معيارهاى انتخاب كارگزاران در انديشه امام خمينى(ره) - معیارهای انتخاب کارگزاران در اندیشه امام خمینی (ره) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معیارهای انتخاب کارگزاران در اندیشه امام خمینی (ره) - نسخه متنی

حمید رسایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علوم حديث ـ شماره 14 ، زمستان1378

معيارهاى انتخاب كارگزاران در انديشه امام خمينى(ره)

(بررسى روايى)

حميد رسايى

أللّهُمَّ بَلى, لاتَخْلُو الأْرْضُ مِنْ قائِمٍ لِلّهِ بِحُجَّةٍ, إمّا ظاهِراً مَشْهُورَاً أوْ خائِفَاً مغْمُورَا, لِئَلاّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللّهِ وَبَيّناتُهُ.[1]

آرى! مشيّت الهى, چنين تعلّق يافته كه زمين, از حجّت او خالى نباشد و اين برهانهاى خداوند, در روزگارى, همچون رسول اكرم و يازده امام معصوم, آشكار هستند و در عصرى ديگر, همچون امام عصر(عج) پنهان و در پس پرده غيبت. امّا نكته مهم در كلام امام على(ع) اشاره به علّت خالى نبودن زمين از حجّت الهى است و اين, بدان جهت است كه رهنمودهاى روشنگر الهى از معنا تهى نشوند. على(ع) در سخنى ديگر, وجود حجّتهاى الهى را بازدارنده مسلمانان از تفرقه و تشتّت مى داند:

اللّهُمَّ إنّهُ لابُدَّ لَكَ مِنْ حُجَجٍ فى أرْضِكَ حُجَّةٍ بَعْدَ حُجَّةٍ عَلى خَلْقِكَ, يَهْدُونَهُمْ إلى دينِكَ وَيُعَلِّمُونَهُمْ عِلْمَكَ كَيْلا يَتَفَرَّقَ أتْباعُ أولِيائِكَ.[2]

و امّا آن گاه كه اين حجّت خدا نيز در پس پرده غيبت قرار گرفت, عالمان دين,مسندنشينان اين عرصه هستند؛ چراكه حضرت حجّت, خود چنين فرموده كه:

وامّا الحَوادِثِ الواقِعَةِ فَارْجِعُوا الى رُواةِ حَديثنا, فَاِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَيْكُمْ وأنا حُجّةُ اللّه عَلَيْهِم.[3]

و امّا در حوادثى كه رخ مى دهد, به راويان حديث ما مراجعه كنيد؛ چراكه آنان, حجّت من بر شمايند و من, حجّت خدا بر آنانم.

امام خمينى(ره) را بحق مى توان از حجّتهايى نام برد كه امام عصر(عج) به آن اشاره فرموده است. آن مرد الهى, سراسر زندگى اش را مطابقِ بايدها و نبايدهاى دين محمد(ص) ساخت و جز حق نينديشيد و نگفت؛ و از اين روى, هرگز دچار دوگانگى در انديشه نشد و همواره در مسير حق, قدم نهاد. اساساً مردان خدا كه تمامى وجودشان غرق در بندگى خداى متعال است, چنين اند و دستورهاى انسان ساز ائمه اطهار(ع) تا آنجا با گوشت و پوست آنان آميخته كه غير از سخن حق نمى گويند؛ چنانكه على بن موسى الرضا(ع) توصيفشان فرموده است:

إنَّ الْعَبْدَ اذَا اخْتارَهُ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ لأمُور عِبادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذلِكَ وَ أوْدَعَ قَلْبَهُ يَنابيعَ الحِكْمَةِ وألْهَمَهُ الْعِلْمَ إلْهاماً, فَلَمْ يَعي بَعْدَهُ بِجَوابٍ وَلايَحيرَ فيهِ عَنِ الصَّوابِ.[4]

هنگامى كه خداوند تعالى, بنده اى را براى [رهبرى و] تدبيركار ديگر بندگانش بر مى گزيند, به او سينه اى گشاده مى بخشد و در قلبش چشمه هاى حكمت را به امانت مى سپارد و دانش را به گونه اى خاص, به او الهام مى كند. از آن پس, در پاسخ به هيچ پرسشى در نمى ماند و به سردرگمى دچار نمى شود.

و امام(ره) حقيقتاً مصداق اين سخن بود؛ چراكه در سخنان حكيمانه او هيچ يك از پرسشهاى جامعه ما نبود كه بى پاسخ مانده باشد. او مصداقى بود براى: «مَن يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً».[5]

ما در اين نوشتار, در پى آنيم تا با جستارى در سخنان آن حكيم الهى, معيارهاى انتخاب مسئولان و كارگزاران نظام اسلامى را جستجو كنيم و سپس به تطبيق آن با سخنان گُهربار معصومان(ع) بپردازيم.

و امّا شرايط واگذارى مسئوليت در نظام جمهورى اسلامى از ديدگاه امام خمينى(ره) عبارت انداز:

/ 13