بر هيچ آدمى دل نامهربان نداشت - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

مسعود سعد سلمان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بر هيچ آدمى دل نامهربان نداشت





  • مدح خدايگان و ناى خداى عرش
    آن بندگى كه بودش در دل، نكرد از آنك
    اين مدح خوان دعا كندش زان كه در جهان
    بر بنده مهر داشت چهل سال و هرگز او
    صاحب قران تو بادى تا هست مملكت فرزندكانش را پس مرگش عزيزدار
    فرزندكانش را پس مرگش عزيزدار



  • جز بر زبان نراند و جز اندر دهان نداشت
    يك هفته داشت چرخش و جز ناتوان نداشت
    كم بود نعمتى كه بر اين مدح خوان نداشت
    بر هيچ آدمى دل نامهربان نداشت
    زيرا كه مملكت چو تو صاحب قران نداشت كاو خود به عمر جز غم فرزندكان نداشت
    كاو خود به عمر جز غم فرزندكان نداشت


/ 68