گفتار دوم : انقلاب ايران; پاسخ بهكدام پرسش نظرى ، واكنش بهكدام مسئله فرهنگى
حاتم قادرى (1) * جنابعالى در بررسى و مطالعه رخداد انقلاب و بويژه انقلاب اسلامى ، به لحاظ روششناسى ، چه نكاتى را قابل تأكيد مى دانيد؟ (2) * شايد كمتر پديده و موضوعى را بتوان همانند يك انقلاب مورد مطالعه و تحقيق قرار داد، بدون اين كه مفروضات و پيش داورى ها، ذهن و قلب محقق و پژوهشگر را هدف گرفته باشند. تحليل و تعليل انقلاب همواره در معرض حساسيتهى فردى و جمعى قرار دارد. مفروضات و حساسيتها، كمتر اجازه مى دهند كه به طور نسبى ارزيابى و تحليل واقع بينانهى از انقلاب به عمل آيد. انقلاب در نزد پيروان و طرفداران آن، در هالهى از احترام و تجليل شبهعارفانه فروپيچيده مى شود، و از سوى ديگر، مخالفان و دشمنان آن جز مجموعهى از جهالت و يا خباثت، نكته قابل توجهى در آن نمى بينند. كافى است كه به مواضع و برداشتها و برخوردهى معاصران و بويژه دستاندركاران له و عليه انقلابهى مهمى چون انقلاب فرانسه، روسيه و يا در حال حاضر، انقلاب اسلامى توجه نماييم تا چگونگى دخالت و تأثير مفروضات و حساسيتها خود را نمايانگر سازند. در مطالعه و تفسير انقلاب، ساخت ذهنى و روانى ناظر نقش ويژهى را عهده دار مى گردد، بهطورى كه1. دكترى علوم سياسى ، عضو هيأت علمى دانشگاه تربيت مدرس. 2. پاسخ بدين سؤال، كه بحثى روش شناختى است، برگرفته از مقالهى به قلم مصاحبه شونده است كه در مجموعه «رهيافتهى نظرى بر انقلاب اسلامى » عرضه شده است. بحث ياد شده به دليل مناسبت تام با گفتگوى مندرج در اين دفتر، مدخل مباحثِ موضوعِ گفتگو، قرار گرفت.