گفتار يكم : بستر اقتصادى انقلاب ايران (از منظر اقتصاد سياسى )
حسين عظيمى (1) فرشاد مومنى (2) عليرضا ناصرى (3) * جناب آقى عظيمى ، جنابعالى در بخش پيشين بحث، (4) در اشاره به علل و عوامل انقلاب ايران از منظر اقتصاد سياسى به تحولات دهه سى بويژه سال 1335 به عنوان نقطه عطف، توجه نموديد. علت تأكيد شما بر رويدادهى اين سالها چيست و چرا آغاز بحث از تحولات مرتبط با انقلاب را در اين مقطع زمانى مى دانيد؟ عظيمى : اجازه دهيد برى جواب به اين سؤال شما كمى از نظر زمانى عقبتر برويم. در بحثهى قبلى خود اشاره كردم كه جامعه ايرانى در دوران قبلازانقلاب دارى ويژگى مهم ثنويت تاريخى بوده است. به علاوه، حكومت رسمى جامعه ايران در آن دورهها هميشه از ساير ابعاد زندگى عقب بوده است. اقتصاد جامعه در عصر كشاورزى پيشرفته و يكجانشينى و بازرگانى قرار داشته، در حالى كه حكومت از شيوه زندگى عشايرى ـ كه شيوه دوران ما قبل تاريخ كشاورزى پيشرفته است ـ1. دكترى اقتصاد، مسئول تحصيلات تكميلى دانشگاه آزاد اسلامى مركز. 2. دكترى اقتصاد، عضو هيأت علمى دانشگاه تربيت مدرس. 3. دكترى اقتصاد، عضو هيأت علمى دانشگاه تربيت مدرس. 4. بخش نخست گفتگو با دكتر حسين عظيمى ، در گفتار سوم از دفتر اول عرضه شده است. در اينجا مجدداً يادآورى مى شود كه تحليلهى حاضر در اواخر سال 1374 ارائه شده است. بنابراين تحولات سالهى اخير مورد توجه مباحث ياد شده نمى باشد.