فرزند دانشمند استاد درباره اين جنبه از شخصيت ايشان ميگويند: آخرين روز عمرش (يعني روز جمعه 4 ابان 1358) صبح مرا خواست كه فلان كتاب را از كتابخانه پيدا كن و بياور. برايش بردم. تا شب مشغول كار بود. نزديک ساعت 2 بامداد شنبه 5 آبان به علت سكته قلبي جهان را بدرود گفت. (ص نه، مقدمه تعليقات نقض، ج 1) از زماني كه چاپ اول نقض شروع شد (سال 1328) تا آخر عمر (آبان 1358) او پيوسته روي كتاب نقض كار كرد. در حواشي بسياري از كتابهاي چاپي و خطي كه در عرض اين سيسال مطالعه مينمود، آنچه را به كتاب نقض مربوط مييافت، يادداشت ميكرد. (ص بيست و يک، همان) در آخر تعليقات الرسالة العليه، تحت عنوان اعتراف به حقيقتي و هدايت به گنج حقيقي، شور و شعف خود را از باز يافتن نسخهاي از كتاب «اقناعاللائم» اثر سيد محسن عاملي ـ صاحب اعيان الشيعه ـ اين چنين بيان ميكند: از حسن اتفاق، اين ايام كه چاپ تعليقات به آخر ميرسيد، ضمن مراجعه به كتابهاي كتابخانه خودم كتاب مذكور به چشم خورد، پس با شعف زياد، كتاب را مورد مطالعه قرار دادم و در واقع آن را در موضوع بحث و تحقيق از اقامه ماتم و عزا بر سيدالشهدا (ع) بينظير يافتم . (ص 474 و 475)
تقيد به شريعت و دلبستگي شديد به تشيع
بدبيني استاد به تصوف، از اين جنبه از شخصيت او ناشي ميشود. گناه گرايش به تصوف و عرفان كاشفي را به پاس ارادت او به پيغمبر اكرم (ص) و اهل بيت (ع) ناديده ميگيرد و به اين آيه استناد ميكند كه :« ان الحسنات يذهبن السيّئات» (ص 17، مقدمه) بعد از ذكر منازل سلوك از منازلالسائرين خواجه عبدالله انصاري ميگويد: ازپارهاي از اين امور، در احاديث اهل بيت عصمت و طهارت (ع) اثري نيست. پس بايد سالک را خدا به دستورات منصوصه در قرآن و حديث اكتفا بفرمايد و در همه احوال و امور از تبعيت غير معصوم بپرهيزد كه سعادت دنيا و آخرت در اين است و بس. (ص 18 شرح رساله زاد السالک) در بيان مذاق و مشرب شريف لاهيجي در تفسير خود، نشر احاديث و اخبار مأثوره از ائمه اطهار (ع) و اتكا به روايت را از امتيازات تفسير او ميداند. (ص 64، تفسير شريف لاهيجي)
قدرداني از زحمات ديگران و اداي دين نسبت به آنان
اداي دين نسبت به علامه قزويني و اقبال، در مقابل رفتار كريمانه آن دو در واگذاري تصحيح كتاب «النقض» و سپردن يادداشتها و نسخهها بدو، در مقدمه النقض. تجليل از عالم جليل القدر سيد محسن عاملي و كتاب شريف او (اقناعاللائم). (ص 474، الرسالة العليه) تجليل از دكتر مصطفي جواد عراقي در تعليقات النقض. (ص 240) ياد نيک از شيخ آقا بزرگ طهراني در مواضع مختلف آثارش. اداي دين نسبت به عبدالحميد كردستاني معروف به بديعالزماني در خاتمه الرسالة العليه (ص 106)