در نظام اسلامى ايران كه برپايه توحيد و ايمان به خداى تعالى استوار گشته است, اعتقاد به اسلام و شناخت آن به عنوان مكتبى كه در تمام شئون زندگى انسانها داراى برنامه و هدف است, و همچنين وفادارى به احكام آن, از شرايط بديهى و اوّليه يك مسئول است. امام(ره) بدين نكته چنين اشاره مى فرمايد: انتخاب اصلح براى مسلمين, يعنى انتخاب فردى كه تعهّد به اسلام و حيثيّت آن داشته باشد.[6] ملّت مبارزِ متعهّد, با مطالعه دقيق در سوابق اشخاص و گروهها, آراى خود را به اشخاصى دهند كه به اسلام عزيز و قانون اساسى, وفادار باشند… انحراف از اين امر مهم اسلامى, خيانت به اسلام و كشور است و موجب مسئوليت عظيم است.[7] چرا كه اساساً كسى كه اعتقاد به اسلام ندارد و تعهّدى نسبت به احكام آن نشان نمى دهد, نمى تواند مجرى قوانين اسلام و احكام آن در جامعه دينى باشد؛ همان گونه كه امام على(ع), چنين شرطى را در مورد رهبر مسلمانان بيان مى فرمايد: عَلَى الامامِ أن يُعَلِّمَ أهْلَ وِلايَته حُدُودَ الإسْلامِ والإيمانِ.[8] بر رهبر و امام است كه مردمش را با قوانين اسلام و ايمان به خداى تعالى آشنا سازد. در ديدگاه دينى ـ سياسى امام راحل(ره), فاصله اى ميان اسلام و جمهورى اسلامى وجود ندارد؛ بلكه جمهورى اسلامى, نظام كاربرديِ قوانين اسلام و قرآن است كه با رأى قاطع مردم مسلمان, سامان يافته و از آن روى كه استوانه هاى اين نظام اسلام, برپايه هاى حقوقى قانون اساسى استوار است, امام(ره) در عين اعتقاد به اسلام, اعتقاد به جمهورى اسلامى و قانون اساسى را نيز شرط يك كارگزار صالح در نظام اسلامى مى داند.[9]