محدث ارموی و تصحیح متون نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

محدث ارموی و تصحیح متون - نسخه متنی

رحمان مشتاق مهر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

او اعتقاد داشت كه سخن يا كلام مورد حاجت را اگر در خور اعتناست، بايد به عينه نقل كرد؛ هر چند طولاني باشد و هر چند آن مأخذ، چاپ شده و در دسترس همه باشد. لذا گاهي چندين صفحه مطلب مورد استناد را از يک كتاب خطي نادرالوجود يا نسخه چاپي با امانت تمام، نقل نموده است.[4]

در توجيه علمي اين امر، چنين مي‌توان گفت كه ترجمه افراد و بيان سوانح زندگاني آنها از قبيل مسائل اجتهادي و معقول نيست كه به رأي و نظر شخصي مربوط باشد؛ از اين رو در اين گونه موارد، موثق‌‌ترين و دقيق‌ترين شيوه، همان نقل مطالبي است كه در قديم‌ترين كتب تراجم احوال، تذكره‌ها و متون تاريخي ضبط شده است. به راستي وقتي محقق در آنچه مي‌گويد و مي‌نويسد، ناگزير از استناد و اتكا به مآخذ و منابع خويش است، چه لزومي دارد منقولات ديگران را بازنويسي كند و به خود باز بندد. به نظر مي‌رسد كه در اين موارد، نقل سخن ديگران و ارجاع به مأخذ و مدرك آن، نه تنها با اصول تحقيق منافاتي ندارد بلكه عين تحقيق است. تأييد اين شيوه، به معني تصويب سكوت و بي‌مسئوليتي محقق در قبال منقولات خويش نيست؛ بلكه به معني احترام و ارج نهادن به نتيجه كوشش‌ها و زحمات گذشتگان و تعيين مرز دقيق حوزه تحقيق و يافته‌هاي خود از ميراث علمي پيشينيان است. ناگفته پيداست كه حتي در حيطه منقولات نيز صرف نقل بي كم و كاست عبارات دقيق‌ترين مدارك و مأخذ نيز مسؤوليت را از محقق سلب نمي‌كند. او به عنوان يک متخصص و صاحب نظر در موضوع تحقيق خود، وظيفه دارد مطالب مآخذ و منابع خود را نقد و درجه اعتبار هر كدام را تعيين كند و احياناً با استناد به دلايل و شواهد كافي و قابل قبول، در صحت آنها ترديد و حتي آنها را نقض نمايد.

نگاهي به مقدمه‌هاي استاد، نشان مي‌دهد كه ايشان ضمن رعايت حقوق علمي ديگران با نقل عين گفته‌هاي آنان، حق نقد را نيز بر خود محفوظ داشته‌اند.

در مقدمه «الرسالة العلّيه» وقتي در كوشش براي پيدا كردن محملي براي قول حاجي خليفه در نسبت دادن تقديم اين كتاب به شيخ عبيدالله نقشبندي ـ به جاي ابوالمعالي شمس‌الدين علي المختار النّسّابه النّقيب ـ بخشي از مقدمه‌هاي دو تن از محققان معاصر را راجع به آثار كمال‌الدين كاشفي با احترام و همدلي نقل مي‌كند، مي‌گويد:

و چون نگارنده به هر دو نفر از مقدمه‌نگاران نامبرده ـ سيد محمد‌‌‌‌رضاي جلالي نائيني در مقدمه تفسير «مواهب عليّه» و آقاي محمد رمضاني دارنده كلاله خاور در مقدمه‌اش بر «روضة الشهداء» كه علاوه بر الرسالة العلية از كتابي به نام «تحفةالعليّه» [كذا في الاصل] نام برده‌اند كه به نام شيخ عبيدالله احرار تأليف شده است ـ مراجعه كرد كه مأخذ اين بيانات كجاست، هر يک در پاسخ، مضمون اين مصراع «ندانم كجا ديده‌ام در كتاب» را ادا فرمودند، ليكن از ملاحظه مقدمه آقاي نائيني برمي‌آيد كه مأخذ سخنان وي، بيانات شارل شفر، مستشرق معروف فرانسوي مي‌باشد. در هر صورت به نظر نگارنده مي‌آيد چنانكه در همه بيانات گذشته ميان «الرسالة العليه» و «تحفةالعليه» خلط شده است، همچنين در كلام حاجي خليفه ميان «التحفةالعليه» كه شايد تأليف آن به نام شيخ عبيدالله احرار بوده است و «الرسالةالعليه» كه تأليف آن به طور قطع و يقين به نام ابو‌المعالي شمس‌‌‌الدين علي المختار النسابه النقيب بوده است، خلط شده؛ بدين معني كه حاجي خليفه نظر به اينكه در نظرش بوده كه كاشفي «التحفة العليه» را به نام شيخ عبيدالله احرار نقش‌‌‌‌بندي نوشته به توهم اينكه «الرسالةالعليه» همان «التحفةالعليه» است، به نام مؤلف له «الرسالةالعليه» مراجعه نكرده است؛ با آنكه محتمل است فهرست خود را از خود «الرسالةالعليه» استخراج كرده باشد.[5]

در مقدمه شرح خوانساري بر غررالحكم، بعد از نقل ترجمه‌اي كه آقاي انصاري براي آمدي نوشته‌اند، قسمتي از آن را كه به زمان وفات آمدي مربوط مي‌شود، نقد كرده و منشأ خطاي ايشان را در روضات الجنات جسته‌اند و اشتباهات آن را نيز به دقت توضيح داده‌اند.

همچنين است روش ايشان در مقدمه «تفسير شريف لاهيجي» كه بعد از نقل شرح حال مفسر از منابع معتبري همچون «امل الامل» حر عاملي، «نجوم السماء» فاضل كشميري، «ايجاز المقال» شيخ فرج الله حويزي، شبهه تعدد القاب شريف لاهيجي را، در سي صفحه طرح نموده و بدان پاسخ داده‌اند.

/ 18