موضوع دهم: بشارت بهشت رفتن به شيعيان زهرا - فاطمه زهرا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فاطمه زهرا - نسخه متنی

عبدالحسین امینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«على عليه السلام محدث بوده است».

از حضرت صادق سؤال مى شود، مقصود از محدث چيست ؟ آن حضرت فرمود:
«ياتيه ملك فينكت فى قلبه كيت كيت».

[ امالى طوسى ج 2/ 21، 22، بحارالانوار ج 22/ 327. ] «محدث كسى است كه فرشته بر او نازل مى شود و نكات وحى را بر قلب او عرضه مى دارد (بدون اينكه ملك را مشاهده كند)».

رواياتى كه ذكر شد از جمله احاديث مسلم و قطعى است كه از ائمه اطهارعليهم السلام وارد شده است و مقصود ما از نقل آنها، اثبات اين مطلب است كه روشن شود در اين منصب، در اين منقبت، حضرت صديقه سلام الله عليها با على و اولاد معصومين او شريك است و او نيز محدثه بوده، چنان كه امامان دوازده گانه محدث بوده اند.

حضرت صادق مى فرمايد:

«فاطمه بنت رسول الله صلى الله عليه و آله كانت محدثه و لم تكن نبية، انما سميت فاطمة محدثة، لان الملائكة كانت تهبط من السماء فتناديها- كما تنادى مريم بنت عمران-: يا فاطمة (ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نساءالعالمين)، يا فاطمه (اقنتى لربك واسجدى واركعى مع الراكعين) [ اصل آيه ى قرآنى چنين است: (يا مريم ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نساءالعالمين- يا مريم اقنتى لربك واسجدى و اركعى مع الراكعين) سوره ى آل عمران، آيه ى 42، 43. ] فتحدثهم و يحدثونها، فقالت لهم ذات ليله: اليست المفضله على نساءالعالمين مريم بنت عمران ؟ فقالوا: لا، ان مريم كانت سيده نساء عالمها و ان الله عز و جل جعلك سيده نساء عالمك و عالمها و سيده نساءالاولين و الاخرين».

[ علل الشرائع ج 182، بحارالانوار ج 14/ 206، ج 43/ 78، 79. همچنين مراجعه بفرماييد به: بصائر الدرجات ص 372، الاختصاص ص 329، بحارالانوار ج 26/ 79. ] «فاطمه دختر رسول خدا محدثه بود نه پيامبر. فاطمه را از اين جهت محدثه ناميده اند كه فرشتگان از آسمان بر او نازل مى شدند و با او- همانگونه كه با مريم بنت عمران گفتگو داشتند- اين چنين سخن مى گفتند: يا فاطمه بدرستيكه خداى تعالى ترا پاك و منزه گردانيد و از تمام زنان عالم ترا برگزيد.

(حضرت صادق به سخن چنين ادامه مى دهند): شبى حضرت صديقه سلام الله عليها به فرشتگان هم صحبت خويش فرمود: آيا آن زن كه از جميع زنان عالم برتر است مريم بنت عمران نيست ؟ جواب دادند: نه، زيرا مريم فقط سيده ى زنان عالم در زمان خودش بود، ولى خداى تعالى تو را- هم در زمان مريم، و هم در بين زنان ديگر از اولين و آخرين، در تمام زمانها- بانوى بانوان جهان قرار داده است».

اين روايت را عده اى از دانشمندان نقل كرده اند. در برخى از احاديث تصريح شده است به اينكه: جبرئيل هم صحبت حضرت صديقه سلام الله عليها بوده است. روايات وارده در اين موضوع صريحا حاكى از اين است كه بعد از رحلت پيامبر اكرم از خداوند متعال براى تسلى خاطر حضرت زهرا عليهاالسلام، فرشتگان را هم صحبت و مانوس او گردانيد، و در اين مورد حضرت صادق مى فرمايد:

«... ان فاطمه مكثت بعد رسول الله خمسة و سبعين يوما و قد كان دخلها حزن شديد على ابيها، و كان جبرئيل ياتيها فيحسن عزاها على ابيها، و يطيب نفسها، و يخبرها عن ابيها و مكانه و يخبرها بما يكون بعدها فى ذريتها، و كان على يكتب ذلك فهذا مصحف فاطمة».

[اصول كافى ج 1/ 241، بصائر الدرجات ص 153، 154، بحارالانوار ج 22/ 546، ج 26/ 41، ج 43/ 79، 80، 156، 194] «فاطمه بعد از رحلت پيامبر اكرم بيش از 75 روز زنده نماند، و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبريز كرده بود، به اين جهت جبرئيل پى در پى به حضورش مى آمد و او را در عزاى پدر سلامت باد مى گفت، و تسلى بخش خاطر غمين زهرا بود؛ و گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن مى گفت، و گاه از حوادثى كه بعد از رحلت او بر ذريه اش وارد مى گرديد خبر مى داد؛ و اميرالمؤمنين سلام الله عليه نيز آنچه جبرئيل املاء مى كرد همه را به رشته ى تحرير در
مى آورد، و مجموعه ى اين سخنان است كه به مصحف فاطمه موسوم گرديد».

روايت ديگرى در كتاب كافى، از حضرت صادق سلام الله عليه به اين شرح نقل شده است:

«ان الله تبارك و تعالى لما قبض نبيه دخل على فاطمة من وفاته من الحزن ما لا يعلمه الا الله عز و جل، فارسل اليها ملكا يسلى منها غمها و يحدثها؛ فاخبرت بذلك اميرالمؤمنين فقال لها: اذا احسست بذلك و سمعت الصوت، قولى لى، فاعلمته فجعل يكتب كل ما سمعت حتى اثبت من ذلك مصحفا، قال: ثم قال: اما انه ليس من الحلال والحرام، ولكن فيه علم ما يكون».

[ اصول كافى 1/ 240، بحارالانوار ج 22/ 545، ج 43/ 80. ] «هنگامى كه خداى تعالى پيامبرش را قبض روح فرمود، از غمهاى گرانبارى كه قلب زهرا را در مصيبت پدرش فراگرفت، جز خداى عز و جل كسى آگاه نبود. به اين جهت حق تعالى فرشته اى را مونس زهرا سلام الله عليها فرمود كه تسلى بخش غمهاى او و هم صحبت او در تنهائى او باشد. فاطمه سلام الله عليها اين مطلب را به على عليه السلام بازگو نمود؛ و حضرت فرمود هرگاه احساس كردى كه فرشته به حضورت آمد، و صداى او را شنيدى مرا خبردار كن. از املاء جبرئيل و فرشتگان ديگر كه اميرالمؤمنين كاتب آنها بود، مصحف فاطمه فراهم آمد، كه على درباره ى آنها فرمود: در اين مصحف مسائل شرعى از حلال و حرام مطرح نيست بلكه دانشى است از آنچه كه (واقع شده و يا) بوقوع خواهد پيوست».

محدثه بودن فاطمه سلام الله عليها از مسلمات است، بطوريكه در زيارت آن حضرت نيز وارد شده است:

«السلام عليك ايتها التقية النقيه، السلام عليك ايتها المحدثة العليمة».

[ اقبال الاعمال ص 624، بحارالانوار ج 97/ 195، 199. ] در نتيجه، حضرت صديقه سلام الله عليها در مقام محدثه بودن (هم صحبت فرشتگان بودن) با اميرالمؤمنين و يازده معصوم ديگر عليهم السلام شريك مى باشد، و احراز اين مقام جز براى آن كس كه «ولى» است امكان پذير نيست، و چون فاطمه سلام الله عليها وليةالله است، در سايه ى مقام ولايتش، فرشتگان با او سخن مى گويند. پيامبر اكرم و اميرالمؤمنين، مقام ولايت را توام با محدث بودن، بيان كرده اند، هر نبى بعد از خودش يك ولى را جانشين قرار داده است، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نيز اميرالمومنين، فاطمه، و حسن و حسين و اولاد معصومين عليهم السلام او را اولياء پس از خويش قرار داده است، و دارا بودن اين مرتبه ى والاى محدث بودن در امت رسول خدا جز براى اين سيزده معصوم براى هيچ يك از افراد امت معقول نيست، و تمام حركات، اطوار، گفتار و كردار حضرت صديقه سلام الله عليها نمايانگر مقام محدثه بودن آن حضرت است.

موضوع دهم: بشارت بهشت رفتن به شيعيان زهرا

چنانكه رسول اكرم به شيعيان اميرالمؤمنين و فرزندان معصومش بشارت بهشت را داده است و در منقبت و عظمت مقام آنان مطالبى بيان داشته اند، نسبت به شيعيان زهرا عليهاالسلام نيز عينا با ذكر همان مناقب مژده ى بهشت داده اند. شيعه يعنى تابع و پيرو و اقتداكننده. شيعه ى على كسى است كه از على عليه السلام هدايت مى يابد و همراه او و متمسك و دست به دامان اوست. شيعه ى فاطمه عليهاالسلام در اخبار عينا در رديف شيعيان على است. گاه پيامبر اكرم در مدح شيعيان اميرالمؤمنين سخن مى گويد، و گاه در منقبت شيعيان فاطمه سلام الله عليها و همين روش رسول خدا نشانگر اين است كه حضرت
زهرا عليهاالسلام خود استقلال دارد و داراى كرامات و مقام والا و صاحب ولايت كبرى مى باشد.

اينك حديثى از پيامبر اكرم در شان آن حضرت:

«عن جابر بن عبدالله مرفوعالا اذا كان يوم القيامة تقبل ابنتى فاطمة على ناقة من نوق الجنة...، خطامها من لولو رطب، قوائمها من الزمرد الاخضر، ذنبها من المسك الاذفر، عيناها ياقوتتان حمراوان، عليها قبة من نور، يرى ظاهرها من باطنها، و باطنها من ظاهرها، داخلها عفو الله، خارجها رحمةالله، على راسها تاج من نور، للتاج سبعون ركنا، كل ركن مرصع بالدر و الياقوت. يضى ء كما يضى ء الكوكب الدرى فى افق السماء على يمينها سبعون الف ملك، و عن شمالها سبعون الف ملك، و جبرئيل آخذ بخطام الناقة، ينادى باعلى صوته:

غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمه بنت محمد؛ فلا يبقى يومئذ نبى و لا رسول و لا صديق و لا شهيد الا غضوا ابصارهم حتى تجوز فاطمة فتسير حتى تحاذى عرش ربها جل جلاله...، فاذا النداء من قبل الله جل جلاله: يا حبيبتى و ابنة حبيبى، سلينى تعطى، واشفعى تشفعى.... فتقول: الهى و سيدى ذريتى و شيعتى، و شيعة ذريتى و محبى، و محبى ذريتى. فاذا النداء من قبل الله جل جلاله: اين ذرية فاطمة و شيعتها و محبوها و محبو ذريتها، فيقبلون و قد احاط بهم ملائكة الرحمة، فتقدمهم فاطمة، حتى تدخلهم الجنة».

[ امالى صدوق ص 25، بحارالانوار ج 43/ 219، 220. ] جابر بن عبدالله از رسول خدا روايت مى كند كه فرمود:

«هنگامى كه روز قيامت فرارسد، دخترم فاطمه سوار بر ناقه اى از ناقه هاى بهشتى وارد عرصه محشر مى شود، كه مهار آن ناقه از مرواريد درخشان و چهارپاى آن از زمرد سبز، دنباله اش از مشك بهشتى، چشمانش از ياقوت سرخ، و بر فراز آن، قبه اى (خيمه اى) از نور، كه بيرون آن از درونش و درون آن از بيرونش نمايان است. فضاى داخل آن قبه، انوار عفو الهى و خارج آن خيمه، پرتو رحمت خدايى است. و بر فرازش تاجى از نور كه داراى هفتاد پايه است از در و ياقوت كه همانند ستارگان درخشان در افق آسمان نورافشانند. از جانب راست آن مركب هفتاد هزار ملك، و از طرف چپ آن هفتاد هزار فرشته است- و جبرئيل در حالى كه مهار ناقه را گرفته است- با صداى بلندى ندا مى كند: نگاه خود را فراسوى خويش گيريد، و نظرها به پايين افكنيد، اين فاطمه دختر محمد است كه عبور مى كند. در آن هنگام، حتى انبيا و صديقين و شهدا همگى از ادب، ديده فرومى گيرند؛ تا اينكه فاطمه عبور مى كند و در مقابل عرش پروردگارش قرار مى گيرد، آنگاه از جانب خدا جل جلاله ندا مى شود: اى محبوبه ى من، و اى دختر حبيب من، بخواه از من آنچه مى خواهى؛ تا عطايت كنم و شفاعت كن
هر كه را مايلى تا قبول فرمايم.

در جواب عرضه مى دارد: اى خداى من، و اى مولاى من، درياب ذريه ى مرا، شيعيان مرا، پيروان مرا، و دوستان ذريه ى مرا. بار ديگر از جانب حق خطاب مى رسد: كجا هستند ذريه فاطمه و پيروان او؟ كجايند دوستدارانش، و دوستداران ذريه ى او؟ در آن هنگام جماعتى به پيش مى آيند و فرشتگان رحمت آنان را از هر سوى در ميان مى گيرند. و فاطمه عليهاالسلام در حالى كه پيشگام آنهاست همگى را همراه خود به بهشت وارد مى فرمايد».

حضرت صديقه سلام الله عليها در روز قيامت سوار بر مركبهاى متفاوت به تناسب مواقف متعدد است؛ و اينكه در احاديث وارده، مركبهاى آن حضرت، متفاوت ذكر شده است، و به نظر بعضى ها نوع مركب مورد اختلاف بوده است صحيح نيست. زيرا هر مركبى كه بيان شده است با مشخصات معين در موقف معين بوده و همه اش درست جاى اختلاف نيست؛ و علت اختلاف در مشخصات مركب، از اين جهت است كه هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام به سوى عرش الهى سير مى كند مركب خاصى دارد، وقتيكه از مقابل عرش به جانب بهشت روان است يك مركب مخصوص ديگر؛ و همچنين هنگام ورود به بهشت و جولان و طيران در فضاى رحمت الهى- همانند جعفر طيار- داراى مركبهاى خاص و گوناگون مى باشد. در روايتى كه ذكر شد، و مشخصات يكى از مركبهاى آن حضرت بيان گرديد و گفته شد كه جبرئيل مهار ناقه ى بهشتى زهرا سلام الله عليها را در روز محشر مى گيرد. مى توان گفت كه جبرئيل ، نماينده ى خاص خداى لامكان، در هر مكان و موقفى است و در برخى از آيات و روايات كه جمله ى «خدا آمد» بكار رفته است، دانشمندان همه را حمل بر آمدن جبرئيل نماينده ى حق تبارك و تعالى نموده اند؛ لذا هنگام ورود فاطمه عليهاالسلام به عرصه ى محشر، آن يكتا كنيز برگزيده ى خدا و بانوى بانوان عالم از اولين و آخرين، همين شايسته ى اوست كه مهار مركبش را جبريل امين بگيرد و با افتخار ندا كند:

«غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمة بنت محمد».

[ يعنى: (چشمان خود فرودبنديد تا فاطمه عبور نمايد). اين جمله در روايات متعدد با عبارات مختلفى ايراد گرديده است، كه از آن قبيل است: ] «غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمه الصديقه بنت محمد صلى الله عليه و آله و سلم و من معها».

«غضوا ابصاركم كم لتجوز فاطمه بنت محمد صلى الله عليه و آله و سلم سيده نساءالعالمين على الصراط».

«غضوا ابصاركم و نكسوا روسكم».

«غضوا ابصاركم تمر فاطمه بنت رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم».

«غضوا ابصاركم حتى تعبر فاطمه بنت محمد صلى الله عليه و آله و سلم».

«غضوا ابصاركم حتى تمر فاطمه بنت حبيب الله صلى الله عليه و آله و سلم».

«غضوا الابصار فان هذه فاطمه تسير».

«غضوا ابصاركم فهذه فاطمه بنت محمد رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم تمر على الصراط».

«نكسوا روسكم و غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمه على الصراط».

«طاطاوا الروس و غضوا الابصار، فان هذه فاطمه تسير الى الجنه».

حاكم نيسابورى درباره ى روايت فوق مى گويد: «اين حديث- على شرط الشيخين (يعتى بر مبناى شرط بخارى و مسلم)- صحيح است». (مستدرك حاكم ج 3/ 153).

ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه ج 9/ 193 پس از نقل اين روايت چنين مى گويد: «و هذا من الاحاديث الصحيحه،.و ليس من الاخبار المستضعفه». يعنى اين روايت از احاديث صحيحه مى باشد و از جمله احاديث ضعيف نيست.

بعضى از مصادر اين روايت در كتب عامه از اين قرار است: معجم كبير طبرانى ج 1/ 108/ ح 180، مستدرك حاكم ج 3/ 153، 161، اسد الغابه ج 5/ 523، تلخيص المستدرك ج 3/ 153، فرائد السمطين ج 2/ 49/ ح 380، الصواعق المحرقه ص 289، كنز العمال ج 12/ ص 105، 106/ ح 34209- 34211، ص 108/ ح 34219، ص 109، 110/ ح 34229، ينابيع الموده ص 182، الاتحاف ص 46.

اين روايت در كتب شيعه نيز موجود است كه از جمله مى توان به مصادر ذيل مراجعه نمود: تفسير الامام العسكرى- ذيل تفسير سوره ى البقره، آيه ى 93- ص 434، كنز الفوائد ص 253، 254، 355، 356، تفسير فرات ص 437، 438/ ح 578. كسانى كه مايل به بررسى بيشتر روايات شيعى در اين باره هستند مراجعه بفرمايند به: بحارالانوار ج 7/ 336، ج 32/ 610، ج 37/ 70، ج 43/ 52، 53، 62، 64، 219، 220، 221، 223، 224، ج 68/ 59.

/ 56