گفتار دوم : ساخت اقتدار نظام پهلوى ، زمينههى بروز بحران
سعيد حجاريان (1) سهراب رزاقى (2) * در بحث از ريشههى بروز رخداد انقلاب، توجه به آسيبها و كاستى هى نظام سياسى پيشين و زمينههى بروز بحران در ساختار سياسى ، جايگاه ويژهى دارد. جنابعالى تأثيرگذارى اين عامل را بر پيدايش پديده انقلاب اسلامى تا چه حد مى دانيد، و اصولا ساختار سياسى نظام پيشين را از چه منظرى قابل تحليل مى شماريد؟ حجاريان: مقدمتاً بايد عرض كنم كه در بحث از انقلاب، موضوع ساخت اقتدار نظام پيشين (ancient regime)از موضوعاتى بوده كه بسيارى از محققان و نظريهپردازان انقلاب را به خود متوجه كرده و حتى بسيارى معتقدند كه تحليل انقلابها را بايد از بررسى ساخت قدرت پيشين شروع كرد و آسيبپذيرى هى ساخت اقتدار را پايه بحث قرار داد، و بقيه عوامل را بايد به صورت جنبى يا حاشيهى و به عنوان علل مُعِدّ يا شتابدهنده لحاظ نمود. اصل بر اين است كه رژيم پيشين اراده كرده بوده و توانايى اين را هم داشته كه بر اريكه قدرت باقى بماند. و وقتى كه اين اراده سست شود يا لوازم آن مفقود گردد، فروپاشى آغاز مى شود; عوامل اقتصادى ، اجتماعى ، ساختارهى طبقاتى ، ايدئولوژى و همه بايد نسبت به اين اصل اساسى ، كه ساخت اقتدار است، فرعى تلقى شوند. برى مثال، خانم اسكاچپل از ساخت قدرت شروع مى كند و به نظر مى رسد كه اين برى تبيين انقلاب به هر حال يك رهيافت است. حتى اگر نخواسته باشيم از اين1. دكترى علوم سياسى ، مشاور رياست محترم جمهورى . 2. دكترى علوم سياسى ، پژوهشگر مركز تحقيقات استراتژيك.