از شرايط كارگزاران نظام اسلامى از ديدگاه امام خمينى(ره), تخصّص به همراه تعهّد آنان بوده است. از آنجا كه دنياى امروز به سمت علمى تر شدن به پيش مى رود و علوم مختلف, در حال انفكاك و تجزيه به شاخه هاى خاصّ خود هستند, استفاده از متخصّصان در رشته هاى مختلف, امرى است غيرقابل انكار. امام على(ع) در اهميّت تخصّص و تخصّصى نمودن امور مى فرمايد: قيمَةُ كُلُّ امْرِءٍ ما يُحْسِنُهُ.[25] ارزش هر كس, همسنگ كارى است كه انجام آن را به نيكويى مى تواند. مَنْ أوْمَأ إلى مُتَفاوِتٍ خَذَلَتْهُ الحيَل.[26] هر كه خود را درگير كارهاى متفاوت كند (و تخصّص در يك كار نيابد), از آشنايى با رمز و راز كارها بى بهره مانَد. قطعاً تخصّص, زمانى ارزش خواهد داشت كه در اختيار اهداف عالى انسانى و الهى قرار گيرد؛ وگرنه ابزارى خواهد بود در جهت ظلم و ستم به مردم, و وسيله اى در به انحراف كشيدن آنان. از اين رو, در تعابير متون اسلامى, تخصّص در كنار تعهّد به عنوان يك ارزش مطرح شده است. امام خمينى(ره) بر همين اساس, تخصّص با تعهّد را به عنوان يكى از شرايط كارگزاران نظام اسلامى مطرح نموده است: اين مجلسى است كه بايد سياست نه شرقى ـ نه غربى را در جهانِ دو قطبى اجرا كند و احكام سياسى و اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى اسلام را كه به طاق فراموشى سپرده شده بود و قرنها منزوى بود, به صحنه آورد؛ و چنين مجلسى است كه قدرت روحى مافوق عادى و قدرت تشخيص مسائل پيچيده جهان و قدرت تصميم گيرى هاى قاطع, بى گرايش به دو قطب الحادى و سرمايه دارى را لازم دارد… چنين مجلسى در كميسيونهاى مختلفش كارشناسان و متخصّصان متعهّد و زِبَر دستْ لازم دارد.[27] تعهّد به معناى امين بودن و خود را در قبال كارِ پذيرفته شده, مسئول دانستن است. آيات الهى و روايات منقول از ائمه اطهار(ع) نيز مؤيّد اين نكته (همراهى تخصّص و تعهّد) است. قرآن كريم, در آيات خود به ما مى آموزد كه بايد كار را به دست كاردان بسپاريم؛ كسى كه هم توانايى اجرايى انجام دادن كار را از نظر مديريتى و اجرايى داشته باشد و هم پاسدار حقوق مردم بوده, نسبت به آن, متعهّد باشد. از اين رو, آنجا كه قيد تخصّص را ذكر نموده, آن را با قيد «امانت» و «تعهّد» قرين ساخته است. در سوره نمل, در آنجا كه داستان حضرت سليمان(ع) و زنِ فرمانرواى يمنى بيان شده است, آمده كه حضرت سليمان(ع) از اطرافيان خود پرسيد: ييا اَيُّهَا الْمَلأ ُ أيُّكُم يأتينى بِعَرْشِها قَبْلَ أنْ يَأتُونى مُسْلِمينَ.[28] يكى از حضّار مجلس در پاسخ به سليمان(ع) گفت: أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ, إنّى عَلَيْه لَقَويٌ أمينٌ.[29] من آن را قبل از آنكه از مكانت به پا خيزى, برايت مهيّا مى سازم. همانا من بر اين كار, توانا و امين هستم. همراهى دو واژه «قوى» و «امين» در اين آيه و آيات ديگر كه خواهد آمد, اين نكته را مى فهماند كه تخصّص به تنهايى كافى نيست؛ بلكه امانت و تعهّد نيز از شروط كارگزار اصلح است. داستان موسى و دختران حضرت شعيب(ع) نيز به ارزش تعهّد و تخصّص, اشاره دارد. موسى(ع) پس از كمك به دختران حضرت شعيب(ع), مورد دعوت آن حضرت قرار مى گيرد و طبق نقل قرآن كريم, دختر شعيب(ع) به پدرش مى گويد: يا أبَتِ اسْتَأجِرْهُ إنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأجَرْتَ القَوِيُّ الأمين.[30] اى پدر! او را براى خدمتْ اجيركن كه همانا بهترين كارگزار و خدمتگذار است؛ [انسانى] توانمند و امين است. يوسف(ع) نيز آن گاه كه به مقام وزارت اقتصاد مصر رسيد, در بيان اصلح بودن خود براى آن جايگاه فرمود: اجْعِلْنى عَلى خَزائِنِ الأرْضِ إنّى حفيظٌ عَليمٌ.[31] قرآن كريم, تخصّص همراه با تعهّد را در كوچكترين كارها تا حسّاس ترين آنها لازم مى داند؛ از شُبانى تا مقام وزارت و فرمانروايى. امام امّت(ره), در سخنان خود كه برگرفته از همين آيات الهى است, همواره تخصّص را در كنار تعهّد, لازم و ضرورى شمرده است؛ از پذيرش مسئوليت هاى كوچك در نظام, چون عضويت در شوراى شهر تا نمايندگى مجلس شوراى اسلامى و رياست جمهورى: اشخاصى [را] كه متعهّد هستند, اشخاصى كه سالم هستند؛ اشخاصى [را] كه بصيرت دارند و هيچ انحراف ندارند و در صراط مستقيم انسانيت هستند, به مجالس و مجلس شورا بفرستيم, تا اين كه ان شاء اللّه اسلام به آن معنايى كه هست, اسلام به اين حقيقى كه هست, در ايران پياده بشود.[32] افراد بايد اولاً مسلمان باشند و ثانياً معتقد به نهضت باشند؛ امين باشند در كارهايشان؛ ايمان حقيقى داشته باشند؛ متعهّد باشند نسبت به احكام اسلام.[33] [مردم,] يك اشخاصى [را] كه امين هستند, اشخاصى [را] كه معروف اند پيششان به امانت, به ديانت, به خدمت به مردم, آنها را تعيين كنند.[34]