لطفا منتظر باشید ...
پيام
زمان:
7 خرداد 1363/ 26 شعبان 1404مکان:
تهران، جمارانموضوع: رسالت و وظايف نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و تعيين اولويتهاى مجلس دوم
مناسبت:
گشايش دومين دوره مجلس شوراى اسلامى بسم اللّه الرحمن الرحيممخاطب:
نمايندگان مجلس شوراى اسلامى با عنايات خداوند متعال - جل و علا - و تاييد حضرت بقيةاللّه - ارواحنا لمقدمه الفداء - مجلس مقدس شوراى اسلامى دومين دوره را آغاز نمود.و اين در حالى است که بحمداللّه و له الشکر جمهورى اسلامى با برخوردارى کامل از پشتيبانى ملت عزيز حاضر در صحنه ، مشکلات انقلاب را يکى پس از ديگرى تا حد زيادى پشت سر گذاشته ، و پايه هاى مبارک آن استقرار يافته ، و قلوب مؤمنين و مستضعفان جهان را به خود جلب کرده است و موج پر عظمت اسلام، ملتهاى محروم و تحت ستم سراسر عالم را تکان داده ، و به رغم پيش بينيها و آرزوهاى ابرقدرتها و وابستگان بيوطن آنان، به راه پرافتخار خود ادامه مى دهد، و بى هراس از چنگ و دندان ابرقدرتها و هياهوى رسانه هاى گروهى وابسته به شرق و غرب، چون سيل خروشان، حشيشها و تفاله ها را بيرون رانده و خود بر جاى مانده است.فاءما الزبد فيذهب جفاء و اءما ما ينفع الناس فيمکث فى الارض.(1) و به خواست قادر متعال، در مدت کوتاه پس از پيروزى انقلاب، در ابعاد فرهنگى و سياسى و اجتماعى و اقتصادى و نظامى از قدرتمندترين کشورهاى اسلامى است.و ما اين توفيقات و پيروزيها را از سرچشمه قدرت مطلقه و برکات اسلام بزرگ و ايمان به خداى قادر و پيروى از احکام مقدس اسلام مى دانيم، و خود را ناچيز دانسته ، و مفتخريم که عنايات خاصه خداى متعال - جل جلاله - شامل حال اين ملت تحت ستم گرديده ، و آن را از گرداب مهالک نجات بخشيده است.و اميدواريم با ادامه تعهد ملت به اسلام و کوشش تمام ارگانهاى جمهورى اسلامى ، شمول اين عنايات بر ملت و کشور اسلامى برقرار و دائمى باشد، و از دعاى خير ولى اللّه الاعظم - عجلاللّه تعالى فرجه - برخوردار باشيم.در اينجا لازم است از کوششها و مجاهدات نمايندگان محترم مجلس اول تشکر و قدردانى نمايم، که با همه مشکلات و کارشکنيها و ناهماهنگيها به کارهاى مهمى موفق، و از خط و صراط مستقيم اسلامى منحرف نشدند، و در مقابل منحرفان استقامت نموده ، و کار بسيار مهم خود را، آن هم در دوره اول مجلس و جو اغتشاش و آشوب، که در انقلاب مستقل عظيمى مثل انقلاب ايران قابل اجتناب نبود، با افتخار و سرافرازى به پايان رساندند.بايد اين مجلس را از اين جهت که در حال غليان انقلاب و نابسامانيهاى لازم آن و نفوذ افراد منحرف بازيگر در کارهاى کليدى و کسب به ناحق مقامات بلندپايه و نيز تازه کار بودن و کم تجربگى در مسائل بسيار پيچيده ، توانست با زحمت و پشتکار و تعهد به جمهورى اسلامى و با حرکت به سوى اسلامى شدن قوانين و حرکت به نفع مستضعفان موفقيت چشمگيرى به دست آورد، مجلسى نمونه به حساب آوريم.و براى شهداى مظلومى که در راه اسلام داده است از مقام مقدس ربوبى رحمت تقاضا نموده ، و به بازماندگان محترمشان تسليت عرض کنيم.جزاهم اللّه عن الاسلام خيرا.(2) و اما دوره دوم مجلس جمهورى اسلامى در آغاز گشوده شدن، برخوردار از پشتيبانى بيدريغ عموم ملت انقلابى و متعهد به اسلام و جمهورى اسلامى است.و نمايندگان محترم آن ناظر نشيب و فرازها و برخوردار از تجربه ها و اندوخته هاى چهارساله نمايندگان محترم مجلس اول، و آشنا به بسيارى از پيچ و خمها و توطئه ها و بازيهاى به اصطلاح سياسى بوده و مى باشند، و شاهد فداکاريها و جانبازيها و از خودگذشتگيهاى ملت معظم از اول انقلاب تاکنون بوده اند، چه در زمان ستمشاهى و شهادت دسته جمعى زن و مرد و صغير و کبير ملت شجاع، و چه پس از پيروزى و خيانتها و جنايتهاى گروهکها و گروههاى منافق متظاهر به اسلام و مليت و طرفدارى از توده ها و کشتار بيرحمانه مظلومان و طبقات ضعيف و ستمکش، و چه شاهد تحميل جنگ از سوى ابرقدرتهاى شرق و غرب و وابستگان مرتجع آنان، که حرث و نسل اين ملت عدالتطلب و اسلامجو را به آتش کشيده و به نابودى سپرده اند، و جوانان عزيز را که مدافع آرمانهاى اسلام و قرآن کريم بوده و هستند با سلاحهاى پيشرفته شرق و غرب و سلاحهاى شيميايى به شهادت رسانده اند.حال که شاهد همه اين جريانات بوده اند، بايد دقيقا توجه کنند که مسئوليت بسيار عظيم و سرنوشتسازى را به عهده گرفته اند، که به پايان رساندن آن به طور شايسته و خداپسند جز با جهاد اکبر ميسر نخواهد شد. اينجانب از خداوند متعال، در اين ماه پر برکت شعبانالمعظم که شاهد ولادت با سعادت منجى بشر و عدالت گستر شرق و غرب و فريادرس مظلومان و مستضعفان جهان، حضرت بقيةاللّه الاعظم - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - بوده است، عاجزانه خواستارم که نمايندگان و قاطبه ملت مظلوم ايران را در مسئوليتهايى که در اين عصر پرآشوب و فتنه زا، که مى توان گفت حکومت جنگل بر آن غلبه دارد، به دوش گرفته اند به طور شايسته از عهده برآيند و در اين جهاد بزرگ موفق شوند، و با افتخار و سرافرازى به محضر مبارک حق تعالى وارد شوند. اينک تذکراتى برادرانه و مخلصانه به حضرات نمايندگان محترم - حفظهم اللّه تعالى و ايدهم - عرضه مى دارم باشد که نافع شود.وذکر فان الذکرى تنفع المؤمنين.(3) 1- آن که در راس همه تذکرات است و با رسيدن به آن، همه چيز اصلاح مى شود و سعادت فراگير مى گردد، آن است که به قلوب محجوب و منکوس خود برسانيم که عالم، از اعلا عليين تا اسفلسافلين، جلوه حق - جل و علا - و در قبضه قدرت اوست، و هيچ موجودى، از روحانيون ملااعلى و انبياى معظم و اولياى مکرم، تا اشقيا و هر جا برويد، از خود چيزى ندارند، بلکه چيزى نيست جز آنکه به جلوه او نورانى و هست شود.و اين تذکر همان است که موجب اطمينان قلوب مى شود که الا بذکر اللّه تطمئن القلوب.(4) و با اين باور است که خوفها از غير او از دلها رخت ببندند، و اميدها و رجاها بجز به او از قلوب زايل شوند.بارالها، ما گر چه محجوبيم و در سلاسل(5) جهنم نفس مقيد، تو به وسيله اوليايت دست ما گير و ما را از خود و شر خود برهان، تا جز تو نبينيم و جز از تو خوف نداشته باشيم و اميد به کس نبنديم.خدايا!، ما اين پيروزيها را در جبهه ها و در پشت جبهه ها و در ارگانهاى ملى و دولتى از تو مى دانيم.و اگر نبود عنايت خاص و پرتو رحمت تو بر اين ملت ضعيف، که چنگ و دندانها از اطراف عالم به او نشان مى دهند و توطئه هاى شرق و غرب براى براندازى اسلام و جمهورى اسلامى به هم پيوند خورده اند و سازمانهاى عريض و طويل حقوق بشر و امنيت جهانى با رسانه هاى گروهى چپ و راست يک صدا به مقابله با آن برخاسته اند و دولتهاى به اصطلاح اسلامى با پيوند با اسرائيل غاصب و ارباب غاصبتر آن امريکا در براندازى آن مجهز شده اند، در همان نفسهاى اول سرکوب شده بود.اين عنايت بزرگ تو است که مجلس، ملت و دولت ما چون سدى عظيم و خللناپذير ايستاده و فرياد اسلام را به جهانيان رسانده ، و مستضعفان را در کنار کاخ سفيد و کرملين و در گوشه و کنار زمين به حرکت و فرياد درآورده است.و اميد آن است که مسلمانان و مستضعفان جهان بپا خيزند، و داد خود را از مستکبران بگيرند، و مقدمات فرج آل محمد - صلى اللّه عليه و آله - را فراهم نمايند. 2- چنانچه اين انقلاب اسلامى يک انقلاب عادى نيست و متکى به هيچ يک از دو قطب شرق و غرب نمى باشد، از اين جهت، ويژگيهاى خاص خود را داشته و دارد.و با پيمودن صراط مستقيم لاشرقيه و لاغربيه در مقابل هر دو قطب ايستاده است و از هيچيک از قدرتهاى افسانه اى نهراسيده است که همين موجب پيروزيهاى معجزه آسايش گرديد، گر چه موجب توطئه ها و آتش افروزيهاى فراوان عليه خودش هم شد لکن در هيچ مرحله اى عقبگرد نکرد. مجلس جوشيده از اين ملت انقلابى نيز يک مجلس عادى نيست، که يک پديده خاص به خود با ويژگيهاى خاص است.امروز به جرات مى توان ادعا کرد که در زير اين آسمان کبود تنها مجلسى است که متکى به آراى توده ميليونى مردم است که با راى مستقل و مستقيم مردم به دور از اعمال نفوذ خانها و سرمايه دارها و مالکها و سلطه ها و بست و بندهاى به اصطلاح سياسى و فعاليتهاى انحرافى، به وجود آمده ، و از قلدريهاى رژيم شاهنشاهى و وابستگان به آن خالص بوده است.قهرا مسئوليتهايى که چنين مجلسى دارد بسيار بزرگ است: مسؤليت مقابله با سياست بازيهاى غرب و جناح سرمايه دارى آن، و ديکتاتورى شرق و قطب کمونيستى آن.اين مجلسى است که بايد سياست نه شرقى و نه غربى را در جهان دو قطبى اجرا کند، و احکام سياسى و اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى اسلام را که به طاق فراموشى سپرده شده بود و قرنها منزوى بود به صحنه آورد و چنين مجلسى است که قدرت روحى مافوق عادى و قدرت تشخيص مسائل پيچيده جهان و قدرت تصميمگيريهاى قاطع بى گرايش به دو قطب الحادى و سرمايه دارى را لازم دارد. قدرتى که اگر همه جهان در مقابل آن به سوى باطل روند، بى وحشت به سوى حق رود.قدرتى که جوسازيها و شايعه پردازيها را به هيچ شمارد.چنين مجلسى در کميسيونهاى مختلفش کارشناسان و متخصصان متعهد و زبردست لازم دارد.هر چند براى مشورت در هر رشته خصوصا در سياست خارجى و نيز سياست اقتصادى که امروز از اهم امور است از اشخاص کاردان دعوت کنند و چون مقصد همه انشاءاللّه پيشرفت احکام اسلام و خدمت به بندگان خداى متعال است، بايد از اينکه از خارج مجلس استمداد مى کنند خوشوقت باشند. 3- مجلس محترم دوره اول گر چه کارهاى بسيار ارزنده اى انجام داد و با کوشش و مشکلات فراوان از عهده وظايف خود به در آمد لکن تراکم مشکلات پس از انقلاب و خيانتهاى رژيم سابق آنچنان زياد بود که قهرا بسيارى از مشکلات به عهده مجلس حاضر است.از آن جمله حل مسائل بسيار مهم اقتصادى و مبارزه با تورم و حل مسئله مسکن و زمين است و رسيدگى هر چه بيشتر به امور محرومان و قشرهاى کم درآمد و از آن جمله افراد محترمى مى باشند که در دستگاههاى دولتى با حقوق محدود مشغول خدمت هستند.اين کارمندان زحمتکش اکثر قريب به اتفاقشان درآمد ديگرى ندارند و به حقيقت از قشر محروم هستند.چنانچه حل مسائل کشاورزى که از مهمات امور کشور است به عهده دولت با پشتيبانى مجلس است.و در تمام اين امور آنچه لازم است بدون مسامحه عمل شود موافق بودن قوانين مربوط به اين امور و ساير امور کشور با قوانين مقدس اسلام اعم از احکام اوليه يا احکام ثانويه است، که اگر جزئى انحرافى خداى نخواسته در اين مجلس از شرع اسلام پيدا شود سنت سيئه اى خواهد شد که دنبال آن سنتهاى سيئه ديگر خواهد آمد، و وزر(6) و گناه آن و گناه هر کس که به آن عمل کند به گردن آنان است.و اگر انشاءاللّه فعاليتهاى نمايندگان محترم در جانب هر چه بهتر کردن کشور و رفاه حال محرومين با موازين اسلامى باشد، اجر آن مثل اجر هر کسکه به آن عمل کند براى سنت گذاران است. کسى گمان نکند که به نفع محرومين و خدمت به آنان اگر به طور غير مشروع هم باشد مانع ندارد.که اين يک انحراف و خيانت به اسلام و جمهورى اسلامى بلکه به محرومين است که از مال حرام و غصب و با ظلم به ديگران آنان را مبتلا به آتش جهنم کنند.اينجانب گمان ندارم که در کشورى که همه چيز خود را براى اسلام و اجراى قوانين اسلامى فدا کرده چنين مسائلى واقع شود.و حضرات نمايندگان محترم کوشش نمايند که امر مخالف با شرع و قانون اساسى به تصويب نرسد، که علاوه بر آنکه راى برضد قوانين الهى دادن خود گناه است، بى شک شوراى محترم نگهبان آن را رد مى کند و موجب عقب افتادن کارها مى شود. 4- مى دانيد و مى دانيم که مجلس شوراى اسلامى داراى وظايف بزرگ و ظريف مى باشد، چرا که در کشورى که مردم براى اسلام و حکومت اسلامى و اجراى قوانين نورانى قرآن کريم و قطع ظلم و ستم به هر نحو و از هر نوع باشد قيام کرده اند و شما را به مجلس فرستاده اند، مجلسى که منعکس کننده اقوال و احوال و طرز روحيه و افکارتان است و از آنجا که همه اينها به صورتى وسيع در سراسر کشور و نيز در بسيارى از کشورهايى که موج راديو - تلويزيون به آنجا مى رسد و گاهى در تمام دنيا به واسطه رسانه هاى گروهى جهان منتشر مى شود، لازم دانستم به حکم وظيفه و اخوت اسلامى به بعضى از آنها اشاره کنم.و اين امورى است که اسلام و اخلاق اسلامى و ارزشهاى انسانى و ملتهاى متعهد اسلام از آنان خصوصا و از همگان عموما توقع دارند. الف) کيفيت برخورد با يکديگر در محيط مجلس و مباحثات بين مخالف و موافق، از نمايندگان متوقع است که مراعات آداب اسلامى در محاورات بشود، و انگيزه آن يافتن حق و راه حل باشد و اين امور در محيط دوستى و صفا چون بحثهاى علمى در محيط مدارس فقاهتى که مقصود، يافتن واقعيت نه تحميل عقيده است، آقايان را بهتر و آسانتر به حقيقت مى رساند و مجادلات با حال غضب و عصبانيت انسان را از واقع دور مى کند و چون مقصود از بحثها يافتن طريق هر چه بهتر براى خدمت به اسلام و کشور و ملت است و از عبادات و مقربات الهى محسوب است، حقا لازم است از آنچه مخالف رضاى خداوند متعال است اجتناب شود و محيط مجلس طورى باشد که علاوه بر يافتن راه صحيح براى شنوندگان، آموزنده اخلاق اسلامى و آداب انسانى باشد، که اين خود يک عبادت ديگر است.و اگر خداى نخواسته در اين محيط مقدس مقصود کسى اعمال غرض و تحميل عقيده و احيانا تسويه حساب باشد که قهرا به هتک يک مسلمان و رد و بدل الفاظ غير مناسب منجر مى شود علاوه بر آنکه از مسير حق دور مى شود و برخلاف آنچه وظيفه وکيل است مى باشد گاهى اشاعه فحشا در يک محيط بسيار وسيع است که معصيتى عظيم است. اينجانب اميدوارم خداوند توفيق دهد که همان سان که جوانهاى عزيز رزمنده ، سنگرها را به مسجد و معبد تبديل کردند، حضرات وکلا، مجلس را معبدى کنند منزه از اعمال و اقوال زمان طاغوت، تا مجلسى نمونه شود، باشد که مجالس ديگر کشورهاى اسلامى از آن تبعيت کنند. ب) کيفيت برخورد با دولت و وزرا و ساير کارمندان، شک نيست که مجلس به همه امور کشور نظارت دارد، و حق نمايندگان است که از هر انحراف و خلافى که از وزرا و ادارات مى بينند به حکم قانونى جلوگيرى کنند و دولت را تا حد استيضاح بکشانند.لکن فرقهاست بين نظارت و استيضاح، و بين عيبجويى و انتقامگيرى.و اين فرق را همه کس پس از رجوع به وجدان خويش مى فهمد.انسان با کمى تفکر در حال خود تشخيص مى دهد که احضار دولت يا وزير براى خدا و مصالح اسلام و کشور است و در آن جز هدايت و جلوگيرى از انحراف و حفظ مصالح ملت چيز ديگرى دخالت ندارد، يا از معيارهاى غيرالهى، چون حب و بغض، دوستى و دشمنى، هواهاى نفسانى چون خودنمايى ، عرضاندام و از اين قبيل مکايد نفسانى و شيطانى، برخوردار است.و محک تشخيص معيار الهى از شيطانى آن است که پس از مراجعه به خود بيايد که آنچه که او مى خواهد نفس عمل است گر چه اين کار را ديگرى انجام دهد، و يا آنچه را که بدان سبب شخصى را احضار کرده است اگر از دوستان عزيز او سر مى زد، با او همان مى کرد که با اين انجام مى دهد.و اين است معناى روابط و ضوابط و صراط مستقيم که از ارزشهاى انسانى برخوردار است. خداوند قادر ما را بر آن هدايت فرمايد و از ما دستگيرى کند. مرحله اى ديگر: به فرض آنکه هيچ مقصدى جز حقجويى و جلوگيرى از انحراف نباشد، در کيفيت اداى وظيفه و بيان اشکال مى توان معيارالهى و نفسانى را تشخيص داد.معيار الهى آن است که اثبات مدعا مبنى بر استدلال و شواهد متقن باشد،و از کلمات نيشدار و اهانتآميز و کردار ناروا مبرا باشد.و در غير اين صورت، بايد دانست که دست شيطان و نفس اماره بالسوء در کار است و گوينده بازيچه هواى نفس است. نمايندگان محترم و خواهران و برادران گرامى ، مسئله بسيار مهم است.آبرو و حيثيت يک مسلمان يا يک انسان در کار است.چه بسا با يک انحراف شما يک انسان آبرومند در جامعه ساقط شود و شرف يک مؤمن خدشه دار گردد.اگر انحرافى ديديد، نخست بدون سر و صدا دنبال تحقيق رويد.پس از آنکه مسلما معلوم شد، قبل از کشيده شدن به مجلس با طرف به گفتگو بنشينيد، و مسئله را حتى الامکان با خود او حل کنيد.اگر در اين مرحله توفيق حاصل نشد، در کميسيون مربوط او را بخواهيد، و با کمک دوستان فيصله دهيد.و اگر فيصله نشد و شخص مذکور مى خواهد برخلاف مصالح اسلام و کشور و ملت عمل کند و در انحراف پافشارى نمايد، حفظ مصلحت عمومى و اسلام مقدم است بر حفظ مصلحت شخص، هر کس باشد، در اين صورت تقاضا کنيد و با استدلال و منطق، بدون کوچکترين اهانت، مطلب را عرضه کنيد.و مهلت دهيد تا در محيطى آرام و بى تشنج از خود دفاع کند.در اين موقع مجلس به هر چه تکليف قانونى و شرعى دارد عمل کند، بى کوچکترين توهين.و ما همه بايد بدانيم که مجرمى که بالاترين جرم را دارد و به سوى چوبه دار مى رود، جز اجراى حد شرعى احدى حق آزار او را لفظا و عملا ندارد، و مرتکب، خود ظالم است و مستحق کيفر. ج) از امور لازم التذکر راجع به نطقهاى قبل از دستور است، چه بسا که ناطق احيانا گمان کند بى قيد و شرط و بى تعهد و تکليف بايد هر چه بخواهد بگويد، و به هر کس، چه حاضر جلسه و چه غايب، مى تواند به اصطلاح حمله کند، و ميزانى الهى و شرعى و اخلاقى در کار نيست و مسئوليتى حتى شرعى ندارد.و گاهى بعضى نطقها موجب تاسف بسيار و تاثر است، و چه بسا که اهانت به يک مسلمان و مؤمن را به حد اعلى مى کشاند و حيثيات انسانها را لکه دار مى کند، و گاهى ارقام و اقلام بسيار از گوشه و کنار اعم از صحيح و فاسد جمعآورى مى کند و با آبروى دولت و اشخاص، بلکه مجلس بازى مى کند، و مجلس شوراى اسلامى را بى توجه همچون مجلس طاغوت مى نمايد و مورد تاخت و تاز اعراض مسلمانان در سراسر کشور قرار مى دهد.آقايان مى دانند مجلس اسلامى که حاصل سالهاى دراز رنج و زحمت و خونهاى محترم صدها هزار شهيد و جانباز است براى تحقق احکام نورانى اسلام و تحول از رژيم طاغوت به رژيم الهى -اسلامى است.نمايندگان آن بايد از اخلاق اسلامى بالا و والايى برخوردار باشند، و خداى بزرگ را حاضر و ناظر بر اعمال و گفتار خود بدانند، و از رفتار و گفتار رژيمهاى طاغوتى احتراز نمايند.و اگر خداى نخواسته کسى از حدود شرعى، چه در نطقهاى قبل از دستور و چه در مذاکرات و محاورات ديگر خارج شد، وظيفه فريضه بزرگ نهى از منکر را فراموش نکنند، که خداى نخواسته حق و عرض و حيثيت مردم در مکانى که حافظ مصالح اسلام و مسلمين و مردم کشور است ضايع نگردد بلکه وکلاى محترم در برخوردها و نطقها، که در همه جا منتشر مى شود آموزنده اخلاق کريم انسانى و اسلامى باشند و مردم را به کيفيت سالم برخورد با يکديگر آشنا سازند که اين خود يک خدمت بزرگ به اسلام و مسلمين و بشريت است.اينجانب با اينکه ميل نداشتم اين مسائل را به طور سرباز عرض نمايم لکن علاوه برآنکه احساس تکليف شرعى نمودم اکيدا علاقه مندم که قداست مجلس معظم و وکلاى محترم محفوظ باشد، تا الگويى باشند براى مجلسهاى جهان و مجالس آتيه ايران. اين نکته نيز قابل ذکر است که اگر در مجلس به کسى که حاضر نيست و راه به مجلس ندارد که از خود دفاع نمايد حمله اى شد، به او اجازه داده شود يا در مجلس از خود دفاع کند و اگر قانونا اشکالى در اين عمل مى بينند، راديو - تلويزيون و مطبوعات اين وظيفه سنگين را به دوش کشند، تا حق مظلومى ضايع نشود و شخصيتى بى دليل خرد نگردد و راهگشاى اين امر خود نمايندگان و رئيس محترم مجلس هستند که با تعهدى که دارند و مسئوليتى که بر دوش آنهاست اين حق را به اشخاص غايب بدهند، تا به وسيله مجلس، که نگهدار مصالح کشور و ملت است، حقى ضايع نشود و انسانى مظلوم نگردد.و اگر به کسى چه از دولتيها يا ديگران، تهمتى زده شد، حق شکايت به قوه قضاييه را دارد تا رسيدگى شود و مجرم تعقيب و تعزير شود.و اگر به يک وزارتخانه يا بنگاه تهمت زده شد حق دفاع با وزير و رئيس بنگاه است و حق شکايت دارند و قوه قضاييه تعقيب خواهد کرد.و بالجمله با هر ترتيب ممکن بايد از اين اعمال غير اسلامى جلوگيرى شود.البته اين بدان معنا نيست که مجلس از حق قانونى و شرعى خود دست بردارد، بلکه نمايندگان محترم در محدوده قانون و شرع آزاد و مختارند و هيچ کس نمى تواند از حقوق قانونى آنان جلوگيرى نمايد. د) امروز مسئله اصلى کشور چنانکه معلوم است جنگ است، دفاع از اسلام و کشور اسلامى است. در حالى که هر تيرى از هر طرف رها شود به سوى ايران و به جرم اسلامى بودن آن است و هر صدايى از هر گوشه جهان از هر حلقوم و از هر موج راديويى براى منطقه بلند شود در راس برنامه هايشان تضعيف و توهين و تحقير ايران است، و آنچه در کشور ما مى گذرد به طور معکوس در سراسر دنيا منعکس مى شود، سازمانهاى به اصطلاح حقوق بشر و شوراى امنيت و عفو بينالملل و ديگران هم خود را صرف محکوم نمودن اسلام و ايران نموده اند.مدعيان صلحطلبى و انساندوستى با تمام توان سعى در افروختن آتش فتنه و جنگ در همه جا بخصوص در ايران مى نمايند و با اسلحه هاى کشنده و بمبهاى آتشزا و شيميايى به دشمنان اسلام کمکهاى بيدريغ مى کنند، و هزاران شکر خداى متعال را که با دست عنايت خود تحولى در اين ملت عظيم الشان ايجاد فرموده که همه اقشار آن به هم پيوسته و يد واحد شده اند و با اتکال به قدرت الهى در مقابل همه ايستاده و از اين هياهوها و چنگ و دندان نشاندادنها به خود هراس راه نمى دهند و هر روز مصممتر و مهياتر براى دفاع از آرمانهاى اسلامى هستند.در اين حال، تکليف و وظيفه همگان بويژه روحانيون معظم و مجلس محترم و دولت و سران قواى مسلح بسيار حساس و سنگين است. اينان حافظان اين وحدت و انسجامند، و با اعمال شايسته خود مى توانند اسلام و کشور را از ميان اين فتنه هاى غمانگيز نجات دهند.شک نيست که مقدم بر هر چيز وحدت و انسجام خود حضرات نمايندگان و دستاندرکاران و پشتيبانى هر قشر از ساير اقشار است.امروز با وضع حاضر جهان نسبت به ايران، اختلافات و تفرقه در داخل هر قشر يا قشرى با اقشار ديگر که ناچار به اقشار ملت نيز سرايت مى کند سم مهلکى است که اول خود و در پى آن کشور و ملت و بالاتر از همه اسلام بزرگ را به خطر نابودى مى کشاند.و در عصر حاضر و وضع موجود گناهى عظيمتر و جنايتى هولناکتر از آن نخواهيد يافت.حضرات علماى اعلام و ائمه جمعه - کثراللّه امثالهم - توجه کنند که گاه يک جمله آنان يا يک مصاحبه و خطبه ، جمهورى اسلامى را در سطح جهان زير سؤال مى برد، و در داخل فاجعه مى انگيزد و منشا اختلاف و تفرقه مى شود و موجب تضعيف سپاه و ارتش و ساير قواى مسلح مى شود، يا موجب اختلاف بين سپاه و ارتش و ساير قواى مسلح مى گردد، که خداى نخواسته منتهى به از بين رفتن زحمات چندين ساله خود آقايان مى گردد، و يا موجب تضعيف و دلسردى دولت خدمتگزار مى شود، و با شکست خوردن دولت، پايه هاى جمهورى اسلامى متزلزل مى شود.حضرات وکلاى محترم دوره دوم مجلس شوراى اسلامى که در آغاز خدمت به اسلام و جمهورى اسلامى مى باشند با توجه به اوضاع کنونى کشور و فشارهاى اقتصادى و نظامى و گرفتارى فوق طاقت دولت و مخارج عظيم جنگ و پيامدهاى آن و گرفتارى آوارگان جنگ و مهمانان افغانى و عراقى که قشرهاى عظيمى هستند و خرابيهاى جنگى و فسادهاى موروث از رژيم سابق و بسيارى از مشکلات کمرشکن ديگر، لازم است به دولت کمک نمايند که مشکلات را با پشتيبانى شما نمايندگان يکى پس از ديگرى حل نمايد.در عين حال که حق نظارت و حق جلوگيرى از انحرافات را داريد لکن در وضعيت کنونى مسائل را روى هم بسنجيد و اگر چيزى به نظرتان ناروا بود با وضع گرفتاريهاى حاضر بسنجيد و ببينيد اگر شما به جاى دولت بوديد با چه قدرتى مى توانستيد با مشکلات موجود مقابله کنيد.و بدانيد که روى هم رفته دولت تا کنون به وضع خارقالعاده اى خدمت کرده و نقايصى که هست مطمئنا اجتنابناپذير است و بالجمله لازم است همه پشتيبان هم باشيد تا بر حوادث پيروز شويد و با عملکرد دولت در اين مدت کوتاه و خدمتهاى ارزنده او در سراسر کشور بايد گفت دولت موفقى بوده است.بايد به او مهلت داد که توفيق بيشترى به دست آورد.و در کمبودها و نقصانهاى موجود بايد او را يارى کرد و کمکهاى فکرى و عملى نمود.کشور از همه است و با اتکا به قدرت ازلى و با کمک همه مى توان بر هر مشکلى غلبه کرد، انشاءاللّه تعالى. ه) از نمايندگان محترم که با توفيق الهى و راى آزاد توده هاى محروم براى خدمت به اسلام عزيز و ملت محترم موفق شده اند، انتظار مى رود که در تمام فعاليتها و آراى خود براى شکرگزارى از خداى متعال جانب حق را گرفته و ضوابط را در نظر گيرند.مثلا در اعتبارنامه ها که مورد بحث و نظر واقع مى شود، بدون ملاحظه دوستى و دشمنى و جهات سياسى رايج در دنيا آنچه رضاى خداست و واقعيت اقتضا مى کند در نظر گيرند و گرايشهاى سياسى را کنار گذارند.و اين رويه را در همه اعمال و اقوال و آراى خود در مدت اين خدمت ارزشمند ملحوظ دارند، و براى رضاى مخلوق، خداى نخواسته به سخط خالق مبتلا نشوند.و در حقيقت مجريان عدل الهى باشند.و اين رويه از همه کس مطلوب است و از کسانى که در جايگاه حساس واقعند مطلوبتر.و شما نمايندگان محترم مى توانيد با يک راى خود خدمت ارزشمندى به خدا و خلق نماييد، و بالعکس، و مى توانيد يک خطر بزرگ را از کشور و اسلام رفع کنيد و بالعکس.حرکت در راه حق و عمل به آن، خود تفکر آزاد و ذکر خداست که موجب طمانينه است.و) اگر بخواهيد بى خوف و هراس در مقابل باطل بايستيد و از حق دفاع کنيد و ابرقدرتان و سلاحهاى پيشرفته آنان و شياطين و توطئه هاى آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از ميدان به در نکند، خود را به ساده زيستن عادت دهيد و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهيزيد. مردان بزرگ که خدمتهاى بزرگ براى ملتهاى خود کرده اند اکثر ساده زيست و بى علاقه به زخارف دنيا بوده اند.آنها که اسير هواهاى پست نفسانى و حيوانى بوده و هستند براى حفظ يا رسيدن به آن تن به هر ذلت و خوارى مى دهند، و در مقابل زور و قدرتهاى شيطانى خاضع، و نسبت به توده هاى ضعيف ستمکار و زورگو هستند.ولى وارستگان به خلاف آنانند.چرا که با زندگانى اشرافى و مصرفى نمى توان ازرشهاى انسانى - اسلامى را حفظ کرد.جوانان ايران و زنان و مردان که در زمان طاغوت با تربيت طاغوتى بار آمده بودند هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتى مقابله کنند.ولى آنگاه که به دست تواناى حق - جل و علا - به انسان انقلابى دور از علايق شيطانى متحول شدند آن قدرت عظيم را سرکوب کردند.دستهاى جنايتکارى که جوانان عزيز را در رژيم سابق به مراکز فساد کشاند و از انسانهاى آزاد، عروسکهاى مصرفى تراشيد انگيزه و نقشه شان اين بود که هر خيانتى که در کشور واقع مى شود و هر چه به سر ملت و ذخاير ارزنده آن مى آيد و هر چه زنجيرهاى استعمار به دست و پاى مردم محکمتر مى شود، در مقابل بى تفاوت باشند يا به حمايت همان رويه برخيزند.امروز هم قشر فعال در جبهه ها و پشت جبهه ها همان طبقات محروم ساده زيست هستند.و در بين آنان از آن وابستگان و دلبستگان به علايق دنيا اثرى نمى بينيد. خداوند همه ما را از اين قيدهاى شيطانى رها فرمايد تا بتوانيم اين امانت الهى را به سرمنزل مقصود برسانيم و به صاحب امانت، حضرت مهدى موعود - ارواحنا لمقدمه الفداء - رد کنيم.از خداوند متعال خواستارم که نمايندگان محترم دوره اول مجلس شوراى اسلامى را که از مشکلات نهراسيدند و براى پياده کردن احکام اسلام کوشش و تلاش نمودند سعادت و سلامت عنايت فرمايد و به نمايندگان دوره دوم توفيق و قدرت تصميم براى رسيدن به آرمانهاى مقدس اسلام عنايت فرمايد، و عموم مسلمانان جهان را از شر ابرقدرتها حفظ کند.1- بخشى از آيه 17 سوره رعد: و اما کف به کنارى مى رود و آنچه به مردم سود مى رساند، در زمين مى ماند. 2- خداوند آنان را از اسلام، پاداش خير دهد. 3- سوره ذاريات، آيه 55: هر آينه تذکر (و يادآورى) مؤمنان را سود مى رساند. 4- بخشى از آيه 28 سوره رعد: همانا دلها به ياد خدا آرام گيرد. 5- زنجيرها.
