آزادی در اندیشه اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اين خودِ غربي فرد را از همه انسانهاى ديگر جدا مى كند و منافع خويش را كاملا در تعارض با موجودات ديگر مى بنيد. اين انسان كه در انديشه غربى اصالت پيدا مى كند انساني است كه تنها به دنبال منافع مادى، شهوت و دلخواههاى خويش است و همه چيز را تنها براى خود مى خواهد. و با اثبات خود، نفى ديگران مى كند. دائما مى خواهد چيزى از ديگران چپاول كند براى تأمين خود. خودى است كه همه چيز را براى خود مى خواهد، خودى است كه ديگران را اصلا به رسميت نمى شناسد، خودى است كه مى خواهد همه را به خدمت و بندگى خويش بگيرد. در انديشه ليبراليسم اين خود اصالت پيدا مى كند و آزادى اين خود و منافع اين خود مى شود اصل. در حالي كه در انديشه اسلامى خود متعالى انساني است كه اثبات خود را با نفى ديگران بدست نمى آورد، خودى است كه تعالى خود را در شكوفائى استعدادهاى معنوىاش جستجو مى كند. ماهيت اين خود به گونه اى نيست كه براى اثبات خودش نياز به نفى ديگران داشته باشد. بلكه با اثبات ديگران به اثبات و تعالي خود مي رسد .اين تفاوت ميان انسان اسلام با انسان غربي تفسير از آزادى را نيز متفاوت مى كند. آزادى اسلامى به اين معنى است كه انسان براى شكوفا كردن استعدادهاى متعالى خود كاملا راه برايش باز است و محدود نيست . نبايد مانعى براى رشد و تعالى اش وجود داشته باشد.