انسان براى رشد و تكامل خود از آزاديهاى گوناگون برخوردار است. يك نوع آزادى، آزادى انسان از سلطه طبيعت و استفاده از منابع صبيعت است كه خداوند در اختيار او قرار داده، يعنى انسان ازاد است كه با ابزار علم و معرفت طبيعت و قوانين طبيعت را بشناسد. بر آنها تسلط پيدا كند و آنها را بكار گيرد و از آنها بهره بردارى كند. اين يك اصل پذيرفته شده در انديشه اسلامى است. قرآن مى فرمايد: سخر لكم ما فى السموات و ما فى الارض يعني خداوند آنچه در آسمان و زمين هست را مسخر براى انسان و تحت تسلط انسان قرار داد. يعنى انسان آزاد است كه برود بر اينها مسلط شود و از اينها استفاده كند. آيا آزادى انسان در اين استفاده نامحدود است؟ انسان از طبيعت هر جور استفاده اى كه خواست مى تواند بكند. يك استفاده اين است كه انسان برود، انگور را استحصال كند و آن را شراب كند و از آن استفاده كند! اين هم يك جور استفاده از طبيعت است. آيا انسان مى تواند از طبيعت به هر شكلى كه خواست استفاده كند. يعنى اگر انسان آزاد است كه از طبيعت استفاده كند اين آزادى را چگونه تفسير مى كنيم؟