روش فهم احاديث اعتقادي در آثار علامه شعراني - روش فهم احادیث اعتقادی در آثار علامه شعرانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

روش فهم احادیث اعتقادی در آثار علامه شعرانی - نسخه متنی

سعید رحیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

کيهان انديشه ـ شماره 49 ، مرداد و شهريور 1372

روش فهم احاديث اعتقادي در آثار علامه شعراني

سعيد رحيميان

در دو شماره پيش مواردي از مبادي كلامي و اركان روش شناسي مرحوم علامه شعراني و نيز روش ايشان در فهم و درك آيات قرآن و احاديث و نحوه کاربرد اصول و مبادي تفكر فلسفي - كلامي در استنباط معارف اسلامي مورد بحث قرار گرفت، اينک در اين شماره قواعدي ديگر در اين باب، بررسي مي شود.

ضمناً مأخذ تمام ارجاعات ياد شده در اين مقاله شرح اصول كافي ملاصالح مازندراني است كه با تعليقات مرحوم علامه شعراني منتشر شده است.

توجه به رسالت دين و ارتباط علم و دين

يكي از عوامل مؤثر در كيفيت برداشت مكتب از دو منبع آيات و روايات، نحوه انتظار فرد از دين است. اين قاعده اي كلي است در استنباط از سخنان هر فرد، چنانكه اگر فردي را مثلا به عنوان روان شناس بشناسيم، حتي در اندرزهاي او به كودكش نيز به دنبال تجربيات و قواعد روان شناسانه مي باشيم و البته در اظهار نظر او راجع به خسوف و كسوف، اين چنين نيست. همچنين اگر او را - بر فرض محال- عالم و علامه در جميع علوم بدانيم، مي­توان در همه كلام او به دنبال رد پاي قواعد و قوانين و مبادي بينش علمي او باشيم، البته در صورتي كه در مقام استفاده و بيان همه معلومات خود باشد.

خداوند گرچه به جميع اركان هستي احاطه داشته و عالم به همه موجودات است و همه موجودات از هدايت تكويني او بهره­مند هستند، ليكن از آنجا كه در ارتباط با انسان، نحوه خاصي از هدايت را كه مربوط به عقيده و قول و عمل (پندار و گفتار و كردار) اختياري وي مي باشد- قرار داده است (هدايت تشريعي) و ارسال رسل و انزال كتب و نزول وحي الهي به جهت همين هدايت و انسان سازي است، در نتيجه در وحي تشريعي و كلام الهي نيز همين جهت ملحوظ شده است.

بنابراين آنچه هدف اصلي است و كلام الهي متكفل بيان آن است مربوط مي شود به اموري كه در هدايت فرد و جامعه مؤثر بوده و عقل انسان به واسطه محدوديت ذاتي­اش از ادراك آنها قاصر مي‌باشد، مانند رابطه بين عمل و اثر تكويني آن در دنيا و در آخرت مصالح و مفاسد اخلاق و رفتارهاي مختلف انسان و نيز معارف الهي در اختيار با مبدأ و معاد و ربط حق تعالي به خلق و… البته آنچه از علوم ديگر كه در اين راه مؤثر و كمك باشد نيز در وحي الهي مطرح شده (از باب اعجاز يا تقرب به ذهن مخاطبين).

نتيجه اينكه: چنين نيست كه وحي الهي متكفل بيان همه دقايق و فنون و علوم باشد بلكه كنكاش در علوم و عمران زمين را وظيفه بشر مي داند تا با كنجكاوي و ابزارهاي شناختي خود، به اين امر نايل شود (رك سوره هود آيه 61).

نكته لازم به ذکر اين است كه: آنچه گذشت به‌ اين معني نيست كه در وحي الهي نسبت به فرآورده­هاي علوم بشري و ارتباط آنها با حقايق تسامح روا داشته شده و وحي الهي عقايد و سطح محدود علمي بشر آن روز را بدون تعرض به صحت و سقم آن مطرح نموده و عقايد غلط را هم صرفاً به جهت رواج آنها در عصر بعثت نقل نمايد.

كما اينكه عده اي از متآخرين معاصر با چنان پنداري در برخورد اوليه با «سموات سبع» بدون درنگ، بمانند قدما- آنها را بر افلاك سبعه تطبيق داده و نمود خود را مطلبي كه ذكر آن رفت قرار داده­­اند. در حالي كه قرآن كريم خود را كلام حق و نور و لاريب فيه و… معرفي نموده و خود مي فرمايد: ؟«لا يأتيه الباطل من بين يديه و لامن خلفه» (فصلت/ 42) (از پس و پيش [و از هيچ جهت] باطل را به اين قرآن راهي نيست) و به اين وسيله رسوخ هر گونه عقيده باطل و خرافي را در خود نفي مي كند. چنانكه در قرآن مشاهده مي­كنيم كه پس از بيان اقوال باطل، بلافاصله - و يا قبل از آن- آيه يا آياتي را به نقد و رد آن اختصاص مي­دهد، چنانكه علامه طباطبائي اين را به صورت يك قاعده كلي اين چنين مطرح مي­نمايد: هر قول و عقيده اي را كه قرآن كريم از ديگران مطرح نموده و بدون نقد و رد، از آن گذشته مورد تأييد قرآن بوده و لذا قابل استفاده است. و اما مقصود از «سموات سبع» و نظائر آن را بايد با دقت و تأمل در قرائن عقليه يا نقليه و با توجه به تفسير آيه به آيه قرآن كريم به دست آورد.

/ 14