليكم الا ما اضطررتم اليه و ان كثيرا ليضلون باهوائهم بغير علم ان ربك هو اعلم بالمعتدين) سوره ى الانعام، آيه ى 118- 119، (و لاتاكلوا مما لم يذكر اسم اله عليه و انه لفسق و ان الشياطين ليوحون الى اوليائهم ليجادلوكم و ان اطعتموهم انكم لمشركون) سوره ى الانعام، آيه ى 121. ] شمار احكام مجعولى كه توسط عكرمه ساخته شده بسيار است و علماى عامه در كتب خود به بعضى از آنها- با تصريح به جعلى بودن آنها- اشاره نموده اند.

عكرمه براى آنكه اعتقادات خود را- خصوصا در تفسير آيات قرآنى- بر كرسى اتقان نشاند غالبا آنها را به يكى از صحابه پيامبر و عمدتا به جناب عبدالله بن عباس نسبت داده كه اكثر آنها كذب محض است. وى در اظهار اكاذيب خويش تا آنجا بى پروا بوده كه حتى ادعا مى كند: عبدالله بن عباس نيز از جمله ى خوارج بوده است!

[ مختصر تاريخ ابن عساكر ج 17/ 144، تهذيب الكمال ج 20/ 279، ميزان الاعتدال ج 3/ 96، تاريخ الاسلام ذهبى- حوادث سنه خمس و مائه- ص 180، 181، سير اعلام النبلاء ج 5/ 22. ] آراء باطل عكرمه و اكاذيب وى بقدرى است كه علماى عامه- از جمله ايوب سختيانى (متوفاى 131 هجرى)- براى دفاع از او، وى را به سفاهت و بى عقلى توصيف نموده اند.

[ تهذيب الكمال ج 20/ 277، 284، تاريخ الاسلام- حوادث سنه خمس و مائه- ص 177، سير اعلام النبلاء 5/ 20، 27، تهذيب التهذيب ج 7/ 267، 269. ] با تمامى اين اوصاف جاى افسوس و دريغ است كه

/ 56